دام نامرئی پلیس برای محاصره 2 تبهکار خیابانی
رکنا: 2 کیفقاپ حرفهای که در ساری جولان میدادند در دام نامرئی پلیس گرفتار شدند.
عملیات پلیس برای به دست آوردن ردی از این دزدان در پی دریافت گزارشهایی از اقدامهای خلافکارانه دو مرد جوان در دستورکار قرار گرفت.
این دو دزد جوان که به دلیل سرعت عمل در سرقتهایشان به «قرقی» شهرت یافته بودند، با اقدامهای خود باعث ناامن شدن سطح شهر مرکز استان مازندران شده بودند، از چندی پیش پلیس ساری در جریان دزدیهای سریالی با روش کیفقاپی قرار گرفت.
یکی از مالباختگان که زن جوانی بود، در این باره به پلیس گفت: بعد از خرید در حال بازگشت به طرف محل پارک خودروام بودم که ناگهان صدای موتوری را پشت سرم شنیدم. هنوز فرصت نکرده بودم به پشت سرم نگاه کنم که ضربه به کتفم خورده و کیف حاوی پولم به سرقت رفت.
آنها آنقدر سریع این کار را انجام دادند که داد و فریادهای من هم بیفایده بود که دزدان با ویراژهای سریع در میان خودروها گم شدند.
بر اساس این گزارش و چند مورد گزارش از سرقتهای مشابه بود که تیمهای گشت موتوری و خودرویی پلیس بهصورت نامحسوس مناطق مختلف را تحت مراقبت قرار دادند.
در حالی که چند روز از آغاز عملیات پنهانی پلیس میگذشت، گزارشی از یک کیفقاپی جدید به پلیس گزارش شد. این بار مأموران توانستند از نشانیهایی که مرد مالباخته درباره مشخصات ظاهری دزدان در اختیارشان قرار داده بود، مشخصات آنها را شناسایی کنند.
با توجه به این یافتهها بود که مأموران در اقدامی ضربتی مخفیگاه دزدان را در یکی از محلات حاشیهای شهر ساری شناسایی و آنجا را تحتنظر قرار دادند.
دزدان که بیاطلاع از حضور پلیس قصد بازگشت به مخفیگاه خود را داشتند، در دام پلیس گرفتار شده و تلاششان برای فرار از محاصره مأموران نیز بیفایده ماند.
با دستگیری این دو دزد موتورسوار تحقیقات پلیس از آنها درباره اقدامهای خلافکارانهشان در دستورکار قرار گرفت.
سرهنگ امامقلی دوستدار، فرمانده پلیس ساری گفت: مأموران موفق شدند با استفاده از منابع خبری و کسب اطلاعات تخصصی از مالباختگان، دو دزد کیفقاپ را شناسایی کنند.
سرهنگ دوستدار تصریح کرد: مأموران با بررسیهای همهجانبه و شناسایی مخفیگاه، دزدان را در یک عملیات پلیسی ضربتی دستگیر کردند.
رئیسپلیس ساری در پایان از کشف اموال سرقتی شامل کیفهای زنانه، پول، تلفنهای همراه، مقادیری موادمخدر به همراه آلات و ادوات استعمال آن و نیز یک موتورسیکلت خبر داد و افزود: دزدان در بازجویی نخست به 8 کیفقاپی، سرقت موتورسیکلت و تلفنهای همراه نیز اعتراف کردند.
بنابر این گزارش، دو دزد پس از اقرار و شناسایی طعمههایشان با دستور بازپرس پرونده روانه زندان شدند تا پس از صدور کیفرخواست در دادگاه جزایی عمومی ساری محاکمه شوند.
گفتوگو با دزدان
«حمید» و «نادر» هنوز باور نمیکنند به این راحتی شناسایی شدهاند:
چند سالهای؟
24 ساله.
ازدواج کردی؟
بله، البته هنوز خانهیکی نشدهایم.
حالا با این اوضاع چه میکنی؟
نمیدانم، دزدی کردم تا بتوانم پول پسانداز کنم و زندگیام را سر و سامان بدهم، الان باید به زندان بیفتم و تصور نمیکنم خانواده همسرم اجازه بدهند این ازدواج دوام بیاورد.
فکر میکنی حق ندارند برای آینده دخترشان نگران باشند؟
چرا حق دارند، اما ما به هم علاقهمندیم و قول میدهم دور خلاف را خط بکشم.
چه حرفهای بلدی؟
کشاورزی میکنم و برای تفریح موتورسواری را جدی پیگیر شدم و مهارت خاصی در موتورسواری دارم.
به دلیل همین به شما قرقی میگفتند؟
نمیدانم، سرعتمان در سرقتها و فرار از دست پلیس زیاد بود.
اما دستگیر شدید.
دام گذاشته بودند و ناگهانی ما را دوره کردند و هیچ راه فراری نبود.
نگران طعمههایتان نبودید؟
راستش را بخواهید درگیر مسائل خودمان بودیم.
همدستت تو را به این راه کشید یا تو مقصر بودی؟
هردوی ما مقصر بودیم، من و نادر از دوران دبیرستان صمیمی شدیم و همه کارها را با هم میکردیم.
حتما پشیمانی؟
زندگیام بر باد رفت.
نادر گریه میکند و نگران مادرش است.
میدانی بعضی از مالباختهها هم گریه کردهاند؟
خیلی پشیمانم، وسوسه شدیم. میتوانستیم کار خودمان را ادامه بدهیم، اما خواستیم زود به پول برسیم.
سابقهدار هم هستید؟
همیشه میگفتیم تکرار نمیشود. گاهی هم مدتها دست به سرقت نمیزدیم، اما این بار میخواستیم هزینه زنگی حمید را دست و پا کرده و بعد توبه کنیم.
حالا چرا گریه؟
به خاطر مادرم. به او قول داده بودم دیگر برای ملاقاتم به زندان نیاید و حالا باز میدانم سرافکنده خواهد شد.
ازدواج کردهای؟
خیر و تا آدم نشوم ازدواج نخواهم کرد.
حرف آخر؟
کاش به همان شغلمان قانع بودیم.
ارسال نظر