خوشی در عروسی رنگ خون گرفت / قاتل در باغ دزفول دستگیر شد+ عکس

ساعت 23:30 یکم اسفند ماه سال گذشته ماموران کلانتری 114 غیاثی در جریان درگیری خونینی قرار گرفتند که در پایان آن جوانی 19 ساله به نام محمدصادق بر اثر اصابت جسم سخت از ناحیه سر دچار صدمه شدید شده و به بیمارستان انتقال یافته بود.
یکی از دوستان محمدصادق به ماموران گفت:" در خیابان امیر سلیمانی به صورت پیاده در حال تردد بودیم که ناگهان یک موتورسیکلت طرح هوندا 125 با دو سرنشین جوان به ما نزدیک شدند. سرنشین ( راننده ) موتور جوانی 17 ساله و ترک نشین موتور جوانی 19 ساله بود. ترک نشین موتور که با محمدصادق چشم تو چشم شده بود و در عین حال در حالت طبیعی قرار نداشت پس از قدری درگیری لفظی با محمدصادق، ما را تهدید کرد که تا دقایقی دیگر بازبه محل برمی گردد و اگر این بار نیز ما را در محله اش ببیند، با ما درگیر خواهد شد؛ سپس هر دو از محل رفتند".
|وی افزود:" ما خیابان امیرسلیمانی را ترک کرده و به خیابان عجب گل رفته بودیم که ناگهان همان دو جوان موتورسوار به طرف ما آمدند؛ ترک نشین موتور که در مرتبه اول ما را تهدید کرده بود، اینبار از موتور پیاده شد و چاقویی 20 سانتی را از زیر لباسش خارج کرد و با محمدصادق درگیر شد؛ در یک لحظه وی ضربه ای محکم به ناحیه سر محمدصادق وارد کرد که بر اثر شدت ضربه، محمدصادق روی زمین افتاد؛ آن دو جوان موتورسوار با مشاهده صحنه، به سرعت از محل متواری شدند و ما نیز بلافاصله با 110 و اورژانس تماس گرفتیم".
با انتقال محمدصادق به بیمارستان، وی به علت شدت جراحت به ناحیه سر دچار کما شده و با وجود انجام اقدامات درمانی به علت ضربه مغزی روز چهارم اسفند ماه تسلیم مرگ شد.
همزمان با اعلام خبر مرگ محمدصادق به کلانتری، نوجوانی 16 ساله به بیمارستان مراجعه و در خصوص وضعیت سلامتی قربانی سؤالاتی را از پرسنل بیمارستان می کند که کارکنان بیمارستان با مشاهده وضعیت اضطراب در چهره وی و همزمان با حضور مأمورین کلانتری در بیمارستان، موضوع را به آنان اطلاع می دهند. نوجوان مرموز با مشاهده مأمورین قصد فرار از بیمارستان را داشته اما دستگیر و به کلانتری 114 غیاثی منتقل می شود .
پسر مرموز که "حامد " نام داشت با دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 29 تهران،برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. حامد در مراحل اولیه دستگیری مدعی شده بود که هیچگونه اطلاعات دقیقی در خصوص مشخصات ترک نشین موتور و در واقع همان عامل جنایت ندارد، پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی اعتراف کرد که درگیری توسط یکی از بچه محل هایش بنام منصور انجام شده است.
حامد در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: "در حال چرخیدن با موتور در خیابان بودم که ناگهان منصور مرا صدا زد؛ منصور عنوان کرد که در مراسم جشن تولد یکی از دوستانش مقدار زیادی مشروبات الکلی استفاده کرده و به همین علت در حالت طبیعی قرار ندارد؛ به این بهانه درخواست کرد تا با موتور قدری او را بچرخانم تا سرش قدری باد خورده و آرام شود. در حال پرسه زدن و چرخیدن در خیابان امیرسلیمانی بودیم که منصور با قربانی چشم تو چشم شد و از من خواست تا توقف کنم؛ در حالیکه پشت موتور نشسته بود، آن سه جوان را تهدید کرد که اگر بار دیگر آنها را در داخل محل ببنید، اینبار با آنها درگیر خواهد شد و پس از آن از محل دور شدیم. پس از دقایقی چرخیدن در داخل خیابان بار دیگر با همان سه جوان اینبار در خیابان عجب گل برخورد کردیم که منصور از موتور پیاده شد و بی هیچ مقدمه ای با کشیدن قمه از زیر لباسش به سمت یکی از آن سه پسر رفت و با چاقو ضربه ای به سرش وارد کرد که آن جوان روی زمین افتاد؛ منصور به سرعت سوار موتور شد و من نیز به سرعت محل را ترک کردم. پس از آن دیگر منصور را ندیدم".
با شناسایی خانه منصور و انجام تحقیقات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که منصور پس از متارکه پدر و مادرش، بهمراه مادربزرگش زندگی کرده و در زمینه خرید فروش موادمخدر و مشروبات الکلی فعالیت دارد.
در ادامه تحقیقات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که منصور پس از وقوع درگیری از تهران متواری شده است؛ تحقیقات جهت دستگیری متهم در دستور کار کارآگاهان قرار داشت که آنان اطلاع پیدا کردند منصور پس از متواری شدن از تهران، ابتدا به شمال کشور و از آنجا به شرق کشور رفته است. تحقیقات جهت شناسایی آخرین مخفیگاه منصور همچنان در دستور کار قرار داشت تا سرانجام کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مدت کوتاهی به تهران آمده و بلافاصله از تهران به جنوب کشور و شهر دزفول متواری شده است.
کارآگاهان با شناسایی آخرین مخفیگاه منصوردر یکی از باغ های حاشیه شهر دزفول، در ساعت یک بامداد 14 اردیبهشت ماه منصور . م پس از دستگیری به جنایت اعتراف و کرد.

.