10 سرقت هالیوودی و جنجالی سال 1402 ! + گفتگو با دزدان مخاطره انداز سالی که گذشت

به گزارش رکنا،سرقت همواره یکی از دغدغه‌های نخستین شهروندان ایرانی، اعم از زن و مرد است و جالب این است که ترس از سرقت اولین بیم و هراس کودکان و نوجوانان است.

ترس از دستبرد به اموال تاثیر مستقیم، فوری و شدید بر احساس امنیت شهروندان، از کوچک تا بزرگ بر جای می گذارد، بر اساس شواهد آماری متقن، این پدیده حدود 20 درصد از «ناامنی» شهروندان را تبیین می نماید یعنی چنانچه روزی به کلی این ترس از میان رانده شود، حدود 20 درصد بر احساس امنیت عمومی مردم جامعه افزوده می‌شود

 پدیده سرقت تاثیر منفی معناداری بر شان و منزلت و اقتدار پلیس بر جای می گذارد، یعنی با کاهش «نرخ وقوع» پدیده سرقت در جامعه به صورت چشمگیری بر شان پلیس و اقتداری که آنان برای پلیس قایل‌اند، افزوده می‌شود.

 اولین مطالبه بیش از دو سوم شهروندان از پلیس، مبارزه فراگیر و اثرگذار با جرم سرقت است.

در ادامه ده سرقت مهم رخ داده در کشور را با هم می خوانیم.

 

اولین سارق در سال 1402 که دستگیر شد

اولین سارق بازداشتی سال 1402 سارق خودرو یی بود که  دقایقی پس از تحویل سال به دام پلیس افتاد.

در خانه این متهم 2 خودروی سرقتی، چندین دستگاه ضبط و باند و مقداری مواد مخدر از نوع شیشه کشف شد.

ماموران در زمان بازداشت او جهت بررسی خودرو به او ایست داد که متهم به محض رؤیت ماموران با سرعت از محل متواری می‌شود،  اما در یک تعقیب و گریز با درایت ماموران متهم دستگیر می‌شود و پس از اخذ مجوز از مقام قضایی و بازدید از مخفیگاه متهم یک دستگاه خودروی سرقتی دیگر کشف نیز کشف شد.

در بررسی اولیه مشخص شد داخل خودرو متهم آلات و ادوات سرقت، مقدار 40 گرم مواد مخدر از نوع شیشه و تعدادی ضبط و باند سرقتی به ارزش تقریبی 500 میلیون ریال کشف شد و هر دو متهم 36 ساله به سرقت خودرو در روز جاری و 3 سرقت مشابه دیگر اعتراف کردند

گفتگو با دزد مسلح بانک شهر مولوی تهران ! / شب عید نمی خواستم شرمنده زن و بچه هایم باشم !

دومین سرقت جالب و هالیودی تهران در سال 1402 در روزهای پایانی سال اتفاق افتاد، سارق جوانی که به گفته خودش به لیلی مشلات مالی دست به سرقت از ان شهر خیابان مولوی زده بود.

10 اسفند ماه این مرد جوان با کلت کمری وارد بانک شهر شعبه مولوی شدو با تهدید مردم و کارمندان بانک ۲۹ میلیون تومان وجه نقد را سرقت می‌کند و حین فرار اقدام به تیراندازی هوایی کرد.

پس از آن ماموران اداره یک پلیس آگاهی تهران در کمترین زمان هویت سارق را شناسایی کرده و در یک اقدام ضربتی و غافلگیرانه مجرم را در محل کارش بازداشت می کنند.

متهم  گفته بود: روزی که اقدام به سرقت کردم از لحاظ مالی تحت فشار بودم و بدهی زیادی به دلیل خرید شب عید روی دستم مانده بود به همین دلیل گفتم شاید بتوانم از این راه پولی که لازم را فراهم کنم تا شب عید شرمنده خانواده ام نشوم.

او در پس از خروج از بانک سلاحم را پیش یکی از دوستانم که مغازه پیراشکی فروشی داشت گذاشته بودم.

سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در خصوص خبرنگار رکنا گفه بود: ماموران با بررسی های میدانی و رصد و پایش دوربین های ترافیکی موفق به شناسایی سارق و در عملیاتی غافلگیرانه او را بازداشت کردند، متهم از سارقین سابقه دار بوده و همراه او یک قبضه اسلحه و چند فشنگ و مقداری از وجوه سرقت شده کشف و ضبط شد.

درادامه گفتگوی رکنا با سارق بانک شهر خیابان مولوی را می خوانید:

چند سال دارید؟

38 سال

ازدواج کرده ای؟

بله

چند فرزند دارید؟

یک دختر 8 ساله و یک پسر 5 ساله دارم

سابقه دارید؟

بله 3 سال قبل به جرم سرقت مسلحانه با یکی از دوستانم بازداشت شده بودم

چه شد که فکر سرقت از بانک به سرت خطور کرد؟

خودتان می دانید که شب های عید برای همه پدران و مادرانی که دستشان خالی است و شرمنده خانواده شان می شوند چقدر سخت می گذرد ، من هم برای اینکه شرمنده زن و بچه ام نباشم و بدهی ام به مردم را پرداخت کنم تصمیم به سرقت گرفتم.

از آن روز برایمان تعریف کن! چرا بانک شهر و آن خیابان را انتخاب کردی؟

صبح وقتی از خواب بیدار شدم به این موضوع فکر کردم که بازهم باید برای پول درآوردن و خرج شب عید به این و آن رو بندازم ، اسلحه ام را برداشتم و در خیابان به سمت محل کارم می رفتم که متوجه خلوتی محدوده بانک شهر خیابان مولوی شدم ، یکی دو بار از جلوی بانک رد شدم و دفعه سوم بدون تردید اسلحه ام را از جیبم بیرون آوردم و وارد بانک شدم، به سمت مردم و کارمندان بانک نشانه رفتم و آنها را تهدید کردم که اگر حرکت کنند شلیک خواهم کرد ، جالب این است که نه مردم عکس العملی نشان دادند و نه کارمندان بانک! کیفم را تحویل متصدی بانک دادم و او 29 میلیون تومان پول نقدی که داخل صندوقش بود را داخل کیف گذاشت و من به سرعت از بانک خارج شدم.

وقتی از کوچه پشت بانک در حال فرار بودم متوجه شدم چند نفر در حال تعقیب من هستند برای اینکه آنها را بترسانم به سمت زمین یک تیر شلیک کردم، اولین موتورسیکلتی که نزدیکم شد را تهدید کردم سوار شدم و پس از اینکه مرا به مقصد رساند رهایش کردم.

شغلت چیست؟

در کارگاه جوراب بافی کار می کنم

بعد از سرقت چه کردی؟

به خانه برگشتم و بعد از چند ساعت که اوضاع آرام تر شد به محل کارم رفتم

پول های سرقتی را چه کردی؟

مقداری از بدهی 130 میلیون تومانی ام را پرداخت کردم مابقی هم در خانه بود که پلیس آنها را ضبط کرد

اسلحه ات را چکار کردی؟

فردای همان روز پیش یکی از دوستانم که مغازه پیراشکی فروشی داشت رفتم و از او خواستم این بسته را برایم پنهان کند، الان نزد پلیس است.

فکرش را می کردی یک روز به عنوان یک سارق حرفه ای شناخته شوی؟

واقعیتش را بخواهید من از وقتی 10 سالم بود پدرم را از دست دادم، از آن به بعد مجبور شدم کار کنم تا مخارج زندگی خانواده ام را تامین کنم! هر دو خواهرم به فاصله کمی از هم ازدواج کردند و باید برای آنها جهیزیه می خریدم، همین شد نتوانستم ادامه تحصیل بدهم .

این متهم در انتهای صحبت هایش از تصمیم وحشتناکی برایمان تعریف کرد و به خبرنگار رکنا گفت: من قبل از سرقت تصمیم به خودکشی گرفته بودم اما به خاطر بچه هایم از این تصمیم صرف نظر کردم ، بعد از سرقت اینقدر از نظر روحی و روانی به هم ریخته بودم اگر پلیس مرا بازداشت نمی کرد حتما خودم را می کشتم تا بیشتر از این شرمنده خانواده ام نباشم.

 

اعترافات 6 مرد خشن پارک نهج البلاغه

سومین پرونده دردناک و در عین حال پیچیده سرقت در تهران که با عنوانی زیادی در بین مردم و خبرنگاران و رسانه ها خبر شد قتل و سرقت در پارک نهج البلاغه بود.

پرونده ای که در آن 6 متهم اصلی پس از قتل یک پسر جوان که به مراه همسرش در حال پیاده روی بود اقدام به سرقت موبایل و طلای زن کرده و سپس سریع از محل متواری شده بودند که یلی زود شناسای و بازداشت شدند.

این پرونده شآنقدر از لحطا روحی مردم شهر تهران را تحت تاثیر قرار داده بود که حجه زیادی از خشونت و نارضایتی از حضور زیاد اتباع خارجی را وارد کرد.

این پرونده ابتدا به عنوان پرونده سرقت به دادسرای امور جنایی تهران و نزد قاضی براعه از شعبه سوم رسید و همسو با آن برای رسیدگی به سرقت و شاکیان دیگر پرنده در دادسرای ناحیه 34 و شعبه هفتم مورد برسی بیشتر قرار گرفت.

در طول این پرونده و با گذشت چند روز شاکیان این پرونده به 50 مفر رسیدند

این پرونده پیچیده که هنوز هم احتمال افزایش شاکیان آن وجود دارد در شهبه سوم دادسرای جنایی در حال بررسی است و به زودی سهم تقصیر هم کدام از متهمان با عناوین قتل و سرقت مشخص خواهد شد و تا آن لحظه تعدادی از این افراد به قید وثیقه آزاد و متهمان اصلی همچنان در بازداشت به سر می برند.

گفتگو با متهم

چند سال داری؟

17 سال

اهل کجایی؟

افغانستان

آن شب در پارک نهج البلاغه چه میک ردید؟

دوستم با من تماس گرفت و خواست که برای زورگیری به آنجا برویم

چند نفر بودید؟

6 نفر

چرا پسر جوان را باچاقو زدی ؟

وقتی خواستیم گوشی موبایلش را بگیریم او مقاومت کرد و من هم یک ضربه چاقو به او زدم.

چرا وقتی گوشی موبایلش را گرفتید باز هم با چاقو به او ضربه زده بودید؟

پسر جوان خیلی قوی هیکل بود و راه فرار مارا بسته بود، برای همین دوستم با کارد به جانش افتاد.

با زن مقتول چه کار کردید؟

سهیل او را روی زمین خواباند تا طلاهایش را بدزد .

این واقعیت دارد که دست به تجاوز هم زده اید؟

خیر ما فقط خفت گیر و زورگیر می کردیم، این قتل هم تقصیر سهیل بود نه من.

چند سرقت انجام داده اید؟

30 تا 40 عدد.

اعتیاد دارید؟

بله شیشه مصرف می کنیم.

 

 

 

بازداشت ترسناک ترین دزد موبایل تهرانی ها / تفنگ روی سر مردم می گذاشت

 

چهارمین پرونده سرقت مخصوص خشن ترین سارق خفتگیر موبایل در شرق تهران است.

این سارق خفتگیر با شگرد ترساندن شهروندان به وسیله نشانه گرفتن به سر آنها با اسلحه کمری اش به آرامی به سوژه هایش نزدیک شده و با ترساندن آنها به بهانه اینکه اگر موبایلت را تحویل ندهی به تو شلیک می کنم! گوشی موبایل آنها را می دزدید و با موتورسیکلتش که پلاک آن را  مخدوش  و غیر خوانا کرده بود فرار می کرد.

این سارق در 2 فقره از سرقت هایی که انجام داده بود از سلاح قمه استفاده کرده و برای جابجا کردن آن و مشکوک نشدن پلیس قمه را روی صندلی موتروسیکلتش گذاشته ، روی آن می نشست و پس از اینکه سوژه مورد نظرش را انتخاب می کرد آن را برداشته و با تهدید موبایل بخت برگشته گان را می زدید و سریع فرار می کرد، البته به گفته خودش بعد 2 فقره سرقتی که با قمه انجام داده بود به این نتیجه رسیده بود که جابجا کردن این سلاح سخت است به همین جهت دست به خرید اسلحه زده و پس از آن 10 فقره سرقتش را با کلت کمری انجام داد.

یکی از مواردی که این سارق زورگیر به آن بارها اشاره داشت این بود که در هیچ کدام از سرقت هایش سوژه خانم را نتخاب نمی کرده و تمام افرادی که تاکنون موبایلشان را سرقت کرده مرد بوده اند و موضوع دومی که نظر ما را به آن جلب کرد انتخاب نوع مدل گوشی هایی بود که سرقت می کرد ، این سارق هیچ وقت موبایل گران قیمت را نمی دزدید ، او معتقد بود اگر موبایل گران می دزدیم وقتی پلیس من را بازداشت می کرد نمی توانستم پول مردم را به آنها بر گردانم!

گفتگو با سارق

چند سال داری؟

41 سال

ازدواج کرده ای؟

بله اما طلاق گرفته ام و یک دختر کوچک دارم که با من زندگی می کند.

به چه جرمی بازداشت شده ای؟

خفتگیری و سرقت گوشی موبایل

در کدام مناطق تهران سرقت می کردی؟

شرق تهران

با چه وسیله ای دست به سرقت می زدی؟

اسلحه و قمه

انگیزه ایت از موبایل قاپی چه بود؟

اولین بار در خیابان یک گوشی موبایل پیدا کردم و آنرا فروختماز همین راه پول خوبی به دست آوردم برای همین تصمیم گرفتم که سرقت موبایل انجام دهدم.

در تمام سرقت هایت اسلحه همراه داشتی،چرا؟

برای اینکه مردم را بترسانم ولی اصلا قصد شلیک کردن به سمت آنها را نداشتم.

گوشی های سرقتی را چه کردی؟

یک مالخر در مولوی بود که گوشی ها را از من می خرید به خارج از ایران می فرستاد

چقدر پول به دست آوردی؟

حدود 10 تا 15 میلیون تومان

 

کلاهبردای 1200میلیارد تومانی لیزینگ خودروی امیران

پنجمین پرونده مهم سرقت و کلاهبرداری مربوط به باند 18 نفره شرکت لیزینگ خودرو با تلاش معاونت مبارزه با جعل اسناد و کلاهبرداری پلیس آگاهی تهران به دام افتادند.

 کارآگاهان معاونت مبارزه در جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی تهران با اقدامات پلیسی و تلاش های شبانه روزی 18 نفر از باند حرفه ای کلاهبرداری لیزینگ خودرویی که در دو باند جداگانه اقدام به کلاهبرداری از مردم می کردند را  شناسایی و با هماهنگی  دستور قضایی بازداشت کردند.

این سارقین کلاهبردار اقدام به فروش حواله های جعلی به مردم و کلاهبرداری های سنگین می کردند.متهمان با فروش حواله به مردم و تبلیغ در فضای مجازی و  حقیقی اقدام به جذب  و ترقیب مردم به خرید خودرو و دریافت پول آنها می کردند که متاسفانه تاکنون 2500 شاکی این شرکت لیزینگ به نام اروان خودرو آسیا به مراجع قضایی مراجعه کرده و شکایتشان را ثبت کرده اند.

این متهمین مبالغی بالای کلاهبرداری متهمان از مردم به ارزش 1200 میلیارد تومان دریافت می کردند.

جالب اینجا بود که این کلاهبرداران به خانواده های خود هم رحم نمی کردند.

این باند 18 نفره که 5 نفر از افراد اصلی این باند در مرکز پلیس آگاهی تهران بزرگ حضور داشتند از اقدام به کلاهبرداری خود در قالب فروش خودرو با شرایط اقساط و زیر قیمت بازار اعتراف کردند ، این افراد که با عنوان کارمند یک ارگان دولتی برای جذب بیشتر مردم  به خرید خودرو از این شرکت اقدام میکردند بدون تحویل حواله  یا بعضا بدون هیچ قراردادی به عنوان معتمدین محل زندگی شان یا اقوام بوده اند که متاسفانه تعداد بیشتر شاکی های  این پرونده از اقوام متهمان بودند با جلب اعتمادشان با این روش راضی به خرید خودرو تنها با پرداخت پول و بدون هیچ مدرک دیگری به مدت 3 سال اقدام به کلاهبرداری کرده و در یک اقدام فنی و پلیسی تیم کارآگاهی پلیس آگاهی مبارزه با جعل و کلاهبرداری شناسایی و در دام پلیس افتادند.

در ادامه گفتگو متهمان  پرونده لیزینگ  اروان خودرو آسیا را می خوانیم .

کلاهبرداری لیزینگ حواله خودرو

گفتگو با متهمان

م.ش متهم ردیف اول

چند سال دارید و شغلتان اصلی شما چیست؟

35 ساله هستم و کارمند یکی از ارگان های دولتی

به چه دلیل تصمیم گرفتی وارد خرید و فروش خودرو به روش لیزینگ و اقساطی شوید؟

وقتی از دوستان و اطرافیان شنیدم از این روش توانسته اند سودهای کلانی به دست آورند تصمیم گرفتم به کمک 2 پسر عمو و 2 نفر از دوستانشان  شرکت لیزنیگ اروان خودرو آسیا را  تاسیس کنیم.

از چه روشی برای جذب مردم  اقدام می کردید؟

بیشتر افرادی که برای خرید خودرو به شرکت ما مراجعه می کردند یا از دوستان نزدیکمان بودند یا اقوام، برای همین اصلا نیاز نبود که برای جذب مردم از تبلیغات منحصربه فردی استفاده کنیم ، دوستان و اقوام وقتی متوجه درآمد و سود حاصل از این نوع معاملات شدند خودشان نزد ما آمدند و تعدادی از این افراد برای چند بار اقدام به خرید خودرو می کرد.

چند نفر برای خرید خودرو به شرکت شما مراجعه کرده اند؟

 2500 نفر برای خرید به شرکت ما آمده و از این تعداد 1100 نفر خودروی خود را تحویل گرفته اند .

اگر بدون حواله به مردم خودرو می فروختید آنها پول پیش و اقساطشان را چگونه پرداخت می کردند؟

من هیچ وقت به آنها نگفتم به ازای پولشان به آنها حواله می دهم، قرارداد رسمی بین ما و خریدار بسته می شد و آنها هیچ وقت نسبت به این موضوع شکایتی هم نداشتند .

دیگر متهمان که 2 نفر از آنها پسر عموی م.ش که صاحب اصلی شرکت لیزینگ اروان خودرو آسیا بود به همراه دو نفر از دوستانشان به خبرنگار رکنا گفتند: یک سال و نیم است در این شرکت شروع به کار کرده اند و با سود بالایی که از این روش به دست می آوردیم توانستیم خیلی از مشکلاتمان را حل کنیم، ما اگر می دانستیم م.ش در حال کلاهبرداری است هیچ وقت  اقوام نزدیکمان را به خرید خودرو تشویق نمی کردیم.

 

بازداشت دزد حرفه ای در غرب تهران / شگرد ای دزد مخترع چه بود؟

ششمین پرونده سرقت سال 1402 برای دزد حرفه‌ای بود که با گرفتن دستمزد، در خانه‌ها را برای دزدان و جاعلان سند در کمتر از ۳۰ ثانیه باز می‌کرد‌. او در جریان آخرین جرم دستگیر شد.

تحقیقات در خصوص بازداشت این دزد حرفه ای ادامه داشت تا این‌که چند روز بعد همسایه‌ها به پلیس زنگ زدند و گفتند همان سارق دوباره از خانه آنها سرقت کرده است.

جریان این سرقت را از زبان خود سارق می خوانیم

۱۵ سال در یکی از شهرهای فرانسه زندگی کردم و تعمیرکار خودروهای لوکس و گران‌قیمت بودم. یک روز با چهار تبعه فرانسوی دعوایم شد که پلیس بازداشتم کرد. مدتی در زندان بودم و بعد از آزادی از آنجا اخراج شدم. برگشتم ایران و کار تعمیر خودرو را ادامه دادم. دو سال قبل یک موتورسیکلت خریدم اما سرقتی از آب درآمد و بابت خرید مال دزدی یک‌سال زندان بودم.

در آنجا با یک گروه دزدان خانه‌ها که هر قفلی را بازمی‌کردند آشنا شده و از آنها بازکردن قفل را آموزش دیدم. علاوه بر آن با یک گروه از کلاهبرداران جاعل که سرکرده آنها فرید بود آشنا شدم. بعد از آزادی به همین‌دلیل با سارقان و جاعلان سند خانه همراه شدم و برای‌شان قفل خانه را باز می‌کردم. دستگاهی اختراع کردم که به هر قفلی نزدیک می‌شد به‌راحتی آن را در ۳۰ ثانیه باز می‌کرد.

یک دزد حرفه‌ای خانه متوجه این اختراعم شد و به بهانه این‌که می‌خواهد برایش کار کنم مرا به مخروبه‌ای کشاند و با همدستانش بر سرم ریختند و آن اختراعم را به سرقت بردند اما آنها نمی‌توانند به‌درستی از آن استفاده کنند، چون رمز آن در اختیار خودم است. آخرین‌بار جاعلان قصد تصاحب خانه‌ای در ستارخان را داشتند. مالک خانه در آمریکا بود و من در را برای‌شان باز کردم.

 

زن و مرد خوش زبان شعبده باز نبودند سارقان حرفه ای بودند / همه در اصفهان شوکه شدند

هفتمین پرونده سرقتی مربوط به سارقی در استان اصفهان است. یک زوج سارق حرفه ای!

اینک زوج  با تسلط بر زبان های انگلیسی، عربی و ترکی استانبولی خود را به عنوان توریست جا زده و با جلب اعتماد مغازه داران از آنان به شیوه کف‌زنی سرقت می‌کردند.

 سارقان که تسلط کاملی بر زبان‌های انگلیسی، عربی و ترکی استانبولی داشتند اعتماد مغازه‌داران را جلب کرده و از آنان به صورت کف‌زنی سرقت می‌کردند.

تحقیقات کارآگاهان ادامه داشت تا اینکه با اقدامات تخصصی و هوشمندانه صورت گرفته در نهایت متهم و همسرش شناسایی و حین تردد در یکی از استان‌های همجوار دستگیر شدند.

متهمان پس از دستگیری به ۷ فقره سرقت با شیوه کف‌زنی به ارزش ۵ هزار دلار از مغازه داران اصفهانی اعتراف کردند

 

این دختر تهرانی 5 مرد خطرناک مسلح را استخدام کرد! / نقابدارها به یک خانه حمله کردند

هشتمین پرونده سرقت برای دختری جوانی که  5 مرد را اجیر کرد تا به خانه یکی از اقوام‌شان دستبرد بزنند به نام زده شد.

دختری که با هدف سرقت از خانه فامیل‌شان 5 مرد را اجیر کرده بود یکسال پس از سرقت مسلحانه بازداشت شد.

اواخر بهار سال گذشته مردی با حضور در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران از حمله افراد نقابدار به خانه‌اش شکایت کرد و گفت: آنها مسلح بودند و از خانه‌ام سرقت کرده‌اند.

در جریان تحقیقات معلوم شد خانه شاکی در جنوب غرب تهران است و او با چهار عضو خانواده‌اش مشغول استراحت بودند که شب هنگام صدای شکستن پنجره رو به تراس توجه‌شان را جلب کرد و بلافاصله سه نفر نقاب‌پوش وارد خانه شدند.

نقابداران ناشناس پس از ورود با کلت همه ساکنان را تهدید به قتل کردند و پس از کتک زدن و درگیری، دست و پاهای ساکنان خانه را با پارچه بستند و آنها را در یکی از اتاق‌ها حبس کردند. بعد هم شروع به گشتن و بهم ریختن همه خانه کردند. بر اساس گفته‌های شاکی، سارقان مسلح بعد از پیدا کردن گاوصندوق به زور کلید آن را گرفتند و سه کیلو طلا سرقت کردند و بعد هم او و خانواده‌اش را با دست و پای بسته به حال خود رها کردند، اما او به سختی دست و پای خود را باز کرد و به این‌ترتیب همگی نجات یافتند.

در پی بدست آمدن سرنخ‌هایی از این سرقت تحقیقات ادامه یافت تا اینکه هفته گذشته و بعد از گذشت بیش از یک سال مشخص شد سارقان  طلاها را مدتی بعد از سرقت فروختند. طلاها دست به دست شده و فردی در سایت دیوار بخشی طلاها را خریده بود و قصد فروش دوباره آنها را از طریق همان سایت داشت. شاکی که به طور اتفاقی آگهی فروش طلاها را دیده بود، موضوع را به پلیس خبر داد. با بدست آمدن این سرنخ جدید مردی که قصد فروش بخشی از طلاهای مسروقه را داشت شناسایی شد و گفت خودش هم طلاها را در سایت دیوار دیده و خریده است، الان هم با همان شیوه قصد فروش داشته که در نهایت متوجه مسروقه بودن آنها شده است.

ماموران از این طریق سرنخ‎هایی به دست آوردند و  اولین سارق را دستگیر کردند. او اعتراف کرد با یک باند سرقت این کار را انجام داده و همدستانش سه نفر از مجرمان حرفه‌ای و زندان رفته  هستند.

با اعتراف اولین عضو دستگیر شده باند، بقیه اعضا که از دزدان حرفه‌ای خانه بودند، شناسایی و بازداشت شدند. با دستگیری چهار مرد معلوم شد یکی از آنها که سرکرده باند بوده با دختری ارتباط داشته و آن دختر سفارش انجام این سرقت را داده است.

در ادامه بازجویی از متهمان، معلوم شد دختر جوان یکی از اقوام مرد مالیاخته و خانواده‌اش است. دختر جوان برای سرقت چهار نفر را به واسطه آشنایی با یکی از آنها اجیر کرده و با وعده دستمزد خوب آنها را به انجام سرقت مسلحانه ترغیب بود.

دختر جوان نیز در ادامه روند تحقیقات بازداشت شد و اعتراف کرد: من با پسر شاکی دوست بودم و می‌دانستم که پولدار هستند اما به طور اتفاقی فهمیدم طلاهایی در خانه دارند به همین خاطر به سرم زد نقشه سرقت از آنها را بکشم. به واسطه دوستی که داشتم از پنج مرد خواستم نقشه سرقت را اجرا کنند.

به گفته این دختر فقط سه نفر برای سرقت وارد خانه شدند. اما دو نفر دیگر هم به طور مستقیم در اجرای نقشه دخالت داشتند و آنها با زاغ‌زنی مراقب بودند که اگر همسایه‌ها متوجه شدند یا پلیس از راه رسید موضوع را به سه همدست خود که به داخل خانه رفته بودند، اطلاع دهند.

همچنین در تحقیقات مشخص شد دختر جوان و فردی که باند سارقان را دور هم جمع کرده بیشتر از بقیه سهم برداشته‌اند و بقیه‌شان طلاهایی به ارزش مساوی دستشان رسیده است. در حال حاضر سه مرد و یک زن از متهمان این باند بازداشت هستند و تحقیقات برای دستگیری آخرین مرد فراری این باند ادامه دارد.

 

سارقان خشن با حمله به خانه خانم و آقای دکتر در شمال تهران / سارقان دست و پاهای آنها را بستند

نهمین سارقین خشن  با حمله به خانه خانم و آقای دکتر دست به سرقت میلیاردی زدند و دست و پاهایشان را بستند.

اوایل آبان ماه  امسال بود که خبر یک سرقت وحشت آور از سوی ساکنین خانه ای در شمال تهران به کلانتری قلهک اعلام شد که بلافاصله مامورین به همراه کاراگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی به محل اعزام شدند.

در بررسی های ابتدایی مشخص شد 2 سارق پس از اقدام به بستن دست و پای سرایدار وارد خانه خانم و آقای دکتر میانسالی شدند که با تهدید به مرگ با چاقو اقدام به سرقت اموال آنان کرده و سپس از محل متواری شده اند.

در گام های بعدی و پس از ورود تیم پلیسی به این پرونده با بررسی دوربین های مداربسته اطراف خانه موفق به شناسایی سارقینی شدند که مشخص شد همان سرایدار جوانی که چندین سال در خانه خانم دکتر کار میکرد با نقشه قبلی سناریوی این سرقت را کشیده و دست و پا بستنش در هنگام سرقت تنها برای منحرف کردن ذهن پلیس و صاحب خانه بوده است.

پس از آن در یک اقدام منسجمانه فنی و پلیسی ابتدا این سارق باهوش 22 ساله شناسایی و سپس اعضای دیگر این باند سرقت خشن به همراه مالخران در یکی از شهرهای جنوبی کشور شناسایی و بازداشت  شدند.

گفتگو با خانم و آقای دکتر

شغل شما چیست؟

من و همسرم هر دو متخصص زیبایی و عمومی هستیم

سارق را از کجا می شناختید؟

محمد 6 سال در خانه ما سرایدار بود

در طول این چند سال رفتار غیر متعارفی از او ندیده بودید؟

نه اصلا ، حتی ما همیشه سعی کرده بودیم از لحاظ مالی به او کمک کنیم و فکرش را هم نمی کردیم یک روز دست به سرقت از خانه خودمان بزند

چه اموالی از شما سرقت کرده اند؟

طلا، ساعت،20 میلیون پول نقد،دلار و 4 دستگاه لیزر

دستگاه لیزر در خانه شما چکار می کرد؟

طبقه بالای منزل ما مطب زیبایی خودم است دستگاههای لیزر را از آنجا برده اند

تهدید هم شده بودید؟

بله آنها مدام به همسرم میگفتند اگر مقاومت کنی یا صدایت را بلند کنی تو را می کشیم و او را باچاقو تهدید می کردند.

اصلا فکر نکردید که سرایدار شما دراین سرقت نقش داشته باشد؟

لحظه اولی که وارد اتاق ما شدند ما در حال تماشای تلویزیون بودیم که متوجه شدیم از راهی که فقط محمد می شناخت وارد شدند و همین موضوع باعث شد به او شک کنیم اما آنها برای رد گم کردن جیب او را هم خالی کردند .

بعد چه شد؟

وقتی وارد خانه شدند، من و همسرم را به اتاق خوابمان بردند، پرده ها را کشیدند، دست و پای ما را با چسب پهن بسته و شروع به جستجو در خانه کردند، حتی وقتی خواستند که گاوصندوق را برایشان بازکنیم خودم به آنهاپیشنهاد دادم تا کل گاوصندوق را با خودشان ببرید اینقدر من و همسرم ترسیده بودیم که راضی بودیم همه چیز را ببرند فقط به ما آسیبی نرسانند.

بعد از آنکه سرقت تمام شد سرایدارتان چه شد؟

بعد از رفتن آنها دست و پایش را بازکرد،بلند شد و یک لیوان آب خورد و به راحتی از خانه خارج شد، من هم با سختی دستانم را باز کردم و به پلیس و اقوامم زنگ زدم.

در طول مدت روز که سرایدار در خانه شما بود به چیزی شک نکردید؟

چرا از ساعت 4 بعدظهر مدام تلفنش زنگ می خورد و هربار از ما اجازه میگرفت تا به داخل پارکینک برود وقتی به از او پرسیدم مشکلی برایت پیش آمده گفت مادرم مریض است و باید کارهای او را انجام دهد.

جزئیات سرقت

سرهنگ گودرز داوری فرمانده پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران در خصوص سرقت مسلحانه از منزل خانم و آقای دکتر در شمال تهران به خبرنگار رکنا گفت: با اعلام یک فقره سرقت به عنف منزل به پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران سریعا تیمی از کارآگاهان دایره مبارزه با سرقت به محل اعزام و مشخص شد 2 مرد مسلح با سلاح سرد وارد منزل یک خانم و آقای دکتر شده و پس از اقدام به بستن دست و پای سرایدار منزل و 2 نفر اهالی منزل اقدام به آزار و اذیت،تهدید و سپس سرقت طلا، پول نقد می کنند.

 با توجه به اینکه در طبقه بالای منزل مطب این خانم و آقای دکتر قرار داشت سارقین اقدام به سرقت 4 دستگاه لیزر به ارزش تقریبی 20 میلیارد تومان کرده بودند ، بر همین اساس تحقیقات میدانی انجام و با بررسی دوربین های مداربسته متهمین شناسایی شدند و مشخص شد که سرایداری که سارقین دست و پای او را بسته بودند نیز در این سرقت نقش کلیدی داشته و تمام سناریوی سرقت را او چیده است.

 با دستور قضایی متهم اصلی که سرایدار منزل بود شناسایی و در یک عملیات غافلگیرانه در مخفیگاهش بازداشت شد که در همان لحظات ابتدایی تحقیقات صراحتابه همدستی با 2 نفر سارق اعتراف کرد.

در ادامه تحقیقات پلیسی و کارآگاهی دو نفر همدست او در شهرتان دزفول شناسایی و بازداشت شدند که متعاقبا 2 نفر مالخری که دستگاه لیزر را خریداری کرده بودند نیز در تهران و هرمزگان به دام پلیس افتاده و تمامی اموال کشف و ضبط گردید.

 

سارق پیر که در جلوی غسالخانه بهشت زهرا جیب مردم را خالی می کرد

آخرین پرونده سرقت هم متعلق شد به زیرکانه ترین سارق که با حدود 53 سال سن دست به سرقت تلفن موبایل همراهان فرد متوفی در غسالخانه تهران می زد.

این سارق پس از بررسی های فیلم های دوربین مداربسته نزدیکی غسالخانه بهشت زهرای تهران شناسایی و در یک اقدام غافلگیرانه در مخفیگاهش بازداشت شد.

بنابر این گزارش این مرد 53 ساله با شناسایی سوژه های خود در مراسم خاکسپاری در غسالخانه بهشت زهرای تهران در کمترین زمان ممکن گوشی موبایل آنها را سرقت کرده و تا این لحظه این متهم به 40 فقره سرقت اعتراف کرده و 30 نفر از شکات آن نیز شناسایی شده اند.

گفتگو با متهم

چند سال داری؟

57 سال

چرا غسالخانه بهشت زهرا را برای سرقت انتخاب کردی؟

هم نزدیک خانه ام بود و هم اینکه وقتی مردم د رحال تشییع جنازه بودند خیلی حواسشان به جیب هایشان نبود من هم به راحتی موبایل آنها را سرقت می کردم

چند دقیقه زمان میبرد تا گوشی تلفن را سرقت کنی؟

شاید کمتر از 10 ثانیه

سابقه بازداشت داشته ای؟

بله، 4 سال به جرم سرقت ایسوی خودرو زندان بودم.

چرا دزدی می کردی؟

چون سابقه دار بودم جایی به من کار نمی دادند من هم باری پول درآوردن سرقتمی کردم.

چه مدل گوشی هایی را سرقت می کردی؟

گوشی هایی که قیمت آنها از 10 میلیون تومان به بالا بود و آنها را زیر قیمت به مردم می فروختم .

چند فرزند داری؟

 2 پسر دارم که هر 2 نفر آنها دکتر هستند.

فرزندانت دکتر هستند اما تو باز هم سرقت انجام می دهی چرا؟

پسرهایم به خاطر اینکه اعتیاد دارم مرا به خانه شان راه نمی دهند، من را نمی خواهند و من هم از روی تنهایی دزدی می کنم.

 

وبگردی