اعترافات تکان‌دهنده عروس آدمکش! / بازپرس راز مرد سیاه پوش فرشته را فاش کرد + عکس

به گزارش رکنا ، بیشتر از چند دقیقه از بامداد روز گذشته سپری نشده بود که فریادهای دلخراش زن میان سال، اهالی و ساکنان خیابان شهید یوسف زاده در منطقه خواجه ربیع را از خانه هایشان بیرون کشید.

آن ها سراسیمه و هراسان به منزل همسایه ای رفتند که صدای جیغ های وحشتناک از حیاط آن ها به گوش می رسید. خون از گلوی زن 58 ساله بیرون می زد و عروس او نیز جیغ زنان داخل حیاط روی زمین افتاد و غش کرد.

همسایگان با دیدن این صحنه تکان دهنده، بلافاصله با نیروهای امدادی تماس گرفتند و تلاش کردند به عروس و مادر شوهر کمک کنند. دقایقی بعد امدادگران اورژانس در حالی از راه رسیدند که مشخص شد شوهر 63 ساله زن مجروح نیز خون آلود مقابل در ورودی ساختمان افتاده است اما با تایید مرگ مرد 63 ساله، نیروهای اورژانس عروس و مادرشوهر را به مرکز درمانی انتقال دادند.

از سوی دیگر نیز ماجرای این حادثه هولناک توسط عوامل انتظامی به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش شد و بدین ترتیب قاضی دکتر صادق صفری در همان دقایق اولیه بامداد به همراه گروهی از افسران کارآزموده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به طرف بولوار شهید یوسف زاده حرکت کرد.

بررسی های مقدماتی قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب بیانگر آن بود که مرد 63 ساله با ضربات متعدد کارد و همچنین وارد آمدن جسم سخت به ناحیه سر به قتل رسیده است اما راز این جنایت در سینه عروس و همسر مرد آشپزخانه دار (مقتول) بود بنابراین گروه جنایی در کنار مقام قضایی عازم بیمارستان شهید هاشمی نژاد شدند تا به رمزگشایی از این جنایت وحشتناک بپردازند. 

در حالی که با دستور قاضی ویژه قتل عمد، جسد مرد آشپزخانه دار برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت، همسر او نیز قادر به صحبت نبود اما عروس 26 ساله که گویی از حالت غش بیرون آمده بود، در پاسخ به سوال قاضی دکتر صفری که پرسید جنایت چگونه رقم خورد؟ گفت: من رختخواب ها را پهن کرده بودم تا به همراه مادرشوهرم بخوابیم اما هنوز خواب به چشمانمان نرسیده بود که ناگهان متوجه فریادهای پدرشوهرم شدم که نیمه شب از سر کار به خانه آمد!

وقتی هراسان به بیرون از ساختمان 2 طبقه و به طرف پارکینگ دویدم ناگهان یکی از طلبکاران شوهرم را دیدم که کاپشن سیاه بر تن داشت و با ضربات چاقو پدرشوهرم را هدف گرفته بود!

در این هنگام مادرشوهرم نیز بیرون آمد که آن مرد او را نیز با چاقو زخمی کرد و از داخل پارکینگ گریخت! ولی من که به شدت ترسیده بودم همزمان با حضور مستاجر طبقه بالای منزل پدرشوهرم، غش کردم و دیگر چیزی نفهمیدم.

عروس 26 ساله که فرشته نام دارد در ادامه اظهاراتش افزود: شوهرم بیش از یک میلیارد تومان بدهکاری دارد و چک های بی محل صادر کرده است به همین دلیل هم بعد از فراری شدن شوهرم، طلبکارها مرا رها نمی کنند. آن ها حتی روی در و دیوار منزل پدرم نیز مطالب نسنجیده ای می نویسند و ما را تحقیر می کنند.

 ادعاهای این زن جوان در حالی رنگ حقیقت گرفت که بررسی های کارآگاهان نشان داد که روی در منزل آن ها جمله ای با عنوان «این پول ها خورده نمی شود!» نیز نوشته شده بود!

بنابراین در حالی که مقام قضایی با توجه به مشخصات مرد سیاه پوشی که زن جوان از آن سخن می گفت، دستورهایی را برای بررسی نامحسوس ماجرا صادر کرده بود، ناگهان مکان انتقال زن جوان و مادرشوهرش به مرکز درمانی، افکار او را تغییر داد و پیگیری سرنخ ها به شیوه دیگری ادامه یافت چرا که تحقیقات قاضی ویژه قتل عمد در بررسی دوباره صحنه حادثه نشان داد، زن 58 ساله از حیاط خلوت پشت ساختمان قصد خروج داشته است اما عروس 26 ساله از در ورودی پارکینگ وارد کوچه شده و در آن جا غش کرده بود.

این نکته سنجی مقام قضایی روند تحقیقات را تغییر داد و احتمال ساختگی بودن «طلبکار سیاه پوش» قوت گرفت. به همین دلیل مقام قضایی که دیگر به اظهارات عروس 26 ساله مشکوک شده بود، دستور انتقال وی به پلیس آگاهی را در حالی صادر کرد که «فرشته» تا حدود ساعت 8 صبح روز گذشته همچنان بر ارتکاب جنایت توسط «طلبکار سیاه پوش» اصرار داشت اما وقتی در برابر سوالات فنی و انحرافی قرار گرفت، ناگهان به مخمصه تناقض گویی افتاد و دیگر نتوانست از چاله اظهارات دروغ، خود را بیرون بکشد.

در این شرایط بود که به ناچار لب به اعتراف گشود و راز این جنایت را فاش کرد. او گفت: شب قبل در منزل پدرم بودم چرا که شوهرم از دی ماه گذشته به دلیل صدور چک های بلامحل فراری شده است ولی در این هنگام احضاریه ای برای پدرم آمد که خیلی ناراحت شدم و به طرف منزل پدرشوهرم رفتم تا باز هم از او خواهش کنم که برای رهایی از چنگ طلبکاران به من کمک کند! اما وقتی او قصد ورود به داخل ساختمان را داشت در همان ورودی منزل با او درگیر شدم و با گوشت کوب و کارد او را به قتل رساندم.

وقتی مادرشوهرم رسید، او را هم با چاقو زدم که او از ترس فریاد زنان به داخل حیاط خلوت فرار کرد تا از پشت ساختمان بگریزد! من هم که دیدم همسایگان با فریادهای او بیرون آمدند، خودم را به بیهوشی زدم و به همراه او به بیمارستان منتقل شدم.

در پی اعترافات متهم این پرونده جنایی، بلافاصله گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) و با بهره گیری از راهنمایی های قاضی ویژه قتل عمد، دوباره راهی بیمارستان شهید هاشمی نژاد شدند و به تحقیق از مادرشوهر 58 ساله پرداختند.

او که به زحمت سخن می گفت از یک مایع تلخ نام برد و مدعی شد: عروسم قبل از خواب، مایعی تلخ به جای دارو به من داد که من متوجه شدم و آن را نخوردم! با این اظهارات، بازجویی های فنی از زن 22 ساله، توسط سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) برای ریشه یابی ماجرای این جنایت تکان دهنده در حالی ادامه دارد که فرشته (متهم) ادعا می کند آن مایع تلخ، دارویی بود که مادرشوهرم همیشه مصرف می کرد...

سجادپور / خراسان