ادعای تازه در دادگاه قتل خونین همکار

به گزارش رکنا، شامگاه بیست و هشتم مرداد ماه سال ۱۴۰۲ پیکر مرد ۳۸ ساله‌ای به نام بهروز به بیمارستان نیکان منتقل شد، اما وی ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد.

با مرگ بهروز پلیس در جریان قرار گرفت و برادر بهروز که وی را به بیمارستان رسانده بود به ماموران گفت : دقایقی قبل دوستانم هراسان با من تماس گرفتند و گفتند مردی به نام ناصر برادرم را با چاقو زده است .من بلافاصله خودم را به محل رساندم و با جسد خونین برادرم روبه رو شدم که گوشه خیابان افتاده بود. من او را به بیمارستان رساندم اما کار از کار گذشته بود.

با اظهارات این مرد ماموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی فیلم دوربین‌های مداربسته پرداختند .

بررسی فیلم دوربین های مداربسته

در فیلم مشخص بود قربانی با چماقی که در دست داشته به دنبال ناصر می‌دود .اما یکباره ناصر چاقو را از زیر پیراهنش بیرون آورده  و به او ضربه می‌زند.

 با بررسی فیلم دوربین مداربسته چهار مرد که شاهد درگیری خونین بودند به پلیس آگاهی احضار شدند.

آنها گفتند شاهد درگیری بهروز و ناصر بوده و دیده‌اند در آن درگیری وقتی بهروز زمین خورده ناصر با چاقو به او حمله می‌کند و چند ضربه به او می‌زند.

 با افشای این ماجرا ناصر ردیابی بازداشت شد و به قتل همکار سابقش اعتراف کرد .

تشریح درگیری خونین

وی در بازجویی‌ها گفت :ما هر دو کارگر یک کارخانه بودیم .اما صاحب کارمان بهروز را به خاطر بد اخلاقی‌هایش اخراج کرده بود .اما او فکر می‌کرد من باعث اخراج او شده‌ام .حتی یک بار هم در اتاقک کارگری که در حوالی میدان رهبری در تهرانپارس در آن ساکن بودیم به من حمله ور شد و با چاقو به پایم زد. من هم او را کتک زدم و محل را ترک کردم .

وی ادامه داد: آخرین بار او را در خیابان دیدم .او با چاقو به من حمله کرد .من می‌خواستم فرار کنم .اما او دست بردار نبود و من برای دفاع از جانم یک ضربه چاقو به او زدم .ولی باور کنید قصد کشتن او را نداشتم.

وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت  و درشعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

در دادگاه

در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند .

وقتی ناصر روبه روی قضات ایستاد اتهام قتل عمدی را نپذیرفت .

وی گفت :باور کنید من خصومتی با بهروز نداشتم و هرگز راضی به مرگ او نبودم. او از وقتی از محل کارش اخراج شد بود کینه مرا به دل گرفته بود  و گمان می کرد من باعث اخراج او شده‌ام.ا و می‌خواست هر طور شده از من انتقام بگیرد. قبلاً هم با چاقو مرا زده بود .آن روز من سعی کردم با او صحبت کنم  و برایش توضیح دهم تا مشکل را حل کنیم .اما او به سمتم حمله ور شد. شاهدان نیز این موضوع را تایید کرده‌اند .او می‌خواست با چماق به سرم بزند که برای دفاع از جانم چاقو کشیدم .باور کنید اگر او را نزده بودم خودم کشته می‌شدم .

سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و مدعی شد موکلش در دفاع از خودش دست به قتل زده است.

با پایان دفاعیات متهم و وکیلش ، قضات وارد شور شدند تا رای  صادر کنند.