قتل راننده تاکسی در سناریوی 2 برادر گروگانگیر + جزییات

به گزارش رکنا، این پرونده از 26 سال قبل به جریان افتاد. در آن زمان مردی به اداره پلیس تهران رفت و از ناپدید شدن پسرش که راننده تاکسی بود خبر داد. او هر روز برای مسافرکشی از خانه بیرون می‌رفت اما آخرین بار دیگر به خانه برنگشته بود.

با این شکایت، ‌تحقیقات برای پیدا کردن راننده تاکسی جوان شروع شد تا اینکه پدر وی باردیگر راهی اداره پلیس شد و گفت پسرش را گروگان گرفته‌اند. وی می‌گفت افراد ناشناس با او تماس گرفته و برای آزادی پسرش درخواست پول کرده‌اند. در این شرایط بود که تحقیقات پلیس وارد مرحله تازه‌تری شد و در این بین مأموران دو جوان که سوار بر تاکسی جوان گروگان شده بودند را دستگیر کردند. آنها با یکدیگر برادر بودند و برگه‌ای در اختیار پلیس قرار دادند که نشان می‌داد ماشین را از راننده جوان خریده‌اند. اگرچه پای برگه، اثر انگشت راننده تاکسی گمشده ثبت شده بود اما به‌نظر می‌رسید آنها با گروگان گرفتن راننده جوان، چنین قولنامه‌ای را تهیه کرده‌اند.

بازجویی از این دوبرادر ادامه داشت تا اینکه آنها اسرار گم شدن راننده تاکسی را فاش کردند. یکی از آنها گفت: من و برادرم راننده تاکسی را گروگان گرفته‌ایم و او را در خانه خود نگهداری می‌کنیم.

وی ادامه داد: چند وقتی بود که من و برادرم بیکار شده بودیم و مشکل مالی داشتیم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم یک خودرو سرقت کنیم و با گروگان گرفتن راننده آن دست به اخاذی از خانواده‌اش بزنیم. قرعه به نام راننده تاکسی افتاد و به‌عنوان مسافر دربستی سوار ماشینش شدیم. دربین راه با تهدید چاقو، وی را ناچار به توقف کرده و پس از بستن دست و پایش وی را به خانه خود در یکی از محله‌های جنوب تهران انتقال دادیم. می‌خواستیم از خانواده‌اش اخاذی کنیم و به زور اثر انگشت و امضای او را پای برگه قولنامه ماشین زدیم تا وانمود کنیم او ماشینش را به ما فروخته است اما دستگیر شدیم.

با اعتراف این دو برادر، مأموران راهی خانه آنها شدند تا گروگان را نجات بدهند اما با صحنه دردناکی مواجه شدند. راننده بر اثر شکنجه جانش را از دست داده بود و چند روزی از مرگش می‌گذشت. در این شرایط پرونده جنایت گشوده شده و دو برادر اعتراف کردند که وقتی با مقاومت گروگان خود مواجه شدند به ناچار او را شکنجه کرده و جانش را گرفتند. آنها از اتفاقی که افتاده بود پشیمان بودند اما دیگر ندامت آنها فایده‌ای نداشت. مدتی بعد هر دو در دادگاه محاکمه شدند و در آن زمان پدر و مادر مقتول که در قید حیات بودند درخواست قصاص عاملان قتل را مطرح کردند. به این ترتیب حکم قصاص برای 2 برادر به جرم مشارکت در قتل عمدی صادر شد. زمان زیادی طول نکشید که حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد اما مدتی بعد پدر و مادر مقتول که خواهان قصاص بودند، فوت شدند. با مرگ آنها‌، ‌برادرها و خواهرهای مقتول اولیای دم شدند اما آنها در همه این سال‌ها پیگیر پرونده نشده و همین موجب شد تا 26 سال این پرونده در شعبه اجرای احکام خاک بخورد.

از سوی دیگر دو برادر که از زندگی در زندان خسته شده‌اند نامه‌ای نوشتند تا وضعیت‌شان مشخص شود و پس از 26 سال از بلاتکلیفی نجات پیدا کنند. در این شرایط، تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران قرار است به‌زودی اولیای دم را به دادسرا دعوت کند تا جلسه صلح و سازش برای بخشش 2برادر و رهایی آنها از قصاص تشکیل شود.