نجات پسر جوان از منجلاب خلافکاری با دوستانش توسط عروس خانواده + جزییات

به گزارش رکنا، مشکل من به دوران نوجوانی ام بر می گردد. رفت و آمد با دوستان نااهل، حرص پدرم و اشک مادرم را درآورده بود.

نگرانم بودند و دغدغه داشتند. با آن که می‌دانستم دلسوزم هستند؛ نیش و کنایه‌های شان به دعوا کشیده می‌شد.

حاضر نبودم ذره ای کوتاه بیایم و هر موقع کم می‌آوردم قهر می‌کردم و خانه پدربزرگم می‌رفتم.

پدر و مادرم یکی دو روز بعد دنبالم می‌آمدند. برای شان طاقچه بالا می‌گذاشتم و برمی‌گشتم.

دیپلم گرفتم و بعد از سربازی قرار بود سر کار بروم. پدر و مادرم چه آرزوهای قشنگی برایم داشتند. نتوانستم دور دوستان نااهل خط بکشم. اوضاع خانه دوباره قاراش میش شد.

سر لج افتاده بودم و به حرف پدر و مادرم گوش نمی‌دادم. گلایه می‌کردم چرا پول و ثروتی به هم نزده‌اید که بتوانم بی هیچ نگرانی بریز و بپاش کنم و... .  

سرتان را درد نیاورم. وقت و بی‌وقت خانه یکی از دوستانم می‌رفتم. کاش زیر ماشین رفته بودم و پایم به آن خانه باز نمی شد. نفهمیدم چطور به دام اعتیاد افتادم. خانواده‌ام با اطلاع از این موضوع اسپند روی آتش شده بودند و مثل سیر و سرکه می‌جوشیدند. کار به جایی رسید که کمتر خانه می‌رفتم.

آخرین سرقت از دست پلیس فرار کردم . خانه برادرم رفتم. رنگ و رویم پریده بود.

فهمید چه دسته گلی آب داده ام. پرسید گوشی تلفن را به مالخر چند می فروشی. همان قیمت گوشی را خرید و به مالک آن تحویل داد.

آن روز خانه شان ماندم. او و همسرش بعد از نهار با من صحبت کردند.  خدا خیرش بدهد همسر برادرم را.

فرشته نجاتم شد. پدرم هم کمک کرد ترک اعتیاد کنم. برادرم می‌گوید باید مدتی تحت نظر مشاور باشم.

نمی‌دانم شاید جر و بحث‌ها و دعواهای تکراری پدر و مادرم باعث شد از خانه دلسرد شوم. هرچه بود من نباید راه خطا می‌رفتم.

گفتگو با کارشناس:

" سارا قربان زاده"، مدرس مهارت های زندگی  و مشاور خانواده در این باره می گوید:

یکی از دوران پر اهمیت و پرخطر زندگی، دوران نوجوانی است، خطرات جسمی و روانی زیادی نوجوان ها را تهدید می‌کند.

نوجوان با یک سری تحولات جسمی و روانی مثل هویت یابی، تمایزیافتگی از خانواده به استقلال نیاز داشته و کم کم ورود به اجتماعات که نیاز به مهارت دارد، روبرو هستند و همین موارد روی خلق و خوی و رفتار آن ها اثرگذار است.

پسر جوان در اظهارات خود از جر و بحث و دعواهای تکراری پدر و مادرش در گذشته می گوید .

سارا قربان زاده افزود: باید بگوییم یکی از عوامل مهم برای گذارِ موفقیت آمیز از دوره نوجوانی حفظ آرامش و توجه به مسائل عاطفی در خانواده است و خانه باید محل آرامش و نقطه امن و پناه فرزندان باشد.

پدرها و مادرهای عزیز باید کنار فرزندان‌ خود بوده و تحولات و حس و هیجانات فرزندان را درک کنند تا پیشگیری آگاهانه ای از آسیب ها و مشکلات به عمل آید و به قول این پسر جوان از خانه فراری نشوند!

مسئله بعدی ارتباط با دوستان ناباب است که در اظهارات پسر جوان به آن اشاره می شود.

این که خانواده روابط گرم و خوبی تجربه کنند، کنار هم باشند و کمک کننده، به نیازها، تجربیات و خواسته های عاطفی فرزندان توجه کنند، مقداری استقلال  در چارچوب امن به فرزند بدهند، دوستانی با خانواده های سالم برای فرزند خود انتخاب و با کارهایی مثل ورزش و هنر و تفریحات سالم، زمانی را برای تخلیه مثبت هیجانات فرزندان در نظر بگیرند، این ها از سری عواملی هست که نقش موثری در کاهش آسیب و کشیده شدن  فرد به سمت دوستان ناباب و حتی اعتیاد خواهند داشت.

وی تاکید کرد: به این خانواده توصیه می شود  مسئله اعتیاد رفع شده اما جلسات روان‌درمانی یا گروه ‌درمانی را هم تحت نظر درمانگر پیش بگیرند و روی یک سری مهارت ها مثل جرات ورزی، قدرت نه گفتن، عزت نفس و... کار بشود.

خانواده هم لازم هست این نکته را در نظر بگیرند ترک یک روند و عادت سخت و فردی که معتاد بوده الآن تحریک پذیر هست و نیاز به مراقبت دارد.

با این وجود حس اعتماد و حمایت باید در خانواده بیشتر بشود، به فرد انگیزه بدهند، صبوری کنند و به پسر جوان نشان بدهند برای سلامتی اش اهمیت قائل اند و همراه او هستند.

نویسنده: غلامرضا تدینی راد