ترس محمدرضا پهلوی از اجرا نشدن طرح منشور ششگانه / وعده های شاه به کشاورزان برای پولدارشدن
رکنا : در روز ۶ بهمن ماه سال ۱۳۴۱ منشور شش گانه انقلاب شاه و ملت به رفراندوم گذاشته شد و امروز ششم بهمن ماه نیز پنجاه و نهمین سالگرد تصویب منشور ششگانه انقلاب شاه و ملت است .
محمدرضا شاه پهلوی پس از به بنبست خوردن لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و شکست طرح اعزام زنان و دختران به خدمت سربازی و همچنین بسترسازی برای حضور آنان در عرصههای انتخاباتی و سیاسی سیاست دیگری را به اسم منشور شش گانه انقلاب شاه و ملت به جریان انداخت.
او در تاریخ ۱۹ دی ماه ۱۳۴۱ کنگره ملی دهقانان ایران را در تالار ورزشی محمدرضا شاه پهلوی برگزار کرد و طرحش را با آب و تاب و تبلیغات فراوان برای نمایندگان اتحادیهها و شرکتهای تعاونی روستایی که بالغ بر صدها کشاورز و روستاییزاده بودند، تشریح کرد.
محمدرضا در سخنرانی تاریخی خود پس از صحبت درباره شرایط سیاسی کشور پیش از جنگ جهانی دوم به تشریح اقداماتی نظیر تقسیم املاک سلطنتی، فروش زمینهای خالصه، انحلال مجلس سنا و مجلس شورای ملی و اجرای قانون اصلاحات ارضی پرداخت و در آخر از منشور ششگانه انقلاب شاه و ملت سخن گفت و از همه مردم به خصوص روستاییان کشور خواست تا با شرکت در انتخاباتی که در ششم بهمن تصمیم به برگزاریاش دارد به صورت مستقیم رای مثبت خود را به صندوق ها بریزند.
محمدرضا به شدت به دنبال تثبیت موقعیت سیاسی داخلی و منطقهای خود بود
با در دست گرفتن قدرت توسط جان اف کندی، رییسجمهور دمکرات وقت ایالات متحده آمریکا، سیاست این کشور که در دولت قبل در اختیار جمهوریخواهان بود، تغییر کرد و محمدرضا پهلوی که به شدت به دنبال تثبیت موقعیت سیاسی داخلی و منطقهای خود بود و در فکر گرفتن امتیاز ژاندارمی خاورمیانه از امریکا بود خود و کشور را آماده اجرای سیاست های دیکته شده کِندی کرد.
رییس جمهور دمکرات آمریکا معتقد بود تنها راه پایدار نگهداشتن دولتهای حامی غرب، حمایت از کشورهای دوست از طریق دامن زدن به نظام سرمایهداری حاکم بر کشورهای جهان سوم و اعمال سیاست های اصلاحی به خصوص اصلاحات ارضی و اقتصادی در این کشورهاست.
رییسجمهور دمکرات امریکا در فکر جلوگیری از افزایش نارضایتی مردمی و مهار شورش های احتمالی اجتماعی بود. او این ایده را در قالب نظام سرمایهداری و حاکمیت سرمایه و پول بر منابع انسانی دنبال کرد. کِندی مدل اصلاحات اقتصادی و اجتماعیاش را شاهِ پسر دیکته کرد و محمدرضا هم آن را به شیوه خودش اجرا کرد.
ترس محمدرضا از اجرا نشدن طرح منشور ششگانه
دربار پهلوی در ابتدا تصمیم داشت برای حفظ وجه شاه، مسؤولیت اصلاحات ارضی و اقتصادی را بر عهده نخستوزیران وقت پهلوی بگذارد اما محمدرضا از بیم انحراف در طرحش و درست اجرا نشدن آن خودش مستقیم وارد میدان شد. او برای محکمکاری تصمیم گرفت در مرحله دوم، اصول ششگانه مدنظرش را به رفراندوم عمومی گذارد به همین دلیل زمینه برگزاری اولین کنگره شرکتهای تعاونی روستایی در ۱۹ دی ۱۳۴۱ را به وجود آورد و در این کنگره از عموم مردم ایران به خصوص روستاییان خواست برای تصویب ملی این اصلاحات اقدام کنند و آراء مثبت خود را به صندوق بریزند.
محمدرضا اصلاحات به رفراندوم گذاشته در این کنگره را در میان کف و سوت و شادی نمایندگان اتحادیهها و شرکتهای تعاونی روستایی این چنین تشریح کرد: «اصولی که من به عنوان پادشاه مملکت و رییس قوای سه گانه به آرای عمومی میگذارم و بدون واسطه، مستقیما رای مثبت ملت ایران را در استقرار آن تقاضا میکنم به این شرح است:
۱-الغای رژیم ارباب و رعیتی با تصویب اصلاحات ارضی ایران بر اساس لایحه اصلاحی قانون اصلاحات ارضی مصوب ۱۹ دی ماه ۱۳۴۰ و ملحقات آن
۲-تصویب لایحه قانونی ملی کردن جنگلها در سراسر کشور
۳-تصویب لایحه قانونی فروش سهام کارخانجات دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی
۴-تصویب لایحه قانونی سهیم کردن کارگران در منافع کارگاههای تولیدی و صنعتی
۵-لایحه اصلاحی قانون انتخابات
لایحه ایجاد سپاه دانش به منظور تسهیل اجرای قانون تعلیمات عمومی و اجباری
نطق طولانی و فراخوان شاه در کنگره از مردم
محمدرضا شاه پهلوی در نطق طولانیش در این کنگره گفت: «قریب به ۲۲ سال از سلطنت من میگذرد و اغلب شما در این مدت شاهد و ناظر وقایع این مملکت بودهاید و میدانید که تمام این مدت روزهای خوش و با سعادتی نبود. مملکت ما دچار گرفتاریهای گوناگونی بود. مدت زمانی جنگ و بعد از جنگ دچار اشکالات فراوانی بودیم و این اشکالات را به خواست خداوند توانستیم یکی پس از دیگری از آنها بگذریم، تا این که امروز به بزرگترین آرزوهای قلبی خودم و می دانم ملت ایران برسیم که ببینیم چنان جمعیتی به نمایندگی حقیقی اکثریت مردم ایران در اینجا جمع شدهاند برای پیریزی و شالوده همکاریهایی که اولا بین خودشان به وسیله شرکتهای تعاونی و سازمان مرکزی شرکتهای تعاونی از طرفی و از طرف دیگر حصول همکاری بین طبقه جدید زارع یا دهقان ایرانی با سایر طبقات تولید کننده و زحمتکش و احیانا مصرف کنندهی این مملکت.
برای من که از طفولیت، از زمانی که در مدرسه درس میخواندم به فکر خود، در صدد چارهجویی برای بهبود زندگی آن موقع رعیت ایران بودم، پاداشی بالاتر از این نیست که امروز ببینم به خواست خداوند، نه فقط زندگی آن رعیت سابق بهبود پیدا کرده است، بلکه نه فقط ما رعیت و کلمه رعیت و خاصیت رعیت را از بین برده و او را یک نفر دهقان آزاد و حاکم بر سرنوشت خود کردهایم.
از همه مهمتر شخصیتی است که من امروز در فرد فرد دهقانهای ایران میبینم و او را گردن فراز و پر از امید به آتیه و مصمم به کارکردن بیشتر میبینم. خداوند را شکر که ما توانستیم امروز در چنین جلسهای این آمال و آرزوی دیرینه خود را این طور، به این سرعت، به این خوبی، جامه عمل پوشیده ببینیم.
چیزی که شاید سایر ممالک نه به این خوبی و در قرنها کشمکش و خونریزی توانستهاند احیانا به دست بیاورند، ما در عرض یک سال به دست آوردهایم. علت این کار چیست؟ علت این کار یکی صحیح بودن برنامه و قانون، دوم قبولی اکثریت قاطع ملت ایران با وجود تمام دسایس و کارشکنیها، و سوم اینکه مسلما تمام افرادی که مامور اجرای این کار بودهاند با جان و دل و یا از روی انجام وظیفه به وظیفه خود پرداختهاند که در این راه بهترین شاهد اول طرز انجام وظیفه مامورین اصلاحات ارضی است در سراسر مملکت که چطور شب و روز با یک روحیه و ایمان عجیبی کارکردند و مسلما سایر مامورین دولت نیز به نوبه خود همه به این امر خطیر کمک کردند.
عظمت این اصلاح عمیق اجتماعی به قدری زیاد است که چون ما از یک فاصله کوتاه و نزدیکی به آن نگاه میکنیم شاید قادر به درک آن نباشیم، هر چقدر فاصله دورتر بشود و زمانی بگذرد آن وقت ما میتوانیم پی به عظمت و قاطعیت این کار ببریم، چیزی که مسلما در تاریخ ایران بی سابقه بوده است. این موضوع، یعنی آزادی اکثریت ملت ایران، توام با رفاه حال او، توام با آسایش خیال او، این محدود به بهبود زندگی دهقانی ایران نخواهد بود.
وعده های شاه به کشاورزان برای صاحبخانه و پولدارشدن
دهقان ایرانی که بیشتر تولید خواهد کرد و بیشتر پول به دست خواهد آورد، این پول خود را صرف خواهد کرد. مطمئنم با رشدی که من در شما میبینم این پول را در راه صحیح صرف میکنید، یعنی برای خودتان منزل میسازید، یعنی برای خودتان یا به وسیله شرکتها تهیه وسایل زراعت جدید میکنید، زراعت را کم کم مکانیزه میکنید، به طرق جدید آشنا میشوید، به کود شیمیایی آشنا میشوید. آنهایی که قادر هستند اضافه بر زراعت، حشم مختصری نگهداری خواهند کرد، مرغ نگاهداری خواهند کرد، درخت خواهند زد؛ این تولید اضافی و ایجاد ثروت اضافی کمک خواهد کرد به رونق کارخانجات این مملکت، به رونق صنعت این مملکت، صنعت که رونق پیدا کرد و بازار بیشتری پیداکرد، وضع کارگرهای این مملکت به نوبه خود به همان تناسب بهتر میشود.
برای کارگرها همانطور که اطلاع دارید و دیروز یا پریروز قانون آن منتشر شد یک اقدام مترقی دیگری که امیدواریم آن هم به زودی نتایجش معلوم باشد. وقتی که رونق صنعتی پیدا شد مسلما درآمد کارگر اضافه میشود. درآمد کارگر که اضافه شد به نوبه خود قدرت خرید او بالا میرود، وقتی که قدرت خرید زارع و کارگر بالا رفت و زندگی مرفه تری داشتند، زندگی متمدن تری داشتند خانه داشتند لباس داشتند غذا به اندازه کافی خوردند، یک طبقه جدیدی وارد کار میشود که او باید این وسایل این کارها را فراهم بکند یا واسطهای باشد و آن اصناف هستند، پیشه وران هستند که آنها به نوبه خود از رونق زندگی دهقان و کارگر زندگیشان رونق پیدا میکند، و همین طور این سلسله سرایت میکند به عموم طبقات مملکت و باعث این میشود که تمام افراد این مملکت دارای زندگی مرفه تر و بهتری باشند.
الان کلید این زندگی بهتر و مرفه تر در دست شما دهقانان ایران است، برای اینکه اکثریت ملت ایران را فعلا شما تشکیل میدهید و تا چند سالی این اکثریت همین طور با شما خواهد بود تا اینکه هر چقدر مملکت رو به ترقی برود، هر چقدر وسایل کشاورزی مکانیزه بشود و هر چقدر که ما بتوانیم اراضی جدیدی مهیا برای کشت و زرع بکنیم و از طرفی صنعت مملکت رونق پیدا کند و مملکت هم صنعتی بشود، این حد نصاب فعلی عوض خواهد شد ولی تا اقلا یک نسل مسئولیت اساسی استقرار و ثبات این مملکت بر دوش شما طبقات نجیب، زحمتکش و شریف دهقانان ایرانی خواهد بود.
ملت ایران! روزی که مسولیت سنگین پادشاهی را بعد از استعفای پدر تاجدار خود برعهده گرفتم، به کلام الله مجید سوگند یاد کردم که تمام هَمِ خود را مصروف حفظ استقلال ایران نموده و حدود مملکت و حقوق ملت را محفوظ و محروس بدارم و تعهد کردم که در تمام اعمال و افعال خداوند عز شانه را حاضر و ناظر دانسته منظوری جز سعادت و عظمت دولت و ملت ایران نداشته باشم و از خداوند مستعان و ارواح طیبه اولیای اسلام استمداد کردم که در خدمت به ترقی ایران توفیق پیدا کنم.
خداوند قادر متعال را به شهادت میطلبم که تا امروز با وجود مخاطراتی که در راه انجام این مقاصد، حتی زندگی مرا تهدید میکرد به این پیمان وفادار بودهام، و در راه حفظ حدود ایران با وجود اشغال نظامی کشور در زمان جنگ و مصائبی که بعد از آن در دوره هرج و مرج به کمک عوامل مخرب ایجاد شده بود به توفیق الهی و پشتیبانی ملت عزیز ایران عموما و مردم فداکار آذربایجان خصوصا، توانستم خطه مقدس آذربایجان را از کام تجزیه طلبان برهانم [کف زدن باشندگان] و تمامیت ارضی میهن خود را محفوظ و محروس بدارم.
در سال ۱۳۲۹ برای دادن نمونه عملی اقدامات اصلاحی دستور دادم املاک موروثی سلطنتی را میان کشاورزان تقسیم کنند و قانون فروش خالصجات را تدوین نمایند. معذالک هیچ یک از مالکان بزرگ سرمشق نگرفتند و در عناد و لجاج خود در مقابل سیر جبر تحولات زمان ایستادند.
اجرای اصلاحات و آماده کردن ملت ایران برای شرکت در مسابقه ترقی
اجرای این اصلاحات و آماده کردن ملت ایران برای شرکت در مسابقه ترقی و تعالی جامعه بینالمللی امروز، آرزوی من و هر فرد اصلاحطلب وطن پرست است. آنچه در زمینه اصلاحات تاکنون اقدام شده عبارت از زیرسازی بنای ایران نوین بر پایه جامعه آزاد و دموکرات و مترقی و مرفه است که باید تا آخرین مرحله به همین نحو پیش برود و از مردم زحمتکش ایران ملتی شاداب و متحد و مرفه و سعادتمند بسازد و بی عدالتیهای اقتصادی و اجتماعی را از میان مردم وطن ما بزداید و فواصل طبقاتی را از میان بردارد.
بدون شک عوامل سیاه ارتجاعی که به خاطر حفظ منافع خود ملت ایران را در غرقاب مذلت و فقر و بی عدالتی میخواهد در قبال این تحول عمیق و اساسی از پای نخواهد نشست. همچنین قوای مخرب سرخ که هدفش اضمحلال مملکت و تسلیم آن به اجانب است از پیشرفت این برنامه ناراضی است و در تخریب آن خواهد کوشید.
در اینجا من به حکم مسولیت پادشاهی و وفاداری به سوگندی که در حفظ حقوق و اعتلای ملت ایران یاد کردهام، نمیتوانم ناظری بی طرف در مبارزه قوای یزدانی با نیروهای اهریمنی باشم، زیرا پرچم این مبارزه را خود بردوش گرفتهام. برای آنکه هیچ قدرتی نتواند در آینده رژیم بردگی دهقان را از نو در مملکت مستقر سازد و ثروتهای ملی کشور را به تاراج جماعتی قلیل بسپارد، وظیفه خود می دانم به نام رییس قوای سه گانه مملکتی بر اساس اصل ۲۷ و استناد به اصل ۲۶ متمم قانون اساسی که اعلام میدارد:
قوای مملکت ناشی از ملت است
مستقیما به مردم ایران رجوع کنم و استقرار این اصلاحات را از طریق مراجعه به آرای عمومی، پیش از انتخابات مجلسین، از ملت ایران که حاکم بر مجلسین و منشای اقتدارات ملی است تقاضا کنم، تا بعد از این منافع خصوصی هیچکس و هیچ گروهی قادر به محو آثار این اصلاحات که آزاد کننده دهقان از زنجیر اسارت رژیم ارباب و رعیتی و تامین کننده آینده بهتر و عادلانهتر و مترقیتری برای طبقه شریف کارگر و بهبود زندگی کارمندان صدیق و زحمتکش دولت و رونق زندگی اصناف و پیشهوران و حافظ ثروتهای ملی است، نباشد. من علاقهمندم این قوانین که به منظور تحقق تحول عظیم تاریخی در ایران به موقع اجرا گذاشته شده است مستقیما مورد تصویب افراد ملت ایران قرارگیرد.
پس برای سعادت ملت ایران و به منظور استقرار اصلاحات انجام شده و احتراز از خدشهدارکردن این اصلاحات از طرف عوامل ارتجاعی و مخرب، به پاداش مجاهداتی که در راه رستاخیز ملی ایران شده است و با توجه به علاقه قلبی که مرا با ملت ایران پیوسته داشته از فرد فرد مردم ایران در هر جا که هستند تقاضا میکنم برای تصویب ملی این اصلاحات شرکت کنند و آرای مثبت خود را بدهند و شایستگی خود را در مقابل جامعه مترقی جهانی و نسلهای آینده و تاریخ ایران به مرحله ثبوت برسانند.
شاه با عصبانیت گفت رفراندوم را برگزارو تصویب می کنم
حجت الاسلام اسماعیل فردوسی پور در کتاب خاطراتش با اشاره به این موضوع نوشت: «بعد از لغو این تصویب نامه شاه عصبانی شد و گفت: حالا که جلوی این تصویب نامه را گرفتند من خودم رفراندوم برگزار می کنم و مواد شش گانه را به رای مردم می گذارم و با رای مردم آنها را تصویب می کنم. یک رفراندومی هم در ششم بهمن سال ۱۳۴۱ برگزار شد و رسانههای دولتی مدعی شدند که پنج میلیون نفر به این مواد ششگانه رای دادند که این دروغ بود، برای اینکه علما رفراندوم را تحریم کرده بودند، کما اینکه انتخابات سال بعد را هم علما و بزرگان حوزه تحریم کردند و مردم در انتخابات شرکت نکردند. البته مواد ششگانه هم به شش تا توقف نکرد مواد ششگانه کمکم شد مواد ۱۸ گانه و مواد ۱۹ گانه و تا ۲۱ مواد هم رسید و مرتب اضافه شد. هر روز شاه یک ماده به آن اضافه می کرد که بعدها بر اثر همین به نام انقلاب سفید مشهور شد.»
مخالفت امام و علما با طرح انقلاب سفید و به رفراندوم گذاشتن آن
طرح انقلاب سفید و به رفراندوم گذاشتن آن در تاریخ ششم بهمن به مردم ابلاغ شد. علما و روحانیان برای روشن شدن مسئله، نمایندهای به نام حاج آقا روحالله کمالوند از علمای خرم آباد را نزد شاه فرستادند و مخالفت خود را با لوایح ششگانه و رفراندوم آن به اطلاع شاه رساندند، اما او که بقای سلطنت خود را به اجرای آن، وابسته میدانست، به مخالفت علما و روحانیان توجهی نکرد.
امام خمینی (ره) پس از اعلام انقلاب سفید، مخالفت شدید خود را با آن و همچنین با رفراندوم اعلام کردند و گفتند: «به نظر اینجانب، این رفراندوم که به لحاظ رفع برخی از اشکالات به اسم تصویب ملی خوانده شده، رای جامعه روحانیت اسلام و اکثریت قاطع ملت ایران است، در صورتی که تهدید و تطمیع در کار نباشد و ملت بفهمد که چه میکند. اینجانب عجالتاً از بعضی جنبههای شرعی آن و از بعضی اشکالات اساسی قانونی آن برای مصالحی صرفنظر میکنم، فقط به پارهای اشکالات اشاره مینمایم.
ایشان در بیان مخالفت خود گفتند: « در قوانین ایران، رفراندوم پیشبینی نشده و تاکنون سابقه نداشته است. معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندوم نماید و این امری است که باید قانون معین کند. در ممالکی که رفراندوم، قانونی است، باید به قدری به ملت مهلت داده شود که یک یک مواد آن مورد نظر و بحث قرار گیرد و در جراید و وسایل تبلیغاتی، آراء موافق و مخالف منعکس شود و به مردم برسد. رایدهندگان باید معلوماتشان بهاندازهای باشد که بفهمند به چه رای میدهند؛ بنابراین اکثریت قاطع، حق رای دادن در این مورد را ندارند، و فقط بعضی اهالی شهرستانها که قوه تشخیص دارند صلاحیت رای دادن دارند که آنان هم بیچون و چرا مخالف هستند. باید رای دادن در محیط آزاد باشد و هیچگونه فشار و زور و تهدید و تطمیع انجام شود، و در ایران، این امر عملی نیست که اکثریت مردم را سازمانهای دولتی در تمام نقاط و اطراف کشور ارعاب کرده و در فشار و مضیقه قرار داده و میدهند. »
منبع : ایسنا
ارسال نظر