به گزارش رکنا،
دانشگاههای ایران دانشجویان ممتاز برای اقتصاد غرب و شرق تربیت میکنند!/ بحرانی برای امنیت و آینده کشور
رکنا،دانشگاههای ایران دانشجویان ممتاز و اغلب رایگان تحصیل کرده را که خرج تحصیل آنها از سوی دولت تامین شده است را گویی فقط برای اقتصادهای غربی و شرقی تربیت میکنند که با جذب آنها از چنین سرمایهگذاریهایی بهرهمند می شوند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، 5 آبان ماه امسال الهام یاوری، رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان گفت: ۷۰ درصد دانشآموزان مدارس سمپاد به خارج کشور مهاجرت میکنند و تنها ۳۰ درصد آنان در داخل کشور میمانند.
اخیرا نیز علی حسینی، معاون سرمایه انسانی مرکز تعاملات بینالملل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهور گفته است: ۱۰ هزار نخبه ایرانی در دانشگاههای بسیار خوب دنیا تحصیل میکنند. به گفته او تنها ۲ هزار و ۷۰۰ نفر از آنها به کشور بازگشتند.
این در حالی است که بهرام صلواتی مدیر رصدخانه مهاجرت نیز همین چند روز پیش بیان کرده است : تا دو سال پیش عوامل اقتصادی باعث مهاجرت بودند، اما حالا بیثباتی اجتماعی و ناامیدی بیشتر از عوامل اقتصادی تاثیرگذار است. پیشبینی میکنم در سال ۱۴۰۱ یکی از شدیدترین و وخیمترین موجهای مهاجرت را فقط در بحث فرار مغزها خواهیم داشت.
بحران بزرگ مهاجرت از ایران دیگر امنیت و آینده کشور را نشانه گرفته است
کارشناسان کار و اشتغال در خصوص ارتباط مهاجرت و فضای شغل در هر کشور اینگونه می گویند که هر کشوری موانع تجارت را بردارد، مسیر رانت را ببندد و شایسته سالاری را گسترش دهد، آمار مهاجرت نخبگان و جوانان خود را کاهش می دهد. مهاجران بعد از هزینه ای که کشور مبدا برای رشد و متبحر شدن آنان انجام می دهد به دلیل نبودن شرایط زیست و کار مناسب به سمت کشور مقصد کوله بار مهاجرت می بندند و به نیروی کار کشور مقصد اضافه می کنند.
البته بسیاری از متخصصان حوزه کار می گویند اینکه تصور شود که مهاجران بازار کار را از ساکنان کشور مقصد می ربایند نادرست است زیرا در واقع کارگران و جوانان مهاجر (مستقیم یا غیرمستقیم) به تقاضای نیروی کار و همچنین عرضه نیروی کار در کشور مقصد می افزایند. پول در می آورند و خرج می کنند. یک کارگر یا جوان مهاجر با ورود به هر کشوری همانطوری که صندلی یا جایگاه شغلی را پر می کند برای فضای کشور مقصد، تولید شغل هم می کند و جاده پیشرفت علمی و اقتصادی آن کشور را صاف تر می کند.
اگر سردمداران کشورهای توسعهنیافته و در حال توسعه از جمله ایران بتوانند فضایی مطمئن، عادلانه و تهی از رانت و فساد را برای فعالیت نخبگان به وجود بیاورند میتوان امیدوار بود که از بسیاری از مهاجرتها پیشگیری شود. هدف از این راهبرد درگیر کردن نخبگان در مقوله توسعه و ایجاد شرایطی است که آنها دیگر خود را قربانیان توسعهنیافتگی تلقی نکنند، بلکه توسعهنیافتگی را مشکل خود فرض کنند و در شرایط سخت بمانند و برای نیل کشورشان به توسعهی اقتصادی و پیشرفت مشارکت کنند.
تولید چرخ پیشرفت کشورهای غربی و شرقی در دانشگاه های ایران
نگاهی به آمار کمی قدیمی داشته باشیم که البته از وضعیت آن کاسته نشده است و با برآورد شرایط اقتصادی و میزان تولید شغل و اشتغال می توان به این نتیجه رسید که این آمار بیشتر هم شده و اهمیت توجه به آن نیز بیشتر شده است. در سال 2015-2016، بیش از 4.3 میلیون دانشجو در دانشگاه های ایران تحصیل می کردند. این بدان معناست که بیش از 5 درصد از کل جمعیت کشور یا 4/7 درصد از جمعیت بزرگسال کشور (19 سال به بالا) در نظام آموزش عالی ایران ثبت نام کردند. برای درک بهتر معنای این اعداد، اینگونه بگوییم که در سال 2016، 20.4 میلیون یا کمی بیش از 6٪ از جمعیت ایالات متحده (یا 8.3٪ از جمعیت بزرگسال 19 سال و بالاتر ایالات متحده) در دانشگاه شرکت کردند. اقتصاد آمریکا تقریبا حدود 47 برابر اقتصاد ایران است و بسیاری از فارغ التحصیلان کالج ها و دانشگاه های آمریکا اتباع خارجی هستند و در نهایت جذب نیروی کار کشورهای متبوع خود می شوند. اینگونه باز ایالات متحده به اندازه کافی فارغ التحصیل دانشگاهی دارد که بتواند در اقتصاد خود جذب شود. اینجاست که سیستم آموزش عالی ایران بحران زا می شود. زیرا تولید فارغ التحصیلان دانشگاهی بسیار بیشتر از آنچه است که اقتصاد داخلی بتواند جذب کند.
حدود نیمی از جوانان بیکار کشور، تحصیلات دانشگاهی دارند
این روند که در دهه گذشته بدتر شده است، به نوبه خود مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در داخل ایران را تشدید کرده است که اول از همه نارضایتی جوانان از اقتصاد است.حدود نیمی از جوانان بیکار کشور، تحصیلات دانشگاهی دارند و این شرایط می تواند ناامیدی عمیق جوانان را که به بسیاری از آسیب های اجتماعی و درگیری های سیاسی منجر شود ایجاد کند.
این دانشجویان در ادامه اگر توان مالی داشته باشند به جمعیت مهاجر می پیوندند و دومین بحرانی کشور را شکل می دهد که نظام آموزش عالی و مدیران اقتصادی کشور مسبب آن هستند.
به عبارت دیگر، دانشگاههای ایران دانشجویان ممتاز و اغلب رایگان تحصیل کرده را که خرج تحصیل آنها از سوی دولت تامین شده است را گویی فقط برای اقتصادهای غربی و شرقی تربیت میکنند که با جذب آنها از چنین سرمایهگذاریهایی بهرهمند می شوند.
راه حل اولیه
اقتصاد ایران با موانع زیادی مواجه است که رشد سریع اقتصاد و نرخ بالای اشتغال زایی را تقریبا غیرممکن می کند. به نظر تنها راه حل مشکل بیش از حد تحصیل در ایران، کاهش تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی در کشور به سطحی است که بتوانند بعد از خروج از دانشگاه جذب اقتصاد شوند که می تواند به سمت افزایش کیفیت آموزش و تمرکز بر مهارت ها و مدارک قابل جذب توسط اقتصاد هدایت شود و نرخ فرار مغزها را کاهش یا حتی معکوس کند.
ارسال نظر