اولیای دم برای متهم حکم قصاص خواستند

به گزارش رکنا، شامگاه  اردیبهشت ماه امسال پسر ۱۹ ساله‌ای به نام سروش در حالی که چاقویی خونین در دست داشت از خانه قدیمی در ورامین بیرون آمد .وی  فریاد می‌کشید مهران را کشته‌ام.

 فریادهای گوشخراش این پسر وحشت به جان همسایه‌ها انداخت و آنها به جنایتی که در زیرزمین خانه قدیمی رخ داده بود پی بردند.

 خیلی زود پلیس در جریان جنایت شبانه قرار گرفت و در محل حاضر شد .

جسد مهران ۳۲ ساله با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد  و سروش در همان بازجویی مقدماتی به قتل برادر دوست صمیمی اش اعتراف کرد.

اعتراف به جنایت

 و ی گفت:  قصد قتل نداشته و برای دفاع از جانش به ناچار مهران را با چاقو زده است.

 متهم ۱۹ ساله به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد .

در دادگاه

در ابتدای جلسه پدر مهران درخواست قصاص را مطرح کرد.

 وی گفت :سروش دوست صمیمی پسر کوچکم بود. اما پسر بزرگم را بی‌رحمانه در خانه مان کشت .من حاضر به گذشت نیستم و برایش قصاص می‌خواهم.

 وقتی متهم ۱۹ ساله روبه روی قضات ایستاد به تشریح جزئیات جنایت پرداخت .

وی  گفت : من سال‌ها بود با برادر مهران دوست صمیمی بودم و مهران را می‌شناختم. آن روز عصر مهران را در خیابان دیدم که حال طبیعی نداشت. من  به او سلام کردم اما احساس کردم مشروب خورده و به شدت مست است. او حتی نمی‌توانست به خوبی راه برود و تلو می‌خورد.

به همین خاطر به سمتش رفتم تا به او کمک کنم زمین نخورد . او از من کمک خواست و گفت او را به خانه‌شان برسانم. به همین خاطر زیر بغلش را گرفتم و او را به  نزدیکی خانه‌شان رساندم . اما مقابل در متوجه رفتار عجیب او شدم. او اصرار داشت به داخل خانه‌شان بروم.

من که از رفتار او تعجب کرده بودم فکر کردم نیت شومی در سر دارد. به همین خاطر تعارفش را نپذیرفتم .اما در یک لحظه فکر کردم شاید به کمک نیاز دارد. به همین خاطر به داخل خانه رفتم. اما همان لحظه در حیاط را  به رویم قفل کرد و مرا به داخل زیرزمین هول داد و در را به رویم بست. او می خواست  مرا آزار دهد. به همین خاطر با او گلاویز شدم.

 وی ادامه داد :در همین حین متوجه شدم مهران  در جیبش یک چاقو دارد .او  می‌خواست با چاقو مرا بزند و  من می‌خواستم هر طور شده خودم را نجات دهم و از اتاق بیرون بروم .اما او مانع شد و چاقو را به سمتم گرفت. من او را هول دادم و وقتی روی زمین افتاد چاقو را از او گرفتم و چند ضربه به او زدم. وقتی مهران خونین روی زمین افتاد ترسیدم. من وحشت زده مقابل در رفتم و به  همسایه‌ها گفتم مهران را کشته‌ام.

 این متهم به عنوان آخرین دفاع به قضات  دادگاه گفت: باور کنید اگر مهران را نزده بودم یا خودم قربانی نیت شوم او شده بودم و یا در درگیری کشته می‌شدم .من برای دفاع از خودم به ناچار چاقو را از او گرفتم ولی قصد کشتن او را نداشتم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.