قتل مستانه به خاطر کل کل در فضای مجازی / درخواست قصاص برای عامل قتل در کافی شاپ

به گزارش رکنا،رسیدگی به این پرونده از فروردین ماه سال گذشته به دنبال وقوع درگیری دسته جمعی در حاشیه اتوبان باقری آغاز شد. در این درگیری که مرد جوانی به نام حمید از ناحیه گردن چاقو خورده و به شدت زخمی شده بود به بیمارستان منتقل شد، اما ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد.

 با مرگ مرد جوان ماموران به تحقیق پرداختند و دریافتند حمید از مدتی قبل با یکی از دوستانش به نام احسان درگیر بوده و بارها در فضای مجازی با هم کل کل کرده بودند.

ردیابی متهمان

 با افشای این ماجرا احسان ۲۸ ساله ردیابی بازداشت شد و به درگیری خونین با حمید اعتراف کرد، اما مدعی شد ضربه‌ای به قربانی نزده و 2 نفر از دوستانش به نام های ماهان و پدرام که همراه وی بوده‌اند حمید را کشته‌اند .

با اطلاعاتی که این مرد به ماموران داده بود 2 دوستش ردیابی و بازداشت شدند و به درگیری خونین اعتراف کردند .

بررسی فیلم‌های دوربین مداربسته نشان می‌داد در درگیری خونین ماهان و پدرام چاقو در دست داشته‌ و ضربه های کشنده را به قربانی زده اند.

 به این ترتیب برای ماهان و پدرام به اتهام مشارکت در قتل و برای احسان به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر  و پرونده‌شان به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها از خود دفاع کردند.

 در ابتدا پدر و مادر حمید درخواست قصاص را مطرح کردند.

 سپس احسان به اتهام معاونت در قتل روبه روی قضات ایستاد و گفت: من مید را از قبل می‌شناختم و با او اختلاف داشتم. ما قبلاً چند بار در فضای مجازی با هم کل کل کرده بودیم .آخرین بار من به همراه ماهان و پدرام مشروب خورده و مست بودیم .سپس به جگرکی رفتیم و غذا خوردیم .در راه بازگشت یکباره حمید را دیدم که مقابل یک کافی شاپ ایستاده بود .من از دوستانم خواستم تا او را گوشمالی دهیم .اما باور کنید اصلاً راضی به مرگش نبودم و از دوستانم نخواسته بودم او را بکشند.

 وی ادامه داد: ما پلاک ماشین را کج کردیم تا پلاک خودرو قابل شناسایی نباشد. سپس مقابل در کافی شاپ توقف کردیم به سمت حمید حمله ور شدیم .من فقط می‌خواستم او را ادب کنم .اما نمی‌دانستم دوستانم چاقو دارند و او را می‌زنند. من از دوستانم نخواسته بودم او را بکشند. به همین خاطر اتهام معاونت در قتل را قبول ندارم .

وقتی ماهان در جایگاه ویژه ایستاد گفت :احسان دوست صمیمی ام بود و وقتی با حمید روبرو شد گفت می‌خواهد او را گوشمالی دهد .به همین خاطر ما هم به سمتش حمله ور شدیم. من چاقو کشیدم  و چند ضربه به او زدم .اما باور کنید ضربه‌ها کاری نبود و هرگز فکر نمی‌کردم موجب مرگ او شود.

 پدرام نیز گفت: من به خاطر دوست صمیمی‌ام به قربانی حمله کردم. ولی چون مست بودم چیز زیادی از ماجرا به خاطر ندارم  و نمی‌دانم چند ضربه به او زدم.من با حمید اختلافی نداشتم  و نمی خواستم او را بکشم.

 در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.