جزئیات قتل جوان موبایل فروش اسلامشهری از زبان برادرش / اعضای بدن برادرم را اهدا کردیم + فیلم و عکس
حوادث رکنا: اعضای بدن پسر جوانی که در جریان سرقت از مغازه موبایل فروشی اش در اسلامشهر به قتل رسیده بود، از سوی خانواده اش اهدا شد.
به گزارش رکنا، ماجرای این پرونده از روز جمعه هشتم فروردین سال جاری در پی اعلام یک فقره سرقت منجر به جرح در یکی از مغازه های موبایل فروشی خیابان کاشانی اسلامشهر در دستور کار مأموران پلیس قرار گرفت. با حضور مأموران در محل و بررسی دوربین های مداربسته مغازه مشخص شد ساعتی قبل 2 پسر جوان وارد مغازه شده و پس از مجروح کردن فرشاد ۲۷ ساله و سرقت بیش از ۵۰ گوشی تلفن همراه موجود در گاو صندوق مغازه از محل گریخته اند. این در حالی بود که یکی از همدستان سارقان نیز بیرون مغازه ایستاده و مراقب اوضاع بود که مأموران بلافاصله ردیابی ها را آغاز و ساعتی بعد هر 3 متهم دستگیر شدند. این در حالی بود که فرشاد نیز به علت شدت خونریزی در بیمارستان جان باخت.
بهزاد معصومی برادر مقتول درباره اهدای اعضای برادرش گفت: پس از آنکه برادرم فوت کرد به ما گفتند که در صورت رضایت می توانید برخی از اعضای او را اهدا کنید و جان چند بیمار را نجات دهید. من و برادر دیگرم که در بیمارستان بودیم با این موضوع موافقت کردیم و امیدوار بودیم که با این کار خداپسندانه بتوانیم چند بیمار را درمان کنیم تا ثواب آن به پای برادرمان نوشته شود. اما به مسئولان بیمارستان گفتیم که باید از پدر و مادرمان هم اجازه بگیریم که پس از تماس با آنها هر دو نفرشان اعلام رضایت کردند و ما علاوه بر دریچه قلب بافت های هر دو دست و پای او را اهدا کردیم.
وی در خصوص روز حادثه نیز اظهار کرد: من و فرشاد در همان مغازه با هم شریک و همکار بودیم. متهم روز چهارشنبه به ما مراجعه کرد و گفت یک گوشی برای برادرم می خواهم اما چون او از صبح زود تا دیروقت سرکار است فردا 8 صبح مغازه را باز کنید تا بتوانم به اتفاق برادرم گوشی مورد نظرش را بگیرم. من بخاطر امنیت محل و همینطور توصیه اماکن مبنی بر تعطیلی واحدهای غیرضروری نپذیرفتم اما فرشاد برای اینکه کار او را راه بیندازد شماره همراهش را به او داد و گفت هر وقت با برادرت آمدید با من تماس بگیرید تا کار شما را انجام دهم.
وی اضافه کرد: روز جمعه آنها به مغازه رفتند اما قصدشان خرید گوشی نبود بلکه قصد سرقت داشتند و وقتی برادرم مقاومت کرد ضربه ای به شاهرگ گردنش زدند و 56 گوشی موبایل را از داخل گاو صندوق سرقت کردند و از آنجا گریختند. لحظاتی پس از این ماجرا خود فرشاد با من تماس گرفت و گفت سریع خودت را به مغازه برسان شاهرگم را زدند. پس از آن بلافاصله به مغازه رفتم و در حالی که خون زیادی از برادرم رفته بود او را به درمانگاه رساندم که پس از پانسمان اولیه با آمبولانس به بیمارستان اعزام شدیم. در آنجا عنوان کردند که به علت بالا رفتن قند خون امکان عمل جراحی وجود ندارد باید صبر کنیم تا قند خونش کاهش پیدا کند. 2 - 3 ساعت بعد کادر درمانی به ما گفتند که باید به فرشاد انسولین تزریق کنیم تا قندش پایین بیاید و بتوانیم او را به اتاق عمل ببریم. بعد هم به یکباره اعلام کردند که به کما رفته است و در ادامه هم خبر فوتش را دادند.
برادر فرشاد در خصوص بازسازی صحنه جرم هم خاطرنشان کرد: صبح روز دوشنبه صحنه جرم با حضور هر 3 زورگیر قاتل و مسئولان فرمانداری و انتظامی بازسازی شد و مأموران به ما اطمینان دادند که به پرونده برادرم به طور ویژه و سریع رسیدگی خواهد شد.
وی در پایان گفت: ما تنها خواسته مان اشد مجازات برای عاملان قتل برادرم است و به هیچ وجه هم از خون او نمی گذریم.
قاتلان حس عمیقی از محبت و عاطفه درونی ندارند
مجید صفاری نیا رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
در مورد پسر جوانی که مرتکب قتل در مغازه موبایل فروشی شده باید بگویم که یک فرد سالم و طبیعی به لحاظ روانشناسی نمی تواند دست به چنین اقدامی بزند. شاید چنین افرادی به لحاظ ظاهری و شکل صورت همانند اشخاص سالم باشند اما آنها به لحاظ روانی به هیچ عنوان سالم نیستند و نمی توانند هیجانات شان را مثل افراد سالم بروز دهند. به طوری که می بینیم هیجانات این افراد اغلب پخته و بالغ نیست. چه بسا مجرمانی که از لحاظ روانی سالم هستند در چنین شرایطی فقط با تهدید اقدام به سرقت می کنند و دست به جنایت نمی زنند.
نکته بعدی در مورد چنین افرادی نقشه ای است که در ذهنشان دارند. به هرحال یک مجرم می تواند برای تهدید از تفنگ های قلابی و وسایل نمایشی استفاده کنند که فقط برای حفظ ظاهر و ترساندن طرف مقابلش باشد اما در تصاویری که از این جنایت دیدیم فرد قاتل با اینکه تاکنون سابقه ای به گفته پلیس در پرونده اش نداشته اما رفتار و اعمالش نشان داد که با نقشه قبلی و بهره مندی از چاقوی بسیار تیزی که همراه دارد تنها به قصد کشتن آمده است یعنی در ذهنش چنین پرورانده که اگر موفق شدم که هیچ اگر نه برای رسیدن به اهدافم حتی آدم هم می کشم!
یادمان باشد که در اینگونه افراد زمینه نابالغی هیجانی شکل می گیرد و این رفتار بی تردید در دوران رشد و بلوغ از سوی اطرافیان برایشان مشکلاتی ایجاد شده است. این افراد در مجموع یا دچار اختلالات شخصیتی اجتماعی هستند یا خودشیفتگی.
البته نکته حائز اهمیت در مورد روابط چنین افرادی آن است که به هیچ عنوان عواطف شان دارای عمق نیست و ممکن است با دوستان و نزدیکانشان که سال ها به ظاهر رابطه خوبی داشته اند به یکباره و سر یک مسأله کوچک به جدال و حتی جنایت برسند. چراکه این افراد همانند افراد سالم، حس عمیقی از محبت و عاطفه درونی ندارند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اینا اگه اعدام نشن بازم آدم میکشن
دقیقا،دزدم دزدای قدیم ی جوون مردی داشتن اینجور ادما باید اعدام شن تا نسلی ازشون پانگیره از حیوون هم کمترن امیدوارم ک دراخرت بصورت سگ محشور بشن و همیشه درعذاب باشن چراک احساسات یک ملت بخاطراین اتفاق جریحه دارشد
سلام دقیقایادم هست سال ۶۹ شهربانی یک سری پلیس کلاه کج ۲ نفره داشت که دربازارهاواماکن عمومی وتجاری پیاده گشت می زدندازنطرتیپ وهیکل کسی حریف این افرادنبودوهمه احساس امنیت میکردندوقانونمندعمل می کردنداسم این پلیس هاپلیس تامین بودمیتوان برای معابر بازارهاواماکن پرجمعیت ازهمان پلیس های تامین استفاده کردمثلانوپو هیکلی وپرقدرت