رکنا گزارش می دهد
حمله پلنگ به روستایی در دماوند/ کشمیری: محیط زیست تنهاست؛ کمکاری وزارت آموزش و پرورش، آموزش عالی و رسانه ها مشهود است
حضور پلنگ پیری در دماوند و درگیری آن با سگها، نشان از کمبود منابع غذایی و آسیبدیدگی حیوانات وحشی دارد. علی کشمیری، فعال محیط زیست، بر لزوم آموزش عمومی درباره حفاظت از حیات وحش تأکید کرد و از کمکاری وزارت آموزش و پرورش، آموزش عالی و رسانه ها در این زمینه انتقاد کرد. او بر ضرورت همکاری این نهادها با سازمان محیط زیست برای مدیریت تعارضات انسان و طبیعت تأکید دارد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، روز گذشته فیلمی از یک پلنگ مسن که از زیستگاه خود خارج شده و به مناطق نزدیک به انسانها در دماوند آمده بود، مورد توجه قرار گرفت. این پلنگ درگیر مبارزهای با سگها نیز شد. اما سؤال این است که چرا این پلنگ از زیستگاه طبیعی خود دور شده و به مناطق پرخطر نزدیک شده است؟
در فصلهای سرد، به ویژه زمانی که منابع غذایی در زیستگاههای طبیعی پلنگها کاهش مییابد و شرایط محیطی سختتر میشود، این حیوانات ممکن است به دنبال منابع غذایی بیشتر به نزدیکی مناطق انسانی بیایند. در این زمان، شکارهایی مانند گراز یا دیگر حیوانات کوچک که در مناطق کشاورزی یا دامپروری زندگی میکنند، برای پلنگها دسترسیپذیرتر میشود. علاوه بر این، کاهش دما و کمبود پناهگاههای طبیعی مناسب در فصلهای سرد میتواند باعث شود که پلنگها به نواحی نزدیک به انسانها پناه ببرند، جایی که شرایط بقا برای آنها ممکن است بهتر از زیستگاههای معمولی باشد. در این شرایط، نزدیک شدن پلنگها به مناطق انسانی غالباً به دلیل جستجوی غذا و پناهگاه است که برای بقا به آن نیاز دارند.
علل مختلف نزدیک شدن پلنگها به مناطق انسانی
علی کشمیری، فعال حوزه محیط زیست، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا در خصوص علت حضور این پلنگ و به طور کلی علت نزدیک شدن حیات وحش به زیستگاه انسانی اظهار داشت: علل مختلفی میتواند موجب شود که یک پلنگ از زیستگاه طبیعی خود خارج شده و به نزدیکی مناطق انسانی نزدیک شود. یکی از این علل میتواند پیری و کهولت سن پلنگ باشد. زمانی که پلنگ به سن بالاتری میرسد، ممکن است قلمرویی که قبلاً در آن زندگی میکرد به دلیل رقابت با پلنگهای دیگر تحت تهدید قرار گیرد. پلنگها موجوداتی قلمروطلب هستند و معمولاً برای حفظ قلمرو خود با دیگر پلنگها رقابت میکنند. در صورتی که پلنگ مسنتر قادر به حفظ قلمرو خود نباشد، ممکن است مجبور شود برای یافتن منابع غذایی و پناهگاه به مناطق پایینتر یا نزدیکتر به انسانها بیاید. بنابراین، حضور پلنگ در مناطقی که انسانها در آن حضور دارند، میتواند به دلیل از دست دادن قلمرو یا تهدید از سوی دیگر پلنگها باشد.
کشمیری همچنین توضیح داد که دلیل دیگر میتواند آسیبدیدگی یا بیماری باشد. زمانی که پلنگ دچار آسیب میشود یا بیمار میشود، توانایی او برای انجام شکار کاهش مییابد. این موضوع میتواند سبب شود که پلنگ به منابع غذایی سهلالوصولتری در مناطق انسانی نزدیک شود. در این شرایط، حتی با وجود اینکه پلنگها موجودات باهوشی هستند و معمولاً از نزدیک شدن به انسانها پرهیز میکنند، در صورتی که به دلیل آسیب یا بیماری قادر به شکار خود نباشند، ممکن است این ریسک را بپذیرند تا بقا خود را تأمین کنند. برای مثال، پلنگی که آسیب دیده یا بیمار است، ممکن است به دلیل ضعف در بدنی که بهخوبی قادر به شکار نیست، به نواحی نزدیک به انسانها برود که شکارهای سهلالوصولتری مانند دامهای اهلی یا حیوانات دیگر در آنجا وجود دارند.
علی کشمیری به حالت سوم نیز اشاره کرد: "حالت سوم مربوط به پلنگهای جوان است. پلنگهای جوان که بهتازگی از مادر خود جدا شدهاند و هنوز موفق به یافتن قلمروی مناسب برای خود نشدهاند، میتوانند به جوامع انسانی نزدیک شوند. این پلنگها که هنوز مهارتهای لازم برای شکار مستقل را نیاموختهاند، به دنبال یافتن منابع غذایی به مناطق انسانی میآیند." اما وی در ادامه تأکید کرد که در این حادثه خاص، پلنگ مشاهدهشده به نظر نمیرسید که یک پلنگ جوان باشد، چرا که از نظر سایز و ویژگیها، این پلنگ بزرگتر از آن بود که بخواهد به دلیل جوانی به مناطق انسانی نزدیک شود. بنابراین، احتمال این که این پلنگ به دلیل افزایش سن یا آسیبدیدگی به نزدیکی انسانها آمده باشد، بیشتر به نظر میرسد.
تأثیر فعالیتهای انسانی بر زیستگاهها و منابع غذایی پلنگها
کشمیری در ادامه توضیح داد که زیستگاههای طبیعی پلنگها تحت تأثیر فعالیتهای انسانی قرار گرفتهاند. بسیاری از مناطقی که قبلاً خانههای امن برای پلنگها بودند، اکنون تحت تأثیر کشاورزی، ساخت و ساز و حتی گردشگری قرار گرفتهاند. این امر موجب کاهش منابع غذایی طبیعی پلنگها شده و احتمال مواجهه آنها با انسانها افزایش مییابد. به همین دلیل، زمانی که شکارهای طبیعی مانند گرازها و دیگر حیوانات در دسترس نباشند، پلنگها ممکن است به مناطق انسانی بیایند تا غذا پیدا کنند.
اهمیت تعامل جوامع محلی و اقدامات تخصصی
این فعال محیط زیست بر اهمیت تعامل جوامع محلی با حیات وحش تأکید کرد. زمانی که پلنگها یا دیگر حیوانات وحشی به مناطق انسانی نزدیک میشوند، اقدامات فوری و تخصصی برای درمان و رهاسازی مجدد آنها به طبیعت ضروری است. در این راستا، حضور یک تیم دامپزشکی مجرب برای ارزیابی وضعیت حیوانات و انجام درمانهای لازم بسیار اهمیت دارد. بهطور خاص، زمانی که حیوانات بهطور موقت تحت بیهوشی قرار میگیرند، تیم دامپزشکی باید وضعیت آنها را بهدقت بررسی کرده و تمامی پارامترهای لازم را اندازهگیری کنند تا پس از درمان، آنها را بهطور ایمن و موفقیتآمیز به زیستگاه طبیعی خود بازگردانند. کشمیری از تجربیات موفق در این زمینه سخن گفت و به مثال ماده پلنگی در پارک ملی تندوره اشاره کرد که پس از ۱۰۸ روز درمان و مراقبت، در سال ۹۸ به زیستگاه طبیعی خود بازگردانده شد.
تهدیدات سگهای بیسرپرست و ضرورت کنترل جمعیت آنها
کشمیری در خصوص حمله سگها به این پلنگ نیز گفت که دقیقاً مشخص نیست که سگهایی که با این پلنگ درگیر شدند با سرپرست بودهاند یا بدون سرپرست. در هر صورت، تهدید سگهای بیسرپرست یکی از مسائل جدی برای حیات وحش است. سگهای بیسرپرست میتوانند در برخی مواقع به صورت گروهی به حیات وحش حمله کنند و موجب آسیب یا حتی کشته شدن آنها شوند. از آنجا که در فیلم مشاهدهشده مشخص نیست که سگها صاحبدار بودهاند یا خیر، باید توجه داشت که سگهای صاحبدار نیز میتوانند در مناطقی نزدیک به روستاها حضور داشته باشند. در هر حال، تهدید اصلی از جانب سگهای بیسرپرست است که به دلیل عدم نظارت و کنترل، میتوانند به عنوان تهدیدی جدی برای حیات وحش عمل کنند.
کشمیری همچنین افزود: "برای مقابله با این معضل، نیاز به برنامهریزی و اقدامات ویژه برای کنترل جمعیت سگهای بیسرپرست و پیشگیری از تهدیدات احتمالی برای حیات وحش داریم." به گفته او، برای کاهش چنین برخوردهایی و جلوگیری از نزدیک شدن حیوانات وحشی به زیستگاههای انسانی، باید تدابیری اتخاذ شود. برخی کشورها در برخورد با چنین مشکلاتی اقدامات پیشگیرانه سیستماتیکتری انجام میدهند تا از تداخل حیات وحش و زندگی انسانی جلوگیری کنند.
نقش آموزش و فرهنگسازی در مدیریت تعارضات انسان و حیات وحش
کشمیری در پایان تأکید کرد که برای کاهش تعارضات میان انسان و حیات وحش، آموزش و فرهنگسازی باید بهطور جدی پیگیری شود. در این راستا، نهادهای مختلفی مانند وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و آموزش عالی و رسانههای ملی باید بار اصلی آموزش را بر دوش بکشند. متاسفانه، در بسیاری از موارد این نهادها به اندازه کافی در این زمینه فعال نبودهاند. کشمیری بر این نکته تأکید کرد که سازمان حفاظت از محیط زیست از نظر منابع و امکانات محدود است و رسالت اصلی آن آموزش نیست. برای کاهش مشکلات موجود و حفظ توازن میان انسان و حیات وحش، باید همکاری بیشتری میان سازمانهای محیطزیست و این نهادها صورت گیرد تا از طریق آموزش و فرهنگسازی، آیندهای پایدارتر برای حیات وحش فراهم شود.
ارسال نظر