50 فقره گوشی قاپی برای خوشگذرانی / حیله های عجیب سارقان چه بود؟
حوادث رکنا: فکر نمی کردم پلیس مرا شناسایی کند چرا که برای گوشی قاپی از مردم، هر نوع حیله ای را به کار بردم تا نیروهای انتظامی به من مشکوک نشوند اما نمی دانم در یک لحظه چه اتفاقی افتاد که خودم را در محاصره پلیس دیدم و ...
به گزارش رکنا؛ جوان 22 ساله ای که دختری را با وعده ازدواج فریب داده و او را همدست تبهکاری هایش کرده بود، پس از آن که در عملیات ضربتی نیروهای کلانتری رسالت مشهد به چنگ پلیس افتاد و راز بیش از 50 فقره گوشی قاپی را فاش کرد، درباره سرگذشت خود نیز گفت: من تعمیرگاه خودرو دارم و از نظر مالی بی نیاز هستم. درآمدم به حدی است که می توانم به راحتی امورم را بگذرانم و خوشگذرانی کنم!
من بیشتر درآمدم را برای این گونه تفریحات، هزینه می کردم تا این که تصمیم گرفتم به خاطر هیجان و خوشگذرانی بیشتر گوشی قاپی کنم! ولی برای آن که دستگیر نشوم، انواع حیله ها را به کار بردم و بارها نقشه سرقت هایم را مرور کردم تا سرنخی از خودم به جا نگذارم.
در این میان با دختر جوانی که یک سال از خودم بزرگ تر بود، ارتباط خیابانی برقرار کردم و با یکدیگر به تفریح و گشت وگذار در شهر می رفتیم. من برای این منظور از یک دستگاه موتورسیکلت طرح هوندا استفاده می کردم و از هیچ نوع خوشگذرانی دریغ نداشتم. این بود که آن دختر را هم با وعده ازدواج با خودم همراه کردم تا پلیس یا شهروندان هنگام ارتکاب جرم به من مشکوک نشوند و چنین تصور کنند که زوج جوانی سوار بر موتورسیکلت بودند! از سوی دیگر هم شماره های پلاک موتورسیکلت را مخدوش کردم تا مال باختگان نتوانند شماره پلاک موتورسیکلتم را در اختیار پلیس قرار دهند. خلاصه بعد از آن که نقشه سرقت ها را از همه نظر بررسی کردم به گوشی قاپی در خیابان گاز رسالت روی آوردم. آن دختر در ترک موتورسیکلت می نشست و من افراد سالخورده ای را برای سرقت گوشی انتخاب می کردم که سرگرم گفت وگوی تلفنی بودند و به اطراف خودشان توجهی نداشتند.
اولین بار پیرمردی را که مغازه خواربار فروشی داشت زیر نظر گرفتم و در یک لحظه گوشی او را قاپیدم و به همراه «ترانه» از محل متواری شدیم. این جوان گوشی قاپ که سوابق متعدد کیفری نیز در پرونده سیاهش خودنمایی می کند با بیان این که فقط برای هیجان و خوشگذرانی سرقت می کردم، ادامه داد: بعد از آن سرقت، دامنه گوشی قاپی ها را به مناطق طبرسی، بولوار شهید مفتح، خیابان آیت ا... عبادی، شیخ صدوق و ...کشاندم و روزی چند گوشی از افراد ناتوان و سالخورده، می ربودم! آن دختر هم بر ترک موتورسیکلت می نشست و بعد از هر گوشی قاپی فقط جیغ می کشید اما سرقت ها را من به تنهایی انجام می دادم و از او فقط به عنوان طعمه استفاده می کردم که شناسایی نشوم! بخشی از نقشه ام گوشی قاپی در تاریکی خیابان ها بود به همین دلیل هم معمولا از اوایل شب با آن دختر سوار بر موتورسیکلت به بولوار طبرسی می آمدیم و طعمه ها را شناسایی می کردیم. تا این که شب قبل وارد خیابان گاز شدیم و من فردی را که در حال گفت وگوی تلفنی بود زیر نظر گرفتم و در یک لحظه گوشی را از دست او قاپیدم اما نفهمیدم که چگونه نیروهای گشت کلانتری رسالت در یک چشم بر هم زدن خود را به خیابان گاز رساندند و من لحظه ای به خود آمدم که در محاصره نیروهای انتظامی قرار داشتم! سعی کردم گوشی های سرقتی را در تاریکی شب به داخل خیابان پرت کنم ولی افسران نیروی انتظامی چنان غافلگیرانه دستانم را به یکدیگر حلقه زدند که هنوز هم در شوک این دستگیری هستم و ...
در حالی که 6 دستگاه گوشی تلفن همراه سرقتی از این جوان سابقه دار کشف شده بود، وی به همراه دختر جوان به کلانتری انتقال یافت و با صدور فرمانی ویژه از سوی سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفت چرا که از مدت ها قبل جرایمی مانند گوشی قاپی از جمله جرایم مهمه به شمار می رود و نیروهای انتظامی برای دستگیری همه عوامل مرتبط با سرقت های مذکور به ریشه یابی دقیق جرم می پردازند! در این میان نیز متهم 22 ساله در حالی که به 14 فقره گوشی قاپی در مراحل اولیه بازجویی اعتراف کرده بود، مالخر گوشی های سرقتی را هم به پلیس لو داد اما ماموران انتظامی که با راهنمایی های رئیس پلیس مشهد به سرنخ هایی از پرونده های مشابه در مراکز انتظامی رسیده بودند، دامنه تحقیقات را گسترش دادند تا این که مشخص شد او و دختر جوان تاکنون بیش از 50 فقره سرقت انجام داده اند. در همین حال تعدادی از مال باختگان که به کلانتری رسالت آمده بودند، وی را شناسایی کردند اما بررسی ها درباره کشف دیگر جرایم احتمالی این تبهکار خوشگذران ادامه دارد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس مشهد
ارسال نظر