دلایلی که حباب‌های بازار بورس تهران براحتی نمی ترکند !

به گزارش خبرنگار رکنا، طلا، املاک و ارزهای خارجی، هیچکدام جایگزین‌های پرجاذبه ای برای سرمایه گذاری در بازار بورس نیستند. توقف و اخلال در مبادلات تجاری در بازار طلا، املاک و ارزهای خارجی در ابتدای پندمیک نمونه ای از دلایلی هستند که سرمایه گذاران عادی، بازار بورس را معمولا ترجیح می دهند.

بهره های بانکی و تحریم ها دلایل دیگری هستند که بازار بورس گزینه جذاب‌تری برای سرمایه گذاران عادی محسوب می شود. چرا که بهره های بانکی بنا به ملاحظات اجتماعی و با کنترل شدید دولت پایین نگه داشته شده و تحریم ها راه سرمایه گذاری خارجی را مسدود کرده است و هیچکدام نرخ بازده سرمایه گذاری قابل مقایسه ای با بازار بورس ندارند.

تحریم های بین المللی درآمد نفتی کشور را کاهش داده است و دسترسی کشور به بازارهای پولی جهان را به شدت با مشکل مواجه کرده است. در این میان به نظر نمی رسد که راه حل دولت پیشین در پر کردن حفره عمیق کسر بودجه راه حلی عملی و مورد پشتیبانی سرمایه گذاران باشد.

اقدام دولت قبل در فروش سهام شرکت‌های دولتی در ظاهر تلاشی برای خصوصی سازی ولی در عمل تلاشی برای جبران کاهش درآمد بزرگی بود که تحریم ها سبب شده بودند. سرمایه گذاران خرد و کم تجربه فروش سهام شرکت‌های دولتی را فرصتی مغتنم برای سرمایه گذاری امن با سود سرمایه گذاری قابل توجه شمردند. اما سرمایه گذاران با تجربه می دانند که خصوصی سازی و تلاش در جهت تغییرات ساختاری، بهینه سازی و افزایش سودآوری این شرکت ها با عرضه سهام به سهام داران خرد حاصل نمی شود. امری که سرمایه گذاران کم تجربه و خرد از آن غفلت کردند.

هنگامی که سهام شرکت‌های دولتی به بازار بورس عرضه شد به گزارش بازار بورس تهران، بعنوان نمونه قریب به دو میلیون نفر اقدام به خرید سهام شستا به ارزش بیش از ۴۰۰ میلیون دلار کردند که بزرگ‌ترین ارایه سهام به عموم در تاریخ بازار بورس کشور بود. علاوه بر آن تعدا‌د دیگری از موسسات دولتی سهام شان را در بازار بورس ارایه دادند. ارایه سهام این شرکت ها در بازار بورس به هیچوجه به بهینه سازی و سودآوری این شرکت ها نمی توانست منجر  شود چرا که هزاران سهامدار خرد نه قدرت و نه نفوذ کافی برای تغییرات گسترده در مدیریت و یا تغییر در تصمیم گیرهای تجاری این موسسات را نداشتند.

سرمایه گذاران با تجربه می دانند که سرمایه گذاری در زمانی که کشور در میان بحران های اقتصادی و سیاسی قرار دارد، سرمایه گذاری پر ریسکی است. خصوصا در بازار بورس تهران که مولفه های اقتصادی شرکت‌های حاضر در بازار بورس عمیقا به نوسانات اقتصاد کلان کشور گره خورده اند. همچنین قوانین و آیین نامه های ناکارآمد بازار بورس، ریسک سرمایه گذاری را به مراتب بالاتر می برند. در بازارهای سهام پر رونق جهانی، ارزش سهام شرکت ها مستقیما به عملکرد و سوددهی آن شرکت ها مرتبط می شود. در حالیکه در بازار بورس تهران ملاحظات دیگری در ارزش گذاری سهام بسیاری از شرکتها، ارزش آنها را گرانتر از آنچه باید باشند نمایان می کند.

اعتماد از بین رفته سرمایه گذاران خرد در سرمایه گذاری در بازار بورس برای خرید سهام شرکت‌های دولتی عملا دولت را از دسترسی به منابع پولی داخلی محروم کرده و‌مسبب فرار سرمایه از تنها بازار پر جاذبه سرمایه گذاری داخلی کرده است. سرمایه گذاران خارجی برای سرمایه گذاری در بازار ۱۲۰۰ میلیارد دلاری اوراق بهادار تهران تشویق می شوند. ولی فقدان قوانینی که تضمین کننده سرمایه گذاری منصفانه همراه با دخل و تصرف‌های پنهان و آشکار دولت در مشخصه های بازار بورس، سرمایه گذاران عمده و خبره خارجی را از سرمایه گذاری در بورس تهران منصرف کرده است. در این میان سرمایه گذاران داخلی تنها با علم و احاطه کافی و تجربه مناسب سرمایه گذاری در بازارهای بورس می توانند در سرمایه گذاری های پر ریسک سودآور باقی بمانند. در چنین شرایطی سرمایه گذاران خرد و کم تجربه شانس ناچیزی برای سودآوری خواهند داشت.