زندگی نکبت بار زن جوان که دستبند پلیس روی دستانش زده شد / شوهرم شب ها دیر به خانه می آمد

به گزارش رکنا:  آذر دستانش را زیر شال‌هایش مخفی می‌کرد تا کسی دست‌های دستبند زده‌اش را نبیند او آرام اشک می‌ریخت و این طور داستان زندگی اش را مطرح کرد: من از یک خانواده پرجمعیت هستم، پدرم شغل درست و حسابی نداشت به خاطر همین در سن 18 سالگی به اولین خواستگار من جواب مثبت داد بدون اینکه نظر مرا بپرسد.

مادرم هم می‌گفت به حرف پدرت گوش کن فرامرز مرد خوبی است. من و فرامرز باهم ازدواج کردیم و زیر یک سقف رفتیم.

اوایل زندگی مشکلی با شوهرم نداشتم ولی وقتی یک سال از زندگی ما گذشت اختلافات و مشکلات کم‌کم قدم به زندگی ما گذاشتند. فرامرز تا دیر وقت بیرون از خانه بود و هر وقت اعتراض می‌کردم می‌گفت شغل جدید پیدا کردم. من باردار شده بودم و دخترم به دنیا آمد زندگی خودم را به همین روند با جر و بحث و درگیری ادامه دادم. خسته شده بودم اما جایی برای رفتن نداشتم، مدتی بود به رفتارهای فرامرز مشکوک شدم شب‌ها که به خانه می‌آمد تا دیر وقت زیر زمین می‌ماند.

یک روز کنجکاو شدم زیر زمین رفتم آنجا بود که فهمید فرامرز هم مواد مصرف می‌کند و هم می‌فروشد. وقتی به او گفتم مرا مورد ضرب و جرح قرار داد طوری مرا زد که تا یک هفته نمی‌توانستم از جای خودم بلند شوم. او مرا مجبور کرد که در بسته بندی مواد با او کمک کنم مجبور بودم چنین کاری کنم چون مرا تهدید کرده بود اگر کاری کنم یا به کسی حرفی بزنم دخترمان را از من می‌گیرد و پیش خانواده‌اش که شهرستان دیگری بودند می‌برد او می‌دانست که من نمی‌توانم لحظه‌ای از نیلوفرم جدا شوم.

شوهرم آنقدر بی‌غیرت و وقیح شده بود که وادارم کرد مواد مصرف کنم و بفروشم. از فرامرز و این زندگی نکبتی متنفر شده بودم تصمیم گرفتم نیلوفر را بردارم و فرار کنم ولی فرامرز فهمید و مرا در خانه حبس کرد التماسش کردم که نیلوفر را به من نشان بدهد برای من شرط گذاشت چند بسته را تحویل بدهم تا نیلوفر را به من نشان دهد به جایی رفتم که او گفته بود و بعد از 5 دقیقه دیدم ماموران آمدند و مرا دستگیر کردند، فهمیدم که او این کار را کرده است چون ترسیده بود که او را بفروشم ...

تجزیه و تحلیل:

به دلیل نقش مهم و پررنگ زنان در تعادل وضعیت روانی خانواده و جامعه و تاثیرات آنها بر تربیت فرزند، مصرف مواد در زنان از اهمیت بسیاری برخوردار است در واقع با آسیب دیدن زنان، علاوه بر اینکه خودشان لطمه می‌بینند، آسیب‌های متعددی نیز به جامعه و خانواده وارد می‌شود. اعتیاد زنان کابوسی‌ واقعی برای خانواده و جامعه است که هیچ نهایتی برای آسیب‌های آن وجود ندارد. پیامدهای اعتیاد زنان می‌تواند تا نسل‌ها ادامه داشته باشد و افراد زیادی را تحت تاثیر قرار دهد.

زنان در مسئله اعتیاد در نقش قربانی هستند، یکی از افراد اصلی زنان معتاد مانند پدر یا همسر معتاد بوده که در آن به نوعی تمایل یا اجبار به مصرف مواد مخدر در آنها فراهم می‌شود.

1- ازدواج ناآگاهانه 2- عدم حمایت خانوادگی 3- اعتیاد و خرید و فروش موادمخدر توسط همسر، سه عامل اصلی است که باعث تباهی زندگی آذر شد.

راهکارهای پیشگیری از اعتیاد زنان:

وجود رابطه عاطفی قوی با اعضای خانواده

هدفمند زندگی کردن

افزایش آگاهی در زمینه انتخاب همسر و بالا بردن شناخت در زمینه پیامدهای اعتیاد و مواد مخدر ...

اشتغال زایی برای زنان بی پناه

تهیه و تنظیم: سمیه آشنایی کارشناسی ارشد روانشناسی- فرماندهی انتظامی گیلان