قتل بچگانه دوست قدیمی در نزدیکی معدن / قاتل در دادگاه دستان پدر قربانی را بوسید + عکس و جزییات
حوادث رکنا: پسر جوان که در درگیری بچگانه با دوستش دست به جنایت زده بود رضایت اولیای دم را جلب کرد و در دادگاه بر دستان پدر قربانی بوسه زد .
به گزارش رکنا،پسر جوان که در درگیری بچگانه با دوستش دست به جنایت زده بود رضایت اولیای دم را جلب کرد و در دادگاه بر دستان پدر قربانی بوسه زد .
وی که به شدت اشک میریخت ابراز پشیمانی کرد و گفت قصد جنایت نداشته است.
رسیدگی به این پرونده از 18 اسفند ماه سال ۱۴۰۱ به دنبال پیدا شدن جسد خونین پسر جوان به نام رامین که در حاشیه خلیج فارس رها شده بود آغاز شد. شواهد نشان می داد قربانی که در نزدیک یک معدن رها شده با ضربه چاقو به قفسه سینه از پا درآمده است.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران برای رازگشایی جنایت به تحقیق پرداختند.
نخستین سرنخ
پدر رامین به ماموران گفت: پسرم دیروز صبح با یکی از دوستانش به نام سامان قرار ملاقات داشت .آنها قرار بود به نزدیکی معدنی در جنوب تهران بروند و با هم درباره کار صحبت کنند. اما پسرم عصر به خانه باز نگشت و ماموران جسد خونین او را پیدا کردند. من به سامان مشکوک هستم .
با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داده بود سامان ۲۹ سال ردیابی بازداشت شد و به درگیری خونین با دوستش اعتراف کرد .
وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و گفت در درگیری بچه گانه با دوستش چاقو کشیده و ناخواسته او را کشته است.
در دادگاه
پرونده سامان با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در این میان سامان توانست رضایت اولیای دم را جلب کند. به این ترتیب از جنبه عمومی جرم از خود دفاع کرد.
پشیمانی در دادگاه
در ابتدای جلسه سامان در حالی که اشک میریخت روبه روی قضات ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت :من و رامین سالها با هم دوست بودیم و رفت و آمد خانوادگی داشتیم .آخرین بار به نزدیکی معدن رفته بودیم تا درباره کار با هم صحبت کنیم. اما او یکباره عصبانی شد و به رویم چاقو کشید .من اصلا علت عصبانیت او را نمی دانستم و او سر موضوعی بچه گانه عصبانی شد.من که ترسیده بودم چاقو را از دستش گرفتم و فقط یک ضربه به سینه او زدم. اما باور کنید قصد کشتن او را نداشتم و برای دفاع از جانم دست به چنین کاری زدم .
متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود ادامه داد :پدرم خانهاش را که تنها دارایی او بود به اولیای دم داد و رضایت آنها را جلب کرد .من زندگی ام را مدیون پدر و مادر رامین هستم و از آنها تقاضا دارم مرا حلال کنند .وی که به پای پدر قربانی افتاده بود ابراز پشیمانی کرد و بر دستان پدر رامین بوسه زد .
سامان گفت : اولیای دم به من زندگی دوباره بخشیدند. من میدانم اشتباه بزرگی مرتکب شده ام. در مدتی که در زندان بودم سختی زیادی کشیدم و باور کنید در این مدت پیر شدم .حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا زودتر از زندان آزاد شوم .
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
وی طبق قانون به ۳ تا ۱۰ سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم خواهد شد.
ارسال نظر