از همه مردم دعوت میکنم به پویش ملی «نه به تصادف!» بپیوندند
وزیر بهداشت با تاکید بر ارزش جان انسانها، از آغاز پویش ملی "نه به تصادف!" با هدف کاهش تلفات جادهای خبر داد و خواستار همکاری همه نهادها و مردم در این زمینه شد.

به گزارش رکنا، دکتر محمدرضا ظفرقندی وزریر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی:
سخنم را با یک پرسش آغاز میکنم و آن این که: جان یک انسان چقدر ارزش دارد؟ در دیدگاه اعتقادی، مبنای ما آیه ۳۲ سوره مائده است که میفرماید: «مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً»؛ یعنی اگر حتی مرگ یک نفر را کاهش دهیم، گویی همه انسانها را نجات دادهایم. در این صورت ما همه برنده خواهیم بود و برای این هدف است که در حال تلاش هستیم.
خداوند برای جان انسانها ارزش فوق العادهای قائل است. جان انسانها را عزیز میداند. برای همین واجبترین واجبها در مقابل جان انسان تعطیل میشود؛ مثلا نماز واجبترین واجبهاست. حکم فقهی و شرعی این است که اگر دیدید یک نفر دارد غرق میشود، باید نماز را بشکنید و او را نجات دهید! جان انسان تا این اندزه مهم است.
بنابراین هدف از راه اندازی پویش ملی « نه به تصادف !» بیان این آموزه مهم است که جان انسان بسیار مهم و ارزشمند است. همه کمکها و ظرفیتهای ما باید در کنار هم جمع شوند تا بتوانیم وضع موجود را اصلاح کنیم.
مساله مهمی که هر مدیری، هر مسئولی، هر حکمرانی باید از خود بپرسد این است که جان انسان برایش چقدر مهم است و چقدر ارزش دارد؟ برای نجات و حفظ جان مردم چقدر هزینه میکند؟ ما بهعنوان یک مدیر، چقدر برای سلامت مردم بودجه میگذاریم؟ چقدر برای سلامت مردم دلسوزی میکنیم؟ سازماندهی میکنیم؟ اینها شاخص است.
در اینجا توجه همه مسئولان را به چند نکته جلب میکنم: اینک در برخی کشورها برنامهریزی میکنند تا آمار مرگومیر تصادفات را به صفر برسانند؛ یعنی برنامه آنها رسیدن به صفر است. چرا؟ چون جان انسانها برایشان مهم است. دغدغه این امر را دارند. همه برنامهها را تنظیم میکنند. برای رسیدن به این هدف، طرحهای تحقیقاتی برنامهریزی میکنند. مرگومیرهای قابل پیشگیری را احصا میکنند. علتها را آنالیز میکنند تا مرگ ناشی از تصادف برسد به صفر.
ما هم باید عزممان را جزم کنیم و ببینیم چه می توانیم بکنیم؟ هر کسی در حوزه کار خودش ببیند چه قدمی در این مسیر میتواند بردارد؟ قدمها را با همدیگر بشماریم؛ کمک کنیم و قدم برداریم.
طرح پویش ملی «نه به تصادف!» بحثی نیست که بهتازگی مورد توجه من قرار گرفته باشد؛ دو سال پیش و هنگامی که آمار مرگ ۱۲۰۰ نفر بر اثر تصادفات در نوروز ۱۴۰۲ منتشر شد، به مرحوم آیتآلله رئیسی، رئیسجمهور وقت، نامه نوشتم و هشدار دادم. مسئولیتی هم نداشتم.
هیچکدام از ما نباید بیتفاوت باشیم. آمار مرگ و میر تصادفات در حال افزایش است. این شیب صعودی خیلی مهم است. این صرفاً یک عدد نیست. هر مرگ در ظاهر پایان یک زندگی است اما در حقیقت آغاز درد و رنج و حتی گاهی شروع سقوط به زیر خط فقر یک خانواده است.گاهی میشنوم که آرزوی یک مصدوم تصادفات این است که بتوند از روی ویلچر بلند شود، دست بچهاش را بگیرد و راه برود. گاهی با یک تصادف، یک خانواده به زیر خط فقر سقوط میکند؛ این یک درد بی نهایت بزرگ است! برای همین بود که امسال پویش ملی «نه به تصادف!» را در دولت مطرح کردیم. اما این کار، فقط کار دولت نیست؛ قوه مقننه، قوه قضائیه، پلیس و همه باید دست به دست بدهند تا یک قدم به پیش برویم. ببنیم در عمل چهکار میخواهیم انجام بدهیم و هر کدام وظیفه خودمان را به بهترین شکل انجام دهیم.
انتظارم از همه همکارانم در وزارت بهداشت این است که با حداکثر توان و دلسوزانه وظایفشان را انجام دهند. امیدوارم در پویش ملی «نه به تصادف!» همه از جمله همکارانم در سازمان اورژانس کشور فعالیتهایشان را بهینه و بهروز کنند. میدانیم که منابعمان محدود است اما گاهی با رفتار دلسوزانه، خلاقیت و بازنگری موثر و بههنگام، میتوانیم نتیجه بهتری بگیریم.
این خوب و ضروری است که بگوییم همه جادهها را درست کنیم، گلوگاه و نقاط پرخطر را احصا کنیم و همه را اصلاح کنیم اما نکته اول این است که این اقدامان به مرحله نخست این پویش، که زمان کوتاهی است، نمیرسد. نکته دوم اینکه چنان اقداماتی، منابع زیادی می طلبدو یک برنامه بلندمدت است.
اینکه بگوییم خودروها را ایمن کنیم، هدف خوبی است اما زمانبر و هزینهبر است؛ به نوروز امسال نمیرسد. اما نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم و از دست دادن هزاران نفر را در تصادفات شاهد باشیم.
آمار به ما میگوید که بیش از 50 درصد از مرگومیر تصادفات مربوط به خطای انسانی است. پای جان انسانها در میان است. خواهش میکنم حساس باشیم و بیتفاوت نباشیم. ما این توان را داریم که خطای انسانی را در رانندگی اصلاح کنیم. این مسئله را باید مرتب تبلیغ کنیم، فرهنگسازی کنیم؛ تواصی به حق یعنی این؛ وقتی خداوند میفرماید: «انالانسان لَفی خُسر، الاالذین آمنو و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»؛ همانا انسان در خسارت است مگر آنان که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام داده و یکدیگر را به حق و صبر سفارش مىکنند؛ یک مصداق از توصیه به حق، توصیه به رانندگی ایمن است.
حالا با بقیه عوامل چه کنیم؟ تا میتوانیم باید اصلاح کنیم. باید مطالبه کنیم. بیتفاوت نباشیم. با قدرت و بدون مایوسشدن و خستهشدن بخواهیم امور اصلاح شود. اصلاح نقاط پرخطر و حادثه خیز مهم است. اصلاح خودروها و تبدیل به اتومبیلهای ایمن بسیار مهم است.
در این مورد، وضعیت سیستم ما در وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، اورژانسها، انتقال سریع مصدومان بسیار اهمیت دارد. برخی مجروحان ما اگر در اثر خونریزی میمیرند، مربوط به این است که فاصله زمانی انتقال به مراکز درمانی طولانی است. با پزشکی قوی امروز و شاخصی که در زمینههای مختلف از جمله تروما در کشور داریم، باید بتوانیم مجروح را سریع نجات بدهیم. خون کافی و سرم بدهیم. چون اکثر مجروحان ما جوان هستند، جوان را اگر درست و به موقع به مرکز درمانی برسانیم، جانش را نجات میدهیم.
ما در زمان جنگ تجربه کردیم. همه تلاش مان را کردیم که فاصله خط مقدم تا اولین جایی که مجروح بتواند منتقل شود، پست و امداد، اورژانس، اورژانس صحرایی و بیمارستان صحرایی، کوتاه کنیم و این رویه جانهای بسیاری را نجات داد. یک مجروح جنگی در اثر چیه چیزی شهید میشود؟ در اثر خونریزی، در اثر اصابت ترکش، کبد، یا طحال، خونریزی میکند و جان خود را از دست میدهد. 5 دقیقه زمان برای این مجروح بسیار مهم است برای اینکه جلوی مرگ مجروح را بگیریم. ما پستهای امداد را به خط مقدم نزدیک کردیم و بیمارستانهای صحرایی ساختیم. بیمارستانی که محکم و پرتجهیزات بود؛ این افتخار همه دوران جامعه پزشکی است. چون جامعه پزشکی این کار را کرد که در عرض ده دقیقه تا یک ربع، مجروح به بیمارستان صحرایی میرسید؛
اینجا هم داستان همین است که باید سعی کنیم اورژانس کمک کند؛ پلیس کمک کند؛ مردمکمک کنند؛ راه آمبولانس ها را باز کنند. اینها پرهزینه نیست. اخیراً در جلسهای با معاون اول محترم رییس جمهور، آقای دکتر عارف و تیمی که در این زمینه کار میکنیم، سردار حسینی، فرمانده پلیس راهور، که در این زمینه دغدغهمند است، اظهار داشت که اگر مهندسی یا اصلاح همه جادهها را در این زمان کوتاه نمیتوانیم انجام بدهیم، اما حداقل کاری که میتوان انجام داد این است که نقاط پرخطری را که میشناسیم ـ آمارش را دارند ـ با سیلندرهای پلاستیکی که خطوط را متمایز میکند، جلوی سبقتهای غیر مجاز را بگیریم؛ عدد و رقمی که ایشان میداد قابلتوجه بود. رییس پلیس راهور گفت اگر در نقاط پرخطر این کار را انجام دهیم که هزینهاش کم است، حدود 30 درصد میتوانیم از تصادفات و مرگومیر ناشی از سبقتها جلوگیری کنیم؛ این خیلی عدد بالایی است!
کمتر خانوادهای در ایران داریم که از تصادفات رانندگی آسیب ندیده باشد. وقتی در دولت، گزارش موضوع پویش ملی«نه به تصادف!» را دادم، دیدم همه اعضای دولت در این زمینه دغدغه دارند. حتی وزیر ارتباطات گفت چرا سهم ما را مشخص نکردید؟ یعنی از لحاظ فضای الکترونیک، موبایل، هشدارهای پرسرعت در موبایل و ... از اینها میتوانیم استفاده کنیم و کمک کنیم.
سردار مومنی، وزیر کشور گفت که جلسه استانداران را میگذاریم و این بحثها با استانداران مطرح شود. این پویش، یک حرکت جمعی لازم است.
اما مداخلات چطور میتواند در کاهش مرگومیر و تصادفات اثر بگذارد؟ برخی مداخلات را سازمان بهداشت جهانی پیشنهاد داده که خوب است. برخی مداخلات که مطالعات علمی غیر از سازمان بهداشت مطرح میکنند و بعضی مداخلات هم بومی ما است و میتوانیم فکر و ایده داشته باشیم. نقش اعمال قانون پلیس خیلی مهم است؛ این پیشنهاد سازمان جهانی بهداشت است. بسیاری از جاها در کشورهای مختلف، وقتی میخواهند مرگومیر را پایین بیاورند ایستگاههایی میگذارد و کسی که هوشیاری کافی ندارد بهدلیل دارو، الکل یا هر چیز دیگری، جلوی او را میگیرند، متوقف میکنند و جریمه سنگینی دارد؛ حتی گاهی حبس دارد.
ایمنی جادهها و نقاط حادثهخیز که مثال زدم میتواند پرخرج باشد یا با ایدههایی بهتر شود. وسایل نقلیه ایمن و مراقبتهای پس از تصادف، که این بخش به وزارت بهداشت مربوط است، ما میتوانیم آسیبها و مرگ و میر تصادفات را کم کنیم. اگر انتقال سریع باشد و ما در بیمارستانها آماده باشیم. همه دستیاران رشتههای تروما، طب اورژانس، بیهوشی، دستیاران ارتوپدی، جراحی اعصاب و... باید ATLS را خوب بلند باشند و عمل کنند.
حدود نیمی از مرگ و میر تصادفات در صحنه تصادف اتفاق میافتد که باید با اعمال قانون توسط پلیس و فرهنگسازی و ... میتواند اصلاح شود. اما بقیهاش چه؟ یک مقدار در جاده و یک مقدار هم در بیمارستانها؛ در فاز بیمارستانی اگر قوی عمل کنیم، مطالعه نشان میدهد که، حدود 24 تا 25 درصد مرگومیر را پایین میآید. همین ایستگاههای بازرسی و هوشیاری رانندگان، 17 درصد تصادفات را کاهش دادهاست. پویشهای ایمنی جاده تعداد تصادفات را 9درصد کاهش دادهاست. اصلاح نقاط حادثهخیز مثلاً تقاطع به میدان تبدیل شود یا دوربرگردانهایی که درست باشد، 30 تا 50 درصد تصادفات را کاهش دادهاست و همچنین تکنولوژیهای جدید، هوش مصنوعی، کنترل سرعت که در اینجا عدد خیلی بالاست و تا 49 درصد میتواند موثر باشد.
حل مشکل تصادفات در کشور ساده نیست؛ فقط کار یک دستگاه هم نیست. نمیتوانیم بگویم فقط پلیس این کار را انجام بدهد؛ بسیار پیچیده است. مجلس باید بیاید، قوه قضاییه بیاید، همه باید بیایند. همه ملت باید پای کار باشد. برای همه ما باید جان جوانانمان مهم باشد.
مسئله دیگر موضوع استفاده از کلاه ایمنی است؛ علت مرگومیر درون شهری با بیرون شهری فرق میکند. در مرگومیر درون شهری بیشترین سهم مربوط به موتورسوار بدون کلاه ایمنی است. دیدن این صحنه در بیمارستانها که پدر پیری جوان موتورسوار تصادفیاش، که کلاه ایمنی نداشته، را با برانکارد در بیمارستان هل میدهد و متاسفانه گاهی علیرغم همه تلاشها شاهد از دست رفتن جان عزیزش است، بسیار تلخ و تاسف آور است.
من انتظار دارم و بایسته است شرکتهایی که در زمینه حمل و نقل موتوری در کشور فعالاند، استفاده از کلاه ایمنی را برای موتور سواران اجباری کنند. نباید فکر کنیم فقط پلیس باید اعمال قانون کند. نباید همه مسئولیتها را به گردن پلیس بیندازیم. هر کسی در هر نقطهای برای اصلاح امور و پیشگیری از تصادفات میتواند قدم بردارد، این کار بکند.
متاسفانه عدماستفاده از کلاه ایمنی در سرنشینان موتورسوار در شهرها حدود 97 درصد است. اگر نصف این موتورسواران مراقبت کنند و کلاه ایمنی داشتهباشند، مرگهای منتسب به این بحث در آقایان 16 و در خانمها حدود 15 درصد کاهش مییابد.
باید از تجربه کشورهای دیگر استفاده کنیم؛ در سوئد، «چشمانداز صفر» دارند؛ یعنی هدفگذاری به صفر رساندن مرگومیر حوادث ترافیکی دارند. با برنامههایی که مرتب پژوهش میکنند. نقاط ضعف را مشخص میکنند و اصلاح میکنند.
مهندسی ایمنی جادهها، مدیریت سرعت، تولید وسایل نقلیه ایمن و آموزش. آنچه در کوتاهمدت میتوانیم انجام بدهیم آموزش و فرهنگسازی است. آموزش و پرورش باید در کار باشد. یعنی بچهها و دانشآموزان در این مسئله دخیل باشند. در دورهای در کشور ما پدیده همیار پلیس مطرح شد که بسیار مؤثر بود.
در ژاپن قوانین سختگیرانه وضع کردهاند؛ حتی اگر کسی با شرایط ناهوشیار و مصرف الکل رانندگی کند، حبس دارد. جریمههای سنگین دارد. در آنجا شبکههای دوچرخهسواری، آموزش در مدارس ایجاد کردهاند. جریمهای که در کانادا برای استفاده از موبایل در حین رانندگی است، حدود 300 دلار است.
نکته آخر اینکه هر کدام از ما اگر دلسوز مردم باشیم، دلسوز اینکه یک جان را حفظ کنیم، انتظار این است که همه با هم دست به دست هم بدهیم و با یک قدم، با یک توصیه، یک هشدار، یک نصیحت، جلوی تصادف را بگیریم. هر کدام در سازمانهای خود این شرایط را جلو ببریم. امیدوارم آنچه اتفاق میافتد سلامت مردم و رضایت خداوند باشد.
در پایان از همه ملت ایران دعوت میکنم به پویش ملی «نه به تصادف!» بپیوندند و دوستان و بستگانشان را نیز دعوت کنند که به این پویش بپیوندند.
بهطور ویژه از ورزشکاران، هنرمندان و اصحاب رسانه و همکارانم در نظام سلامت میخواهم که به پویش ملی «نه به تصادف!» بپیوندند و همه مخاطبان و هوادارانشان را نیز تشویق کنند که به پویش ملی «نه به تصادف!» بپیوندند.
خواهش میکنم بی تفاوت نباشیم! بیایید وضع موجود را اصلاح کنیم!
-
فیلم آواز باشکوه لری سوگل طهماسبی ! خانم بازیگر چه خوب می خونه !
ارسال نظر