برو یک زن دیگر بگیر! / تراژدی تلخ  زندگی یک زن !

به گزارش رکنا، گاهی مثل دیوانه‌ها جلوی آینه با خودم حرف می‌زنم. حس می‌کنم به آخر خط رسیده ام. اگر بخندم مرموز هستم، ناراحت باشم مشکوک به نظر می‌رسم، محبت کنم دروغگو و حقه باز می‌شوم و... .

چند بار خودمانی به او گفته ام  اگر دوستم نداری برو یک زن دیگر بگیر. این حرف مرا هم نقشه ای شوم می‌داند. تهمت می‌زند و می‌گوید حتماً خودت فکری در سر داری و زنی که این جوری باشد باید برود و بمیرد. مانده و درمانده شدم، به کلانتری محل رفتم  تا از کارشناس مشاوره پلیس کمک بگیرم. 

می‌دانم خودم مقصر هستم ، از شما چه پنهان قبل از ازدواج با پسری دوست بودم. ما در فضای مجازی ارتباط داشتیم‌. خواستگاری ام آمد. خانواده‌ام جواب رد دادند. چند روز بعد پسر یکی از اقوام برای خواستگاری  پا پیش گذاشت . 

پسر خوب و باوقاری بود ، به خواسته پدر و مادرم تن دادم. خانواده‌ام فقط نگران بودند مبادا با آن پسر که بعدا فهمیدیم معتاد است و به اتهام سرقت دستگیرش کرده‌اند ازدواج کنم. چهار سال از زندگی مشترک مان می‌گذرد. ما یک بچه داریم . 

متاسفانه همان هفته اول ازدواج، پسری که قبلاً خاطرخواهم بود در خیابان برایم ایجاد مزاحمت کرد. کار به جایی رسید که او و شوهرم  دست به یقه شدند. شوهرم وقتی از زبان آن پسر بی‌معرفت شنید که حدود دو سه ماه  تلفنی در فضای مجازی ارتباط داشته‌ایم به من بدبین شد. 

شک و تردید مثل موریانه به جان زندگی ام افتاد.هر روز که می‌گذرد اوضاع بدتر می‌شود. منتظر بهانه می‌گردد حالم را بگیرد. فقط می‌خواهد وفاداری‌ام را به او اثبات کنم، اما با زاویه ی دید منفی اش به نتیجه نمی‌رسیم.

خسته و کلافه شده ام. به خاطر یه غلطی که در دوران مجردی انجام داده ام حالا باید تاوان بدهم و آبرویم این طوری جلوی خانواده خودم و همسرم به خطر بیفتد. من شوهرم را خیلی دوست دارم، زندگی ام را دوست دارم و تمام دنیای من در لبخند بچه‌ام خلاصه می‌شود. او هم مرا دوست دارد ولی... .

کارشناس اجتماعی کلانتری ما را به مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی معرفی کرده است. با شوهرم آمده‌ایم و امیدوارم از این بحران و مشکل  عذاب آور  عبور کنیم.

غلامرضا تدینی راد

  • فیلم نمای واقعی از ساخت پل سید خندان / فیلم زیر خاکی از فعالیت‌های مهندسی