اعتراف عجیب جوان تهرانی بعد از سقوط مرگبار یک مرد / گروگان بودم!
حوادث رکنا: پسر معتاد که مدعی است از سوی مردی در پاتوق مواد فروشان گروگان گرفته شده بود با کشف جسد مردی در آن خانه به اتهام قتل بازداشت شد.
به گزارش رکنا، ساعت 4 بامداد شنبه 4 آذر مرد میانسالی هراسان به کلانتری 136 فرجام رفت و از ربوده شدن پسرش خبر داد. مرد میانسال زمانی که مقابل افسر کشیک کلانتری قرار گرفت، گفت: پسرم اعتیاد به مواد مخدر دارد و بعضی شبها به خانه نمیآید دیشبم نیامد، اما لحظاتی قبل پسرم تماس گرفت و گفت او را گروگان گرفتهاند.
صدایش میلرزید و مشخص بود که در شرایط مناسبی نیست. پسرم با صدایی که به سختی شنیده میشد به من گفت که چاقو خورده و در خانهای گروگان گرفته شده است. پسرم ناله میکرد، با این حال آدرس محلی را که در آن محبوس شده داد و از من درخواست کمک کرد.
مأموران کلانتری فرجام، پس از هماهنگیهای قضایی با قاضی کشیک، وارد عمل شده و راهی خانهای قدیمیدر یکی از خیابانهای محله شمیران نو شدند.
زمانی که مأموران زنگ خانه مورد نظر را به صدا درآوردند، مرد جوانی را دیدند که سراسیمه خود را به پشت بام رساند و اقدام به فرار کرد. بهدنبال مرد جوان، مرد دیگری نیز پشت سر او روانه پشت بام شد. اما هنوز دقایقی از این فرار نگذشته بود که ناگهان یکی از آنها از پشت بام سقوط کرد و جان باخت.
مأموران در ادامه موفق شدند نفر دوم را بازداشت کنند اما مشخص شد وی همان پسر معتادی است که پدرش مدعی شده بود او را گروگان گرفتهاند.با اعلام خبر سقوط مرگبار مرد 41 ساله به بازپرس محمد مهدی براعه بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند.
در خانه قدیمیمرد جوانی حضور داشت که در استعلام هویت و سوابق وی مشخص شد سابقه قاچاق مواد مخدر دارد. همچنین در بازرسی از خانه نیز مقداری شیشه، گراس، گل و تریاک و مقداری مشروبات الکلی که داخل خانه جاسازی شده بود کشف شد.
مرد مواد فروش در تحقیقات اولیه گفت: کسی که سقوط کرد از آشنایانم است. این پسر هم برای خرید مواد به خانهام آمده بود. وقتی زنگ در به صدا در آمد و مأموران را پشت در دیدیم آنها فرار کردند که این حادثه رخ داد.
حمله با چاقو
در ادامه تحقیقات پسر جوان که از ناحیه صورت مورد اصابت چاقو قرار گرفته بود، درباره ادعای گروگانگیری اش گفت: ساعت 2 بامداد بود که به خانه مرد مواد فروش رفتم تا شیشه تهیه کنم.
به محض ورود، متوجه شدم او با همان مردی که از پشت بام افتاد در حال درگیری لفظی است. از حرفهایشان این طور فهمیدم که درگیری آنها بر سر اختلاف حساب است. لحظاتی صبر کردم اما چون درگیریشان تمام نشد، به مرد مواد فروش گفتم مواد مرا بدهد چون نمیتوانم بیشتر منتظر بمانم. اما متوفی با عصبانیت گفت موضوع مهمتری مطرح است و از اینجا برو و کسی نمیتواند به تو مواد بفروشد. من حرفی نزدم و چند قدم آن طرفتر ایستادم تا جر و بحثشان تمام شود که بتوانم مواد بخرم. اما او با پرخاشگری گفت مگر نگفتم اینجا نمان. بعد ناگهان با چاقو به من حمله کرده و صورتم را زخمیکرد.
پسر 25 ساله ادامه داد: او مرا به زور داخل اتاقی انداخت و خودش هم با چاقو مقابل در ورودی اتاق ایستاد. گفت اینجا میمانی تا زخم صورتت خوب شود و هر چقدر هم پول بخواهی به تو میدهم؛ فقط شکایت نکن. ساعتی در اتاق زندانی بودم و از آنجایی که او مقابل در ورودی بود نمیتوانستم از آنجا خارج شوم، از سویی خونریزی صورتم متوقف نمیشد و حالم لحظه به لحظه بدتر میشد.
به همین دلیل با پدرم تماس گرفتم و از او کمک خواستم و آدرس خانه را به پدرم دادم. زمانی که مأموران زنگ در خانه را به صدا درآوردند او از راه پلهها به سمت پشت بام رفت تا فرار کند. من دنبالش دویدم تا او را بگیرم و نگذارم فرار کند که ناگهان پایش سر خورد و تعادلش را از دست داد و سقوط کرد.
دو فرضیه برای سقوط
در حالی که پسر جوان چنین ادعایی داشت، اما بازپرس جنایی دستور بازداشت وی را صادر کرد چرا که این فرضیه مطرح شد که ممکن است پسرجوان واقعیت را نگفته و خودش با هل دادن متوفی مرتکب قتل شده باشد.
با توجه به اینکه وی از ناحیه صورت مجروح شده بود برای درمان به بیمارستان منتقل شد و تحقیقات برای رازگشایی از سقوط مرگبار مرد جوان به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه دارد.
ارسال نظر