بلای باورنکردنی که مهاجرت آقازاده ها بر سر ایران آورد/ یک استاد دانشگاه توضیح داد

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،  سید جواد میری ، استاد تمام جامعه شناسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و پژوهشگر اجتماعی، می گوید: در انگلستان خاندان ها مهم هستند ولی در کشوری مثل سوئد خاندان ها نقش ندارند؛ ولی در همان انگلستان هم که عقبه خانواده ها خیلی اهمیت دارد، یک مورد دیگر بسیار مورد توجه است و آن این است که در این عالمیت جدید، باید درک کرده باشید. دانش، تکنولوژی و سرمایه از جمله مواردی است که می تواند در به جایگاه بالا رسیدن یک فرد تاثیر گذار باشد.

وی می افزاید: اینطور نیست که در ایران اصلا به این مهم توجه نشود ولی یک سری فیلترها برای آن گذاشته می شود که خیلی به روز نیست. در این شرایط است که نقش دانشگاه مهم تر از قبل می شود.

سید جواد میری، جامعه شناس در ادامه می گوید: 4 هزار و 500 خانواده در ایران هستند که در مراتب بالای قدرت در ایران هستند. این درست است که یک انسجام ایجاد می کند اما در عین انسجام، یک نوع از انجماد را نیز ایجاد می کند. کادرسازی به این دلیل اتفاق نمی افتد که معیارهایی را برای خودی یا ناخودی بودن تعیین کرده ایم که رنگ و بوی جامعوی ندارد ولی رنگ و بوی خاندانی و خانواده ای دارد. به همین دلیل است که دایره اش تنگ تر می شود. 

وی می افزاید: این به اعتماد اجتماعی ضربه می زند که هر نظامی به این سرمایه اجتماعی نیاز دارد و بدون این سرمایه اجتماعی، هیچ نظامی نمی تواند برای خودش آینده ای متصور شود. 

معنای « نفوذ » آن طور که تصور می کنید نیست ؛ همین که دامپزشک به جای راننده تریلی بنشیند و برعکس کافی است

سید جواد میری می گوید: هر جامعه ای با دو مقوله ثبات و تحول است که استمرار می یابد. جوامع موفق آنهایی هستند که بین این دو توازن ایجاد کنند. جامعه ای که به سمتی برود که همه چیزش جزء ثوابت تلقی شود و هیچ تحولی صورت نگیرد آن جامعه در عرض چند سال از بین می رود. جامعه ای هم که هیچ چهارچوب ثابتی نداشته باشد نیز رو به نابودی می رود. باید بین این دو توازن ایجاد کرد. اینکه به هر چیزی بخواهیم نفوذ بگوییم، به این معناست تلقی درستی از جامعه و جهانی که در آن زندگی می کنیم نداشته باشیم.

وی می افزاید: اگر بخواهیم در زمین دیگران بازی نکنیم باید تکثر جامعه ایرانی را بپذیریم. 

مسئولان بدنه کارشناسی را جدی نمی گیرند

سید جواد میری در خصوص اینکه چرا دسترسی به آمارهای مستند و واقعی برای پژوهشگران آسان نیست، می گوید: ما در ایران، در وضع پژوهش نیستیم. موقعیت فرهنگ غالبی که بر ذهن و زبان سیاستمداران و سیاست گذاران است، «فرهنگ پیشاپژوهش» است. ما هنوز به آن سطح نرسیدیم که بدنه کارشناسی را جدی بگیریم.