گفتگو با عامل قتل مرد مغازه دار در عبدل آباد تهران ! / بعد از قتل در مغازه ام ماندم تا ...
حوادث رکنا: پراندن مشتری های مرد اگزور ساز منجر به درگیری مرگبار شد.
به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، ظهر یکشنبه 8 مرداد ماه سال جاری خبر فوت مشکوک مرد جوانی از طریق بیمارستان بهارلوی تهران به ماموران کلانتری خانی آباد اعلام می شود. با اعلام این خبر تیم جنایی به همراه سالار صنعتگر بازپرس ویژه قتل شعبه هشتم دادسرای امور جنایی به بیمارستان محل فوت اعزام شدند. در بررسی های اولیه مشخص شد مقتول 30 ساله از طریق برخورد جسم نوک تیز به گردنش در محل کارش باخته است.
در تحقیقات اولیه ماموران پلیس مشخص شد که مقتول قبل از مرگ به همراه دو برادر خود با یک مرد جوان در محل کارش درگیر شده و به قتل رسیده است. با مشخص شدن جزئیاتی از این پرونده تیمی از ماموران پلیس به محل درگیری رفته و عامل جنایت را دستگیر کردند.
قاتل بعد از دستگیری به قتل اعتراف کرد وعلت درگیری را پراندن مشتری هایش توسط مقتول و برادر هایش اعلام کرد. متهم بعد از اعتراف برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
گفت و گو با متهم
مرد 35 ساله که اشک صورتش را خیس کرده است با بغض در صدایش می گوید: من فقط قصد نجات جان خودم را داشتم.
چند سال است که در عبدل آباد مغازه داری؟
من 20 سال است که در کار اگزوز اتومبیل هستم و 4 سال است که در این مغازه مشغول کار هستم.
از چند وقت پیش با مقتول درگیر بودی؟
حدود 90 روز بود
علت اصلی درگیری چه بود؟
مقتول به همراه برادر هایش مغازه شیشه اتومبیل در کنار مغازه من داشتند. من از 3 ماه قبل متوجه شدم که مشتری های من به طرز عجیبی دیگر به من مراجعه نمی کنند. با بررسی های بیشتر متوجه شدم که مقتول و برادر هایش از کار من پیش مشتری های مشترکمان بدگویی می کردند. من چندین بار به آنها هشدار دادم که این کار اشتباه است و همین موضوع باعث عصبانیت بی دلیل آنها از من شد.
از روز درگیری بگو
یکی از برادر های مقتول که در همان مغازه کار می کند از چندین روز قبل به من فحاشی می کرد اما من در مقابل او صبوری به خرج دادم و به با لحن آرام به او گفتم که این رفتار زشت است. تا اینکه در روز درگیری من مقابل ورودی مغازه ایستاده بودم که ناگهان برادر مقتول با من چشم در چشم شد و همین باعث شروع درگیری ما شد اما با وساطت دیگر افراد درگیری به پایان رسید و هر کدام به مغازه های خود بازگشتیم.
بعد از گذشت مدتی مقتول به همراه یکی دیگر از برادر هایش با موتور سیکلت به در مغازه من آمدند و شروع به ضرب و شتم من کردند. برادر دیگر که شاهد این ماجرا بود به مقتول پیوست و آنها سه نفری مشغول کتک زدن من شدند. درگیری ادامه دار شد و مقتول گردن من را گرفته بود من که احساس خفگی داشتم دست خود را دراز کردم و میله ای برداشتم و به پشت او زدم متاسفانه میله نوک تیز بد و به گردنش اصابت کرد در آن حالت من در مرز خفگی بودم برای نجات جان خودم چنین کاری کردم اما قصد کشتن او را نداشتم و فقط میخواستم خود را رها کنم. حتی در این درگیری دست و دماغ من شکست.
بعد از قتل چه کردی؟
من که قصد کشتن او را نداشتم بعد از درگیری در محل حضور داشتم و فرار نکردم. هنگامی که ماموران را دیدم خودم را تسلیم و به قتل ناخواسته اعتراف کردم.
متاهل هستی؟
بله دارای دو فرزند دختر و یک فرزند پسر هستم
ارسال نظر