از هیأت دولت تا سازمان ملل
رکنا: صلح و دوستی بین ملتها و حفاظت از محیط زیست شعار دو دوچرخه سوار جهانگردی است که این بار میخواهند از تهران تا مقر سازمان ملل را رکاب بزنند و به نشانه صلح دوستی مردم ایران در محوطه این سازمان نهال زیتون بکارند. این پنجمین سفر جهانگردی کرامت عزیززاده و عبدالله مصباح است و اواسط اسفند ماه پس از کاشت نهال زیتون در محوطه ساختمان هیأت دولت و اهدای پارچه نوشته قدردانی از تیم مذاکره کننده هستهای با امضای 5 هزار نفر از مردم 7 استان به دکتر ظریف سفر خود را به سوی سازمان ملل و پس از آن محل بازیهای پارالمپیک آغاز خواهند کرد.
مارکوپولوی ایرانی
خواندن سرگذشت مارکوپولو و سفرهای او در جاده ابریشم تلنگری بود که باعث شد تا کوله بار سفر را ببندد و برای رساندن پیام صلح دوستی مردم ایران سوار بر دوچرخه راهی کشورهای جهان شود. سختیها و مبارزات مارکوپولو سرمشق او بودند و باید به همه مردم جهان ثابت میکرد که ایرانیان انسانهای سختکوش و مقاومی هستند.
کرامت عزیززاده که از 14 سال قبل دوچرخه سواری را به شکل حرفهای آغاز کرده است وقتی سرگذشت مارکوپولو را مطالعه کرد تصمیم گرفت سوار بر دوچرخه جهان را ببیند و برای کمک به محیط زیست در شهرهای مختلف جهان نهال بکارد. سال 81 وقتی تصمیم گرفت سفر خود را با ایرانگردی آغاز کند عبدالله مصباح مرد 62 سالهای که این روزها برای سفر به سازمان ملل آماده میشود همسفر او شد و به این ترتیب سفر به دور ایران و جهان را آغاز کردند.
کرامت عزیززاده که 45 بهار را پشت سرگذاشته است از روزهایی که بزرگترین تصمیم زندگیش را گرفت اینگونه میگوید: در آستارا به دنیا آمدم و از همان کودکی علاقه زیادی به دوچرخه سواری داشتم. پدرم همیشه مشوق من بود و همراه او بسیاری از سفرهای درون شهری را با دوچرخه میرفتیم. در دوران نوجوانی پس از خواندن سرگذشت مارکوپولو علاقه زیادی به سفر پیدا کردم. این جوان ونیزی همراه پدر با سفر در جاده ابریشم با آداب و رسوم و فرهنگهای زیادی در کشورهای مختلف آشنا شده بود. دوست داشتم مثل او به کشورهای مختلف سفر کنم. وقتی ازدواج کردم و صاحب دو فرزند شدم بازهم فکر سفر به دور دنیا ذهنم را مشغول کرده بود. 14 سال قبل وقتی به شکل حرفهای دوچرخه سواری را آغاز کردم و به عضویت فدراسیون دوچرخه سواری درآمدم احساس کردم یک قدم به تحقق آرزوهایم نزدیک شده ام. سال 81 بود که برای شروع کار به میراث فرهنگی مراجعه کردم و آنجا بود که با عبدالله مصباح آشنا شدم. او سرهنگ نیروی زمینی ارتش بود. او وقتی از تصمیم من با خبر شد پیشنهاد داد تا سوار بر دوچرخه به دور ایران سفر کنیم و در آینده نیز به کشورهای مختلف جهان سفر کنیم. بلافاصله پیشنهاد او را پذیرفتم و به این ترتیب اولین سفر ما با شعار حمایت از خلیج همیشگی فارس آغاز شد. بعد از آن طی 4 ماه مسیر 7 هزار کیلومتری 20 استان را رکاب زدیم. دوبار کل کشور ایران را با شعار حفاظت از محیط زیست و حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست و سرطانی رکاب زدیم و از سال 85 نیز سفرهای خارج از ایران را آغاز کردیم.
پازل گمشده در محیط زیست
سفر به دور ایران واقعیتهای تلخی را نمایان کرد. محیط زیست تشنه نگاه محبتآمیز و توجه ویژه است اما کمترین توجهی به آن نمیشود. کرامت عزیززاده با بیان اینکه در سفرهای ایرانگردی با صحنههای بسیار تلخی در محیط زیست روبهرو شده است گفت: وقتی کنار رودخانهها و یا کنار ساحل دریا و جنگل رکاب میزدیم با صحنههای تکان دهندهای روبهرو میشدیم. انباشت زباله و قطع شدن درختان و از بین رفتن جنگل و زباله هایی که در رودخانه و یا کنار ساحل دریا رها شده بودند چهره محیط زیست را آلوده کرده بود. در طول این مسیر سعی میکردیم با حضور در بین مردم و مسافران و پخش بروشور و همچنین کاشت نهال آنها را به پاکیزه نگه داشتن محیط زیست تشویق کنیم. پاکیزگی و آلوده نکردن محیط زیست مسائلی بودند که در این سفرها به دنبال آن بودیم و در 4 سفر خارج از ایران آن را در بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی دیدیم. متأسفانه در جادههای ایران بارها شاهد بودیم که سرنشینان خودرو زباله هایشان را از پنجره ماشین به بیرون پرتاب میکردند و این زبالهها در محیط زیست رها میشد. در یکی از شهرها با همکاری اداره منابع طبیعی در همه مدارس شهر نهال کاشتیم تا ضمن کمک به افزایش فضای سبز مدارس دانش آموزان را به درختکاری تشویق کنیم اما متأسفانه وقتی چند سال بعد به این مدارس سرکشی کردیم متوجه شدیم همه آن نهالها از بین رفته و یا قطع شده بودند.
سفرهای خارج از ایران را از سال 85 با پیام صلح و دوستی ملت ایران به تمام ملل جهان با شعار حفاظت از محیط زیست، زندگی سالم و شهر پاک برای همگان شروع کردیم و تا به امروز بیش از 68 کشور جهان را رکاب زده ایم. سفر به جنوب شرق آسیا کشورهای هند، تایلند، برمه، مالزی، اندونزی، بنگلادش، سنگاپور و فیلیپین یکی از سفرهای جذاب ما بود. پس از آن کشورهای آذربایجان، گرجستان، ارمنستان و ترکیه را رکاب زدیم. توجه مردم این کشورها به محیط زیست تصویر آشنایی بود که در بسیاری از شهرها با آن مواجه شدیم. در سفری که به جنوب شرق آسیا داشتیم در جنگلهای مرزی مالزی و سنگاپور در تاریکی شب گم شده بودیم. با هر سختی که بود خود را به روستایی که اهالی آن مسلمان بودند رسانیدم. آنها وقتی فهمیدند ایرانی هستیم خوشحال شدند و برای ما غذا تهیه کردند. سپس در مسجد همه اهالی روستا جمع شدند و استقبال خوبی از ما بعمل آوردند. در سفرهای اروپایی با کمک سفرای کشورمان و رایزنیهای فرهنگی ملاقاتهایی با مسئولان صلیب سرخ و هلال احمر و همچنین مسئولان فرهنگی آن کشورها انجام میدادیم و به آنها از صلح طلبی مردم ایران و همچنین اهمیت محیط زیست میگفتیم. بسیاری از آنها وقتی متوجه میشدند ما از ایران هزاران کیلومتر رکاب زده ایم با تعجب از ما درباره انگیزه سفرمان میپرسیدند. به آنها میگفتیم مردم ایران انسانهای بسیار سختکوشی هستند که برای رسیدن به خواسته هایشان از تلاش و کوشش دست بر نمیدارند. سال 88 سفرمان را از مرز ایران و ترکیه آغاز کردیم و از آنجا به یونان، ایتالیا، اتریش، سوئیس، فرانسه، اسپانیا و پرتغال ادامه دادیم. سال 89 نیزکشورهای ترکیه، بلغارستان، رومانی، مجارستان، اتریش، سوئیس، لهستان، دانمارک، آلمان، هلند و بلژیک را رکاب زدیم.
از حرم تا نوفل لوشاتو
عبدالله مصباح جانباز 62 ساله که در عملیاتهای مختلف 8 سال دفاع مقدس حضور داشته این روزها رساندن پیام صلح دوستی ایرانیان به گوش مردم جهان را وظیفه خود میداند و میگوید: این پیام جهانی را با کاشت ۲۰۱۰ نهال زیتون که نماد صلح است به گوش جهانیان رسانده ایم. وی با بیان اینکه خواندن کتاب سفرنامه برادران امیدوار در او انگیزه سفر به دور ایران و جهان را به وجود آورد گفت: وقتی این سفرنامه را مطالعه کردم تصمیم گرفتم فعالیتی انجام بدهم تا سرمشق همسن و سالهای خود باشم. سراغ دوچرخه سواری رفتم و در میراث فرهنگی با کرامت عزیززاده آشنا شدم و وقتی پیشنهاد سفر به دور ایران را مطرح کرد استقبال کردم. دو بار ایران را با شعار محیط زیست و حمایت از خلیج فارس و همچنین کودکان رکاب زدیم و از سال 2010 به 68 کشور جهان در 4 مرحله با شعار صلح و حفاظت محیط زیست سفر کردیم و شهرهای مختلف جهان را رکاب زدیم. همه این سفرها با خاطرات شیرین و اتفاقات جالبی همراه شد. در کشورهای مختلف جهان با کمک سفیران ایران و رایزنهای فرهنگی با مسئولان ورزش و هلال احمر و صلیب سرخ دیدار میکردیم و همه آنها در دفتر یادبودی که همراه داشتیم جملاتی را نوشتهاند. بهترین سفری که داشتیم مربوط به اسفند ماه سال گذشته بود. تصمیم گرفتیم از حرم مطهر امام خمینی(ره) تا نوفل لوشاتو محلی که امام(ره) دوران تبعید را در آنجا بودند رکاب بزنیم و در این مسیر نیز نهال زیتون به نشانه صلح بکاریم. 15 اسفند 92 سفرمان از حرم مطهر حضرت امام(ره) با بدرقه حجتالاسلام سیدحسن خمینی و با شعار از حرم تا نوفل لوشاتو شروع شد و با عبور از 9 کشور و سه ماه رکابزنی روز 14 خرداد ماه 93 پس از طی کردن 7 هزار کیلومتر به نوفل لوشاتو رسیدیم. در مسیر 28 اردیبهشت وقتی تیم ملی فوتبال ایران و بلاروس در اتریش بازی داشتند به این کشور رسیدیم و در ورزشگاه وین در حضور 10 هزار تماشاگر ایرانی دور افتخار زده و هموطنان خود را خوشحال کردیم. ابتدای شروع حرکت یک نهال زیتون را همراه با حجتالاسلام سید حسن خمینی در حرم امام(ره) کاشتیم و در طول مسیر نیز 12 نهال زیتون در کشورهای مسیر کاشتیم و نهال چهاردهم را در حیاط منزل امام(ره) در نوفل لوشاتو کاشتیم تا ارادت خود را به بنیانگذار کبیر انقلاب نشان دهیم.
وی با بیان اینکه هیچ ارگانی برای این سفرها از آنها حمایت نکرده است گفت: بسیاری از ایرانیان کشورهای اروپایی وقتی از اهداف سفر ما مطلع میشدند به ما کمک میکردند. همچنین سفارتخانههای ایران و رایزنهای فرهنگی به ما یاری میرساندند. البته این سفرها با خاطرات تلخ و شیرین و خطرات و دردسرهایی هم همراه بود. در کشورهای تایلند، مجارستان و اتریش سه بار سارقان به من دستبرد زدند و همه وســـــایلم از جمله دوربین عکاسی ام را سرقت کردند. در بلغارستان سفیر کشورمان با رئیس صلیب سرخ این کشور رایزینی کردند و قرار شد ما به دیدار ایشان برویم. وقتی به محل دیدار رفتیم تعجب کردیم. آنها برای ما فرش قرمز پهن کرده بودند و با احترام خاصی به استقبال ما آمدند. رئیس صلیب سرخ بلغارستان وقتی مرا دید گفت وقتی شنیدم دو دوچرخه سوار ایرانی با شعار صلح و دوستدار محیط زیست به کشور ما آمدهاند تصور میکردم با دو مرد جوان مواجه خواهم شد و باور نمیکردم که شما در این سن دست به چنین کاری زدهاید.
وی درباره سفر به سازمان ملل نیز گفت: از سوی بنیاد ملی پهلوان پوریای ولی پارچه نوشتهای به ابعاد 8 متر که در آن از تیم مذاکره کننده هستهای قدردانی شده است در اختیار ما قرار داده شد و ما آن را به میان مردم در استانهای مختلف بردیم و بیش از 5 هزار نفر ضمن امضای آن مطالبی را برای تیم مذاکره کننده نوشتند و قرار است آن را به دکتر ظریف تقدیم کنیم و اولین نهال زیتون را در محوطه وزارت امورخارجه و سپس در محوطه ساختمان هیأت دولت بکاریم و پس از آن سفرمان را به سوی مقر سازمان ملل در نیویورک آغاز کنیم و در آنجا نیز یک نهال زیتون به نشانه صلح دوستی ایرانیان بکاریم .
ارسال نظر