خاطره: نمی دانم برای بچه ها خواهر هستم یا مادر / پدرم را اعدام کنید + فیلم و عکس

خاطره در بخش فقیر نشین کابل زندگی می کند. وقتی 4 ساله بود پدرش به ایران آمده و در 9 سالگی اش بود که پدر بازگشته و سرنوشت شومی را برایش رقم زده است.

خاطره می گوید: وقتی پدرم را دیدم با خوشحالی او را در آغوش گرفتم و خیلی زود فهمیدم او رفتارش فرق می کند تا اینکه سراغم آمد و در برابر دیدگان مادرم به من تجاوز کرد.

برادران خاطره از خانه شان فراری شده اند و مادر می گوید: در این 13 سال از ترس شوهرش دم نزده و تنها گریه می کرد و شوهرش را نفرین تا بمیرد و دست از سر آنها بردارد.

خاطره نخستین بچه اش را که حاصل تجاوز پدر بود در روستای دورافتاده ای به دنیا آورد که پدرش این بچه را در صحرا رها کرد. بعد از آن بارها بچه ها را سقط کرد تا اینکه دخترش به نام زینب را به دنیا آورد و بعد کودک 3 ماهه اش که نمی داند برای آنها خواهری کند یا مادرشان باشد.

حلیم پدر متجاوز با دخالت همسایه ها دستگیر شد و با وجود محکومیت اعدام و نتایج آزمایشات دی ان ای که نشان می داد خاطره واقعیت ها را گفته است ادعا دارد بی گناه است و به دخترش تهمت می زند.

حلیم می‌گوید به خاطره نگاه چپ هم نداشتم پدرش بودم و از ترس بی آبرویی خیلی کارها کردم تا خطاهای دخترم پنهان بمانند.

وی می افزاید: خاطره با غریبه‌ها رابطه داشت و با یکی از خویشاوندان شان حدود پانزده روز فراری بود و خودش که راننده موترهای باری در شاهراه بوده نتوانسته "کارهای" دخترش را کنترل کند.

پدر متجاوز ادامه می دهد: اگر بچه اول خاطره را در بیابان رها کردم بخاطر آبرویمان بود بارها خانه و حتی شهرمان را عوض کرده ام اما نتوانسته ام دخترم را کنترل کنم.

دادستان و قضات پرونده ادعاهای این مرد شیطان صفت را به هیچ عنوان درست ندانسته و حکم اعدام وی را صادر کردند.

وکیل خاطره از انجام آزمایشات برای روشن شدن این تجاوزها که نشان می دهد بچه ها از پدر خاطر است ابراز خوشحالی کرده و آن را تنها راه نجات این دختر دانسته است.