به گزارش رکنا ، رسیدگی به این پرونده از سال 96 پس از آگاهی وزارت اطلاعات سپاه مبنی بر ورود یک تیم 21 نفره داعشی به خاک ایران آغاز شد.

بررسی‌های مأموران اطلاعات سپاه نشان می‌داد که آنها پس از ورود به خاک ایران در یکی از روستاهای حوالی جوانرود کرمانشاه مستقر شده‌اند و به همراه خود مقادیر زیادی سلاح شامل تعدادی اسلحه کلاشنیکف، تیربار و مهمات و همچنین چند کمربند انتحاری داشته‌اند.

بررسی‌های اطلاعاتی مشخص کرد که این تیم قصد داشتند پس از استقرار، چندین عملیات انتحاری را در شهرهای مختلف انجام دهند که مأموران  اطلاعات سپاه با اشراف اطلاعاتی و کنترل کامل این تیم، مخفیگاه‌شان را بلافاصله محاصره کرده و از آنها خواستند تا بدون مقاومت تسلیم شوند که در این میان ناگهان یکی از اعضا با انفجار کمربند انتحاری 3 نفر از مأموران اطلاعات سپاه را به شهادت رسانده و 5 نفر از اعضای تیم‌شان هم به هلاکت رسیدند.

پس از این عملیات 16 نفر باقیمانده این گروهک دستگیر شدند. از آنجا که 3 نفر از متهمان زیر 18 سال بودند رسیدگی به پرونده‌شان به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و پرونده 13 نفر باقیمانده نیز به دادگاه انقلاب اسلامی ارسال شد.

سردار سلیمانی ما را نابود کرد

در ابتدای این جلسه، یکی از متهمان که 14 ‌ساله و اهل عراق بود، با اتهام محاربه به جایگاه رفت و ضمن رد اتهامش گفت: قبول دارم که عضو داعش بودم اما به خاطر نادانی‌ام بود وگرنه اعتقادی به آنها ندارم. پس از حمله نیروهای اطلاعات کردستان عراق، فرار کردیم و بدون آب و غذا چند روزی را در بیابان بودیم. با سختی خودمان را به روستایی رساندیم و به هیچ عنوان هم از عملیات انتحاری خبر نداشتم.

پس از آن متهم دیگر عراقی پرونده به جایگاه رفت و گفت: من هنوز به داعش معتقدم و آنها را قبول دارم. ما در داعش می‌خواستیم جلوی فساد را بگیریم. یقین بدانید اگر ایران و سردار سلیمانی نبودند، حالا کرکوک و اربیل مال ما بود. می‌خواستیم آن شهرها را پاکسازی کنیم و تا حدود زیادی هم به موفقیت رسیده بودیم که سردار سلیمانی نابودمان کرد. ما ناخواسته به ایران آمدیم و محاصره شدیم. حالا هم پشیمان نیستم.

در ادامه متهم آخر که 16 سال داشت و ایرانی بود به جایگاه رفت و با ابراز ندامت از حضورش در گروهک تروریستی داعش گفت: من فریب خوردم، فکر کردم سوار ماشین‌های امریکایی می‌شویم و از زندگی‌مان لذت می‌بریم اما همه حرف‌های‌شان دروغ بود. باور کنید خانواده‌ام نمی‌دانند من عضو این گروه شده‌ام. من وقتی به عضویت داعش در آمدم پشیمان شدم و آنها من را یک ماه در چادر زندانی کردند چون ایرانی بودم فکر می‌کردند جاسوس هستم. خیلی دنبال راه فرار بودم تا اینکه دستگیر شدم.

پس از اظهارات متهمان، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و هر 3 متهم را به 5 سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند. همچنین دو متهم عراقی نیز بعد از گذران این مدت به کشورشان تحویل داده می‌شوند تا به جرایم احتمالی آنها رسیدگی شود. همچنین متهم ایرانی نیز باید پس از 5 سال در استان محل زندگی‌اش بماند و به مدت 2سال حق خروج از آن استان را ندارد.

بعد از صدور این حکم، از آنجا که یکی دیگر از متهمان پرونده که او نیز زیر 18 سال سن داشت ولی پرونده‌اش به دادگاه انقلاب اسلامی فرستاده شده بود با اعتراض وکیلش، پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا از سوی قضات شعبه پنجم این دادگاه محاکمه شود.

متهم که ایرانی و از عضویت در داعش پشیمان بود، بعد از اعلام رسمیت جلسه، به جایگاه رفت و با رد اتهامش گفت: از اینکه عضو داعش شدم پشیمان بودم اما راه فراری نداشتم. وقتی وارد خاک ایران شدیم به بهانه پیدا کردن غذا به روستایمان که نزدیک محل استقرارمان بود رفتم. خانواده‌ام در آن روستا زندگی می‌کردند. اما پدرم وقتی به ما مشکوک شد موضوع را به پلیس خبر داد و این موضوع سرنخ دستگیری ما شد . حالا هم طلب بخشش دارم.

در پایان هیأت قضایی، متهم را برای بررسی رشد عقلی به پزشکی قانونی معرفی کرد تا بعد از اعلام نظر کارشناسان رأی صادر شود.