عجیب بود! هنگام فرو ریختن پلاسکو ترسی نداشتند فقط دوربینهای موبایل به سمت فاجعه بودند و ...

به نخستین ساعات در آتش سوختن ساختمان پلاسکو برگردیم. خبرنگار فارس که چند دقیقه قبل از ریزش ساختمان، آنجا را ترک کرده می‌گوید: روابط عمومی آتش‌نشانی به ما اجازه نمی‌داد وارد ساختمان بشویم ولی با اصرار وارد شدیم... مأموران آتش‌نشانی مدام می‌گفتند امکان ریزش ساختمان وجود دارد. بسختی تا طبقه هفتم رسیدیم و از فعالیت آتش‌نشانان و آتش تصویر گرفتیم. چند دقیقه قبل از ریزش ساختمان همه ما را بیرون کردند. نکته نگران‌کننده حضور نزدیک به تعدادی از مردم عادی بودند که در طبقه همکف مشغول فیلمبرداری بودند. 10‌دقیقه پس از خروج من، ساختمان ریزش کرد... همچنین فیلم‌هایی هم که از قبل از ریزش ساختمان گرفته شده نشان دهنده این است که با وجود لرزش سقف طیف وسیعی از مردم، در حال فیلمبرداری از فضای بالای پلاسکو در طبقه همکف هستند و عجیب اینکه با لرزش سقف، از فرار Escape دیگران و فریادهای «ساختمون داره می‌ریزه» دیگران هم، فیلم می‌گیرند.

بله مشکل، طیف وسیعی از دوربین به دستانی هستند که موقع و بی‌موقع نمی‌شناسند، با دوربین هایشان در مراسم ختم چهره‌های سرشناس، تیر اندازی‌های هوایی، تصادف‌های مرگبار، مشکلات خانوادگی دیگران و قتل‌های خیابانی و اخیراً آتش‌سوزی پلاسکو، حاضر می‌شوند و به هر قیمتی می‌خواهند، عکسبرداری و فیلمبرداری کنند. واقعاً طی چه ساز و کار اجتماعی عده‌ای از فرزند در حال عزاداری برای پدر، درخواست عکس سلفی می‌کنند؟ چگونه عده‌ای بعد از شنیدن صدای تیراندازی ضد هوایی، سریعاً با خانواده‌شان به پشت‌بام‌هاشان می‌روند تا با وجود تهدیدات جانی، فیلم بگیرند؟ چگونه صدها نفر روی ماشین آتش‌نشانی دوربین به دست می‌ایستند و کار آتش‌نشانان را مختل می‌کنند تا صحنه‌های بکر شکار کنند؟

بهتر است برای این منظور حوادثی از قبیل حادثه Incident پلاسکو را با رویکردی ملهم از جامعه شناسی فاجعه (Sociology of disaster) بررسی کنیم. با این رویکرد می‌توان گفت وحشت فردی و جمعی و برانگیخته شدن همدردی و همبستگی اجتماعی، از دلایل اولیه حضور افراد در محل حوادثی فاجعه بار، نظیر حادثه پلاسکو است. در این راستا نظام عقلانی اجتماعی بشدت در ساعات اولیه وقوع فاجعه مختل می‌شود تا اجتماع حادثه دیده «فرآیند ساختمند شدن مجدد» را تجربه کند و نوع جدیدی از «نظام کنترل اجتماعی» مجال ظهور یابد. دقیقاً در چنین مواقعی، بحران و فاجعه تشدید شده و انفجارگونه ظاهر می‌شود. در مورد فاجعه پلاسکو، باید گفت که حضور اولیه مردم کاملاً منطقی و معمول بود. ساختمان بلند مرتبه پلاسکو از خیابان‌ها مجاور دید داشته و فروریختن آن جلوه‌ای اجتماعی و بحران ساز داشته است. پس با این وصف حضور اولیه مردم در فاجعه، طبق ساز و کار معمول اجتماعی، حضوری معمولی است.

اما نکته‌ تمرکز این یادداشت روی «الگوی رفتاری جمعی» دیگری است که بعد از این فاجعه رخ می‌دهد. چرخه فاجعه 5 مرحله دارد، از دوران «ماقبل وقوع فاجعه» و مصائب جمعی شروع و به «عادی‌سازی محیط بلازده» و «بازسازی فاجعه» ختم می‌شود. با این وصف سه مرحله ابتدایی وقوع حادثه یعنی مراحل: «انتظار یا پیش‌بینی»، «مرحله اعلام خطر»، «مرحله نجات حضور مردم» کاملاً معمولی و امری بدیهی است، اما سؤال اینجاست در فاجعه پلاسکو طیف وسیعی از دوربین به دستان در مرحله «رهاشدگی از مصیبت» و «مرحله امداد» از کجا سر بر می‌آورند؟

طیف زیادی از مردم با شنیدن خبر از گوشه و کنار برای حضور مستقیم راهی محل حادثه می‌شوند. فاجعه به مثابه رویدادی خبری، علاوه بر بحران اجتماعی، به صحنه‌ای برای «نمایش» تبدیل می‌شود. طیف وسیعی از افراد با تلفن همراه هایشان با پلاسکو عکس یادگاری و سلفی و دسته جمعی می‌اندازند. همان افرادی که روی ماشین آتش‌نشانی از خود سلفی می‌اندازند.

بر این اساس می‌توان در چارچوب جامعه نمایش حضور این طیف از مردم را بررسی کرد. در جامعه همه چیز حتی فجایع و آلام انسانی به کدهایی در شبکه‌های اجتماعی به مثابه «تصویر» و برای تصویر تبدیل می‌شوند. در واقع آنهایی که تلفن همراه به دست سریعاً خود را به محل پلاسکو برای ضبط فیلم و عکس رساندند جزئی اندک از «جامعه شبکه‌ای شده» گسترده تری که در ایران و جهان شکل گرفته است. ساز و کار شبکه‌ای شکل گرفته، طیف وسیعی از استفاده‌کننده گان از فضای مجازی در ایران، تا صدا و سیمایی که درخواست عکس و تصویر از هموطنان دارد، تا آتش‌نشانان تسلیت گوینده در توئیتر از لندن تا فیلم گیرندگان و سلفی اندازان را در بر می‌گیرد، با این تفاوت که حاضرین در محل از مزیتی منحصر به فرد برخوردارند: آنها در کنار فاجعه به‌عنوان تجربه منحصر به فرد به وقوع پیوسته که به ساخت نظام‌مند اجتماعی شوک وارد کرده، حضوری مستقیم دارند. این افراد این مزیت نسبی را دارند که می‌توانند به جای مصرف‌کنندگان کدهای خبری از فاجعه، جزو معدود تولید‌کنندگان کدهای خبری باشند. تولید کنندگانی که حتی می‌توانند «خود» را با کدهای خبری «فاجعه» عرضه کنند و به این تمایز و تشخص منحصر به فرد «خود» فخر بفروشند، در همین چارچوب نیز طیف وسیعی از بازدیدکنندگان از خود سلفی می‌اندازند یا عکس یادگاری.

نکته دیگر اینکه در جامعه نمایش، «برداشت عمومی» تحت تأثیر تصویری که شبکه‌های اجتماعی حاضر بودگان از «فاجعه» ترسیم می‌کنند با بزرگ نمایی و دراماتیزه کردن «فاجعه» همراه است. در واقع حضور مستقیم در محل برای بیشتر دراماتیزه کردن فاجعه، در جامعه خود به نوعی ارزش اجتماعی تبدیل شده است، شاید بر همین منوال همواره اعدام execution در ملأ عام، طرفداران خاص خود را داشته است. حضور مستقیم شخص، در فاجعه دراماتیزه شده، به وسیله عکس و فیلم، ثبت می‌گردد و گواهی می‌شود و حتی اگر شخص شانس داشته باشد و صحنه منحصر به فردی را شکار کند، می‌تواند خود را نیز در قالب روایت «فاجعه شوک دهنده به جامعه» عرضه کند؛ اگر به طیف وسیعی از فیلم‌هایی که از حادثه پلاسکو چه در زمان تخریب، چه در بعد از فاجعه، مراجعه کنیم می‌بینیم فیلمبرداران و عکاسان دوست دارند ردپای خود را در فیلم و عکس‌ها ثبت کنند، دوست دارند از خود عکس یا فیلم در محل فاجعه در شبکه‌های اجتماعی خود، به اشتراک بگذارند، در آخر فیلم‌ها از خودش تصویری نشان می‌دهند، یا سعی می‌کنند با صدای خودشان برای بینندگان سخن بگویند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.