کار این مرد جوان نجات جان مردم است / مهدی اسماعیل پور را می شناسید؟ + عکس
حوادث رکنا: ناجی جوان که تاکنون جان افراد زیادی را در دریا نجات داده از لحظههای مرگ و زندگی میگوید.
به گزارش رکنا، «چشمانش را ریز کرده و روی صورتش چین افتاده تا بهتر دریا را ببیند. مثل عقاب حواسش به همهجا هست. ناگهان از جایش بلند میشود. اول تردید دارد؛ اما وقتی خوب نگاه میکند میبیند پسر جوانی که وسط دریا دست و پا میزند همانی است که چند دقیقه قبل به او تذکر داده بود. بدون تلف کردن وقت بهسوی دریا میدود تا شاید بتواند او را از مرگ نجات دهد.» این صحنهای دلهرهآور و در عین حال حیاتی است که ناجیان غریق بارها آن را تجربه کردهاند. همین چند روز قبل در ساحل فریدونکنار 3جوان در حال غرقشدن بودند که یکی از ناجیان غریق هرچند توانست 2نفر از آنها را نجات دهد؛ اما سومین نفر که روز تولدش بود در دریا غرق شد. حالا این ناجی از تجربههای تلخ و شیرینش میگوید.
روزهای گرم تابستان خبر غرق شدن افراد مختلف، بهخصوص گردشگران در دریا، رودخانهها و آبگیرها داغتر از همیشه است. در همین روزهای اخیر افراد زیادی هنگام شنا در دریا جان خود را از دست دادهاند. یکی از تلخترین نمونههای آن حادثهای بود که چند روز قبل در فریدونکنار اتفاق افتاد. آن روز تولد پسری جوان بود و دوستانش میخواستند کنار دریا برایش جشن بگیرند. چون هنوز کیک تولد نرسیده بود آنها تصمیم گرفتند تا رسیدن کیک برای شنا وارد دریا شوند، اما هر 3نفر دچار حادثه شدند. در این شرایط بود که یکی از ناجیان باسابقه به دل دریا زد و توانست 2نفر از آنها را از مرگ نجات دهد؛ اما نفر سوم که آن روز، روز تولدش بود جانش را از دست داد.
نجات غریقی که توانست جان 2پسر جوان را نجات دهد مهدی اسماعیلپور نام دارد. 37ساله و از ناجیان با سابقه هیأت غریق نجات استان مازندران است. او میگوید: از بچگی کنار دریا بودم و بزرگ شدم. گاهی با قایق کنار دریا کار میکردم و حالا سالهاست که نجات غریق و عضو هیأت نجات غریق مازندران هستم. او درباره اینکه چرا وارد این کار شده میگوید: این کار دائمی نیست. تابستانها غریق نجات هستم و زمستانها در بازار ماهی میفروشم. ناجی بودن برایم شغل نیست و بیشتر عشق است. عشقِ اینکه جان یک انسان را نجات دهم و خدا را شکر میکنم که تا به حال افراد زیادی را از مرگ نجات دادهام.
گردشگرانی که گوش شنوا ندارند
او در این سالها با افراد زیادی در ساحل برخورد داشته است اما آنطور که خودش میگوید هنوز هم نمیداند با وجود هشدارهایی که ناجیان غریق به گردشگران میدهد، چرا باز آنها با جان خودشان بازی میکنند. او میگوید: آدمهایی که به دریا میآیند معمولا گوش شنوایی ندارند. همهشان فکر میکنند شنا کردنشان خوب است و حادثهای برایشان اتفاق نمیافتد و حوادث برای بقیه است. برای بعضی از افراد هرچه سوت میزنیم و خواهش میکنیم که وارد بخشهای خطرناک دریا نشوند، گوششان بدهکار نیست. فریدونکنار حدود 8کیلومتر ساحل دارد اما در این ساحل گسترده در تمام شیفتها فقط 40نفر ناجی هستند و کنترل گردشگران کار سختی است. وقتی آنها با ما همکاری نکنند هم این کار سختتر میشود و دیگر کاری از دست هیچکس ساخته نیست.
او ادامه میدهد: همین چند روز قبل کنار ساحل نشسته بودم و گردشگران را میپاییدم که 3پسر جوان را دیدم. برای یکی از روستاهای اطراف فریدونکنار بودند. ظاهرا تولد یکی از آنها بود و آمده بودند جشن بگیرند. من حواسم به آنها بود تا اینکه چند دقیقه گذشت و دیدم که هر 3نفرشان وسط دریا هستند. با اینکه بومی بودند اما ظاهرا در چالهای گرفتار شده بودند و در حال غرق شدن بودند. فاصله زیادی با من داشتند و با دویدن و شنا کردن به آنها نمیرسیدم. کنار دریا یک قایق بود. آن را روشن کردم و خودم را به آنها رساندم. دونفرشان را دیدم و داخل قایق انداختم اما هرچه جستوجو کردم خبری از سومین نفر نبود. آنجا کانال و چاله بود و حدود 5، 6متر عمق داشت. در این جاها دریا افراد را به سمت خودش میکشد و اگر وارد نباشی حتما غرق میشوی. آن شب تا دیر وقت با افراد محلی در دریا تور میانداختیم تا شاید بتوانیم جسد پسر غرق شده را پیدا کنیم ولی فایدهای نداشت تا اینکه صبح روز بعد جسد در فاصله حدود 700متری از محل حادثه روی آب آمد و پیدا شد.
وارد این بخش از دریا نشوید
اما چه بخشهایی از دریا بیشترین خطر را دارد و احتمال غرق شدن در آنجا بیشتر است؟ این ناجی باسابقه میگوید: هیچچیز دریا مشخص نیست. شاید جایی امروز کم عمق باشد اما یک هفته بعد عمیق شود. جریان آب ماسههای کف دریا را جابهجا میکند و هیچچیز معلوم نیست. از طرفی بعضی جاها چاله و کانال وجود دارد و فرد را به سمت خودش میکشاند. اگر کسی در این شرایط گرفتار شود و توان خوبی نداشته باشد حتما غرق میشود. در این وضعیت بهتر است غریق دست و پا نزند تا توانش تمام نشود و خودش را در اختیار جریان آب قرار دهد یا به سمت چپ یا راست شنا کند. اگر ما هم که نجات غریق هستیم در این شرایط گرفتار شویم کار برایمان سخت است.
غرق شدنهای دستهجمعی
در ماههای اخیر خبرهای زیادی درباره غرق شدنهای گروهی منتشر شده است. به این شکل که وقتی یک نفر درحال غرق شدن است نزدیکان او برای نجاتش وارد میشوند اما آنها نیز دچار حادثه میشوند و به این ترتیب 4، 5نفر در یک حادثه جان خود را از دست میدهند. اسماعیلپور درباره اینگونه حوادث میگوید: چنین حوادثی بهدلیل این است که ناجی کم است و افراد سعی میکنند خودشان عزیزانشان را از مرگ نجات دهند. مخصوصا اگر چند نفر همزمان باهم دچار حادثه شوند کار سخت میشود. معمولا در سواحل امکانات زیادی هم وجود ندارد. اول باید فردی را که شرایط سختتری دارد و در حال غرق شدن است نجات داد و بعد سراغ نفر بعد رفت. کمتر کسی قبول میکند در این شرایط اقتصادی بیاید و ناجی شود. بیمه که نداریم و حقوقمان هم حدود 6میلیون تومان است که آن را هم معلوم نیست چه زمانی پرداخت میکنند. امسال تا حالا حدود 2میلیون تومان گرفتهایم و خیلیها هم حقوق سال قبلشان را هنوز نگرفتهاند. با وجود این من شغلم را دوست دارم. نجات جان مردم کسبوکار من است.
تلخترین خاطره
این ناجی با تجربه در همین حال که از وضعیت معیشت خودش و همکارانش گلایه دارد به یاد تلخترین خاطرهاش میافتد و آن را اینطور تعریف میکند: سال گذشته در سرخرود نجات غریق بودم. ظهر بود و شیفت من هنوز شروع نشده بود. تازه ناهار خورده بودم و بیدلیل دلم شور میزد. به همسرم گفتم یک سر به ساحل بروم و برگردم. چند دقیقه بعد وقتی لب دریا رسیدم دیدم که چند نفر در دریا دست و پا میزنند و در حال غرق شدن هستند. آنها 2زن و یک مرد بودند. زنها وضعیت بدتری داشتند و اول آنها را بیرون آوردم و بعد سراغ مرد جوان رفتم اما در کمال ناباوری هر دو زن فوت شدند و مرد جوان زنده ماند. آن روز یکی از تلخترین روزهای عمرم بود و با اینکه شیفت من نبود با خودم گفتم کاش کمی زودتر از خانه بیرون آمده بودم. شاید میتوانستم 2زن جوان را هم نجات دهم. این خاطره تلخ هیچ وقت از یادم نمیرود. بارها گفته شده اما من باز هم از مردم خواهش میکنم در مکانهایی که ناجیان غریق حضور ندارند وارد دریا نشوند. همه افرادی که غرق شدهاند فکرش را هم نمیکردند که دچار حادثه شوند. همه فکر میکنند شنا کردنشان خوب است و حادثهای برایشان اتفاق نمیافتد اما همهچیز در یک لحظه است و دیگر جای پشیمانی باقی نمیماند.
ارسال نظر