جزئیات قتل مرد میهمان در خانه مجردی مادر و دختر تهرانی

به گزارش رکنا، روز 11 آذر‌ماه سال جاری مأموران کلانتری 126 تهرانپارس در جریان مرگ مرموز مرد 42 ساله‌ای به نام «کیوان» در طبقه سوم ساختمان شماره 55 در خیابان 178 غربی تهرانپارس قرار گرفتند.

مأموران با حضور در صحنه جنایت پی بردند که مرد جوان با ضربه چاقو به قلبش به کام مرگ فرو‌رفته است و خیلی زود بازپرس مدیر‌روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران همراه مأموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران در صحنه جنایت حاضر شدند.

کارآگاهان در گام نخست تحقیقات «الیکا» 20 ساله و مادرش «فرزانه» را که در قتلگاه مرد جوان حضور داشتند، مورد بازجویی قرار داده و با افشاگری راز جنایت مادر و دختر جوان دستگیر شدند.

گفت‌و‌گو با متهم

الیکا که متهم اصلی پرونده است، هنوز باور ندارد مرد آشنا را کشته است و ادعا می‌کند کیوان خودش چاقو را به سمت خودش کشید و نمی‌داند چطور این اتفاق افتاد.

سابقه داری؟

نه.

چرا تنها زندگی می‌کنی؟

مادرم در پردیس بومهن زندگی می‌کند و من نیز مجبورم به تنهایی زندگی کنم، چون پدر و مادرم از هم جدا شده‌اند.

کیوان را می‌شناختی؟

بله، از طریق مادرم با او آشنا شدم و مثل پدرم بود.

چرا او را کشتی؟

نمی‌دانم چه شد که کیوان مرد.

کیوان روز حادثه در خانه تو میهمان بود؟

بله، با مادرم در حال تهیه غذا بودیم که کیوان هم به خانه‌مان آمد.

چرا با او درگیر شدی؟

کیوان آن روز حالت عادی نداشت و زمانی که برای برداشتن کیف پولم داخل اتاق رفتم او نیز وارد اتاقم شد و ناگهان به سمت من حمله کرد. او را به عقب هل دادم و با هم درگیر شدیم که مادرم به کمک آمد و مرا از اتاق بیرون کشید و او را در اتاق حبس کرد.

مادرت متوجه رفتار کیوان شده بود؟

نه، مادرم در آشپزخانه بود.

چطور کیوان به قتل رسید؟

کیوان داخل اتاق زندانی شده بود و شروع به ناسزاگویی کرد که من با چاقوی میوه‌خوری به اتاق کناری رفتم که ناگهان دیدم کیوان از بالکن اتاق وارد اتاق شد و وقتی دید چاقو در دستم است، گفت مرا نمی‌توانی بکشی، چون من هزار تا جون دارم و تو را که یک شیطان هستی باید بکشم. چاقو در دستم بود که کیوان با گرفتن دستم سعی داشت چاقو را به سینه‌اش فشار دهم که من نیز با هر قدرتی که داشتم سعی بر عقب کشیدن چاقو داشتم که نفهمیدم چطور چاقو به سینه‌اش خورد.

پس از قتل چه کردی؟

کیوان وقتی روی زمین افتاد حرف می‌زد و می‌گفت نمی‌خواهد کاری کنیم و قصد دارد بمیرد که من ابتدا با آژانس تماس گرفتم که وقتی راننده آژانس به کمکم آمد نتوانستیم کیوان را حرکت دهیم که مجبور به تماس با اورژانس شدیم و آنها با حضور در خانه‌مان گفتند کیوان مرده است.

چه کسی با پلیس تماس گرفت؟

قدرت حرف زدن نداشتم و از اورژانسی‌ها خواستم با گوشی موبایلم با پلیس تماس بگیرند.

کیوان اعتیاد داشت؟

خبر ندارم، ولی قبل از درگیری وقتی داخل دستشویی رفتم متوجه دود زیادی شدم و فکر می‌کردم که کیوان سیگار کشیده است که پس از قتل مأموران از کیفش مقداری مواد پیدا کردند.

کیوان تو را تهدید می‌کرد؟

آن روز مثل همیشه نبود و ناسزا می‌گفت و مرا شیطان صدا می‌کرد و می‌گفت مرا با دستانش خفه می‌کند.

.