به گزارش رکنا ،
روایت درد معیشت دستفروشان تهران / نژادبهرام: اتاق اصناف اجازه نداد دستفروشان اتحادیه داشته باشند + فیلم
رکنا: این روزها دستفروشان تهرانی هم مانند دیگر اقشار جامعه شرایط دشواری را تحمل می کنند. آنها هم مانند دیگر شهروندان از گرانی گله دارند و تاکید می کنند این که از صبح تا شب ناچارند که برای کسب لقمه ای نان، در گوشه ای از چهارراه های شهر یک لنگه پا بایستند، آنها را از داشتن یک زندگی آرام و خیالی آسوده از آینده محروم کرده است. البته در دو سه سال گذشته بخش زیادی از مردم ایران ناچار به تحمل این دردهای معیشتی شده اند، اما تفاوت اینجاست که دستفرشان تهرانی شغل ثابتی ندارند و هر لحظه ممکن است که با تصمیمی جدید از سوی شهرداری تهران، شغل خود را از دست بدهند؛ زیرا هنوز هم از نظر قانون، دستفروشی سد معبر تلقی می شود.
دستفروشی در تهران پدیده ای است که دهه هاست در گوشه و کنار پایتخت رواج دارد. هر زمان هم که اوضاع معیشتی مردم بدتر می شود، دستفروشی در تهران رونق بیشتری می گیرد. اکنون هم بسیاری از کسب و کارها به دلیل دست به دست هم دادن تحریم، گرانی، رکود و کرونا از سکه افتاده است، بخش زیادی از مردم پایتخت و حتی اهالی شهرستان ها به دستفروشی در تهران روی آورده اند. در این میان، زهرا نژادبهرام، عضو پیشین شورای شهر معتقد است که مدیران شهری جدید برای ساماندهی دستفروشی در تهران باید کاری کنند که تمام دستفروشان در سامانه «سامان بازار» ثبت نام کنند؛ سامانه ای که البته در دوره پنجم شورای شهر برای ساماندهی پدیده دستفروشی در تهران طراحی شد، اما از مرداد سال گذشته یعنی زمان آغاز به کار رسمی این سامانه تا کنون فقط 5 هزار دستفروش در «سامان بازار» ثبت نام کرده اند.
"گرانی" درد مشترک همه؛ از جمله دستفروشان
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، دهه هاست که آنها را در هر کوی و برزن می بینیم. هیچ شهری چه کوچک و چه بزرگ از حضور آنها خالی نیست. تقریبا سر تمام چهارراه ها و در حاشیه همه میادین اصلی شهرها می توان حضور پرتراکم آنها را مشاهده کرد و معمولا هر وقت اوضاع معیشتی دشوارتر می شود، حضور آنها در کوچه ها و خیابان ها نیز بیشتر می شود. قشری که «دستفروشی» شغل اصلی بسیاری از آنها نیست و خیلیهایشان هم از جبر «بیکاری» به بساط کردن روی آورده اند. اساسا بیکاری و دستفروشی دو پدیده ای است که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و هرچقدر آمار اشتغال در مشاغل رسمی کمتر شود، افراد بیشتری به اشتغال در مشاغل غیررسمی از جمله دستفروشی روی می آورند.
با این که بساطی ها کسب و کاری دارند و وضعشان از آنها که جور زمانه همه چیزشان را گرفته، بهتر است، اما دستفروشان هم مانند دیگر شهروندان این کشور از این گله دارند که چند سالی است زندگی بر آنها به شدت سخت گرفته و تلاش آنها برای امرار معاش، هر روز کمتر از قبل نتیجه می دهد. آنها می گویند که هرچه بیشتر از قبل «سگ دو می زنند»، کمتر از گذشته عایدشان می شود و اگر مردم می بینند که نرخ اجناس بساطی ها هم مثل مغازه دارها روز به روز بالاتر می رود، نباید به آنها خرده بگیرند، چون «گرانی» سهم مشترک همه مردم از زندگی در سال های اخیر بوده است.
این را جوانی می گوید که تا حوالی 11 شب ناچار است در گوشه ای از چهارراه ولیعصر (عج) تهران کفش فروشی کند. سخت حاضر می شود که مصاحبه کند و می گوید بگذارید به گرفتاری خودمان برسیم. تاکید دارد خودش به سختی هزینه های زندگی خود و خانواده اش را فراهم می کند و درک می کند که مردم حتی برای خریدن کفش از بساطی ها هم پول نداشته باشند؛ چراکه خود او هم آن قدر در تامین هزینه اجاره خانه و خورد و خوراک مانده است که شش ماه یک بار هم نمی تواند لباس بخرد.
ساکن محله فلاح در جنوب شهر تهران است و با وجود این که 60 میلیون تومان «پول پیش» به صاحبخانه داده، ماهی یک میلیون و 500 هزار تومان هم اجاره خانه می دهد. می گوید سه ماه دیگر که موعد اجاره اش سر می رسد، هم باید پول رهن خانه را دو برابر کند و هم نرخ کرایه را. اما این مرد که همین حالا آه ندارد که با ناله سودا کند، مطمئن است که هیچ گاه نخواهد توانست پول مورد نظر صاحبخانه را تامین کند و ناچار است که خیلی زود خانه اش را تخلیه کند.
دوست دارد که زندگی برایش معنای بیشتری داشته باشد، اما معتقد است که اکنون صرفا زندگی می کند تا زنده بماند. می داند که با شغل دستفروشی به جایی نخواهد رسید اما تاکید دارد که کار دیگری هم از دستش برنمیآید و البته معتقد است که خیلی ها هستند که محتاج نان شب مانده اند و آرزو دارند همین شغل را داشته باشند. به همین دلیل خدا را شکر می کند که حداقل کاری دارد که با آن می تواند تا حدی امورات خود را بگذراند.
این "زندگی" نمی شود که از صبح تا شب فقط کار کنیم
گوشه دیگری از چهارراه ولیعصر (عج)، جوان دیگری به همراه یکی از رفقایش مشغول فروش جوراب و کلاه است. ساعت از 11 شب گذشته است، اما این دو نفر هنوز قصد ندارند که بساطشان را جمع کنند. البته مشتری ها هم کمابیش به بساطشان سر می زنند و در این فصل گرما کسانی هم پیدا می شوند که از این افراد کلاه های زمستانی ارزان قیمت می خرند.
پسر جوان تعریف می کند که 24 سال دارد و از 10 سالگی در بازار تهران و در حاشیه خیابان های پایتخت مشغول دستفروشی بوده است. سه سال است که عقد کرده و اخیرا هم به سختی توانسته است با 300 میلیون تومان که از کودکی تا حالا پس انداز کرده است، یک منزل 95 متری در خیابان راه آهن رهن کند؛ آن هم با پول 14 سال دستفروشی انواع و اقسام کالاها و جان کردن در بازار تهران.
با این وجود او هم مانند خیلی های دیگر از وضع زندگی راضی نیست و معقتد است این زندگی نمی شود که آدم از صبح تا غروب در بازار کار کند و از غروب تا آخر شب هم برای کسب لقمه نانی بیشتر، در حاشیه خیابان دستفروشی کند. می گوید پول رهن خانه اش را هم با «قرض و قوله» جور کرده است و اگر وام ازدواج و سایر وام ها نبود، به هیچ وجه از پس رهن خانه برنمیآمد.
این پسر جوان هم مانند خیلی های دیگر سه شیفته کار می کند تا بتواند معاش روزمره خود و هزینه های ازدواجش را تامین کند و از تمام لذت های زندگی چیزی جز «خوابیدن» نصیبش نشده است. او این سوال اساسی را مطرح می کند که «مگر ما کار نمی کنیم که از زندگی لذت ببریم، پس چرا ناچاریم که به خاطر فقر و نداری هم صبح کار کنیم و هم شب و آخر شب ها هم چیزی جز خستگی و تکه نانی خشک نداریم که با خودمان به منزل ببریم؟»
روزها در بازار کارگری می کند و شب ها در حاشیه خیابان ها دستفروشی. می گوید گرانی ها او را مجور کرده است که صبح تا شب کار کند تا بتواند از پس خرج منزل خود برآید؛ اما دوست داشت زندگی آن قدر که اکنون دشوار شده است، سخت نبود و او فرصت بیشتری برای تفریح کردن و سفر رفتن داشت. دلش گرفته از این که روزی 15، 16 ساعت کار می کند و جمعه ها هم ناچار است کار کردند، اما بازهم خیالش از آینده راحت نیست و از وقتی هم که زندگی مشترک تشکیل داده، دغدغه هایش دو چندان شده است.
وقتی می پرسیم هدفت برای آینده چیست، می گوید دوست دارد که قیمت ها ثابت بمانند تا بتواند با چند سال کار کردن یک ماشین بخرد تا دلش خوش باشد که چند ماه یک بار می تواند به مسافرت برود، چراکه معتقد است این زندگی نمی شود که هر روزش با کار گره خورده باشد و او نتواند سالی یک بار هم طبیعت را ببیند. این جوان هم مثل خیلی از جوان های دیگر، دوست دارد یک منزل تهیه کند تا هر ماه استرس اجاره خانه نداشته باشد و بعد هم یک مغازه رهن کند تا بتواند بیدغدغه و بدون ترس از خطرات دستفروشی کار کند و پول دربیاورد.
از زندگی راضی ام، اما نگران "ندارها" هستم
پسر جوان دیگری در گوشه دیگری از چهارراه ولیعصر (عج) و در نزدیکی های تئاتر شهر، در حالی که ساعت به 11.30 شب رسیده، کم کم به همراه دوست خود، لباس ها را از روی رگالی که کنار خیابان گذاشته است، جمع می کند و داخل کارتن می گذارد. می خواهد هرچه زودتر جمع کند و به خانه برود، اما وقتی می شنود که می خواهیم درباره «زندگی از نگاه دستفروشان» گزارش تهیه کنیم، راضی به مصاحبه می شود و تاکید دارد برخلاف خیلی های دیگر از زندگی «راضی» است.
مهمترین دلیل رضایت خودش از زندگی را برخورداری از امنیت توصیف می کند و تاکید دارد در سال های اخیر وضع زندگی همه مردم پیشرفت کرده است، اما این روزها خیلی ها حتی با داشتن خودروی لوکس هم راضی نمی شوند. او البته معتقد است گرانی های شدید دو سه سال گذشته افرادی را هیچ سرمایه ای ندارند، به شدت تحت فشار قرار داده، اما این گرانی ها کمتر به کسانی فشار آورده است که خانه، زمین، ماشین یا کالای سرمایه ای دیگری در اختیار دارند.
28 ساله است و اهل ایلام . 15 سال است که به تهران مهاجرت کرده. تقریبا از همان ابتدا که به تهران آمده، در مشاغل مختلف کار کرده است و البته در کودکی هم در ایلام دستفروشی می کرد. اکنون هم حدود 6 سال است که در خیابان های مختلف تهران دستفروشی می کند و حدود 4 سال است که هر روز بساطش را در همین چهارراه ولیعصر (عج) پهن می کند و اینجا جاگیر شده است. شب ها را هم در یک واحد کوچک در منزل خواهر و شوهر خواهرش می گذراند.
می گوید چون مجرد است، فعلا از همین یک لقمه نانی که در می آورد، راضی است، اما دلش برای آنهایی می سوزد که ناچارند شکم چند فرزند را سیر کنند و هشتشان گرو نُهشان است. اما این دستفروش هم مثل تمام هم صنفی های خودش تاکید دارد که شهرداری هیچ وقت نباید با آنها برخورد کند، چون در آن صورت هزاران دستفروش خیابان ولیعصر (عج) که از سه راه جمهوری تا میدان تجریش پراکنده اند، بیکار خواهند شد و به خیل فقرای جامعه می پیوندند و در نتیجه، یک بدبختی به بدبختی های دیگر جامعه اضافه می شود.
می گوید چون در زندگی اش پول قلمبه ای نداشته، از درآمد دستفروشی راضی است. تعریف می کند بسته به شرایط ماهیانه بین 6 تا 8 میلیون تومان درآمد دارد، اما چون ارزش پول کم شده، هم مقدار پس انداز ماهیانه اش کمتر شده و هم ناچار است که برای پس انداز کردن، از بسیاری از خرج های روزمره بزند. اما سه سال پیش که حداکثر ماهی 4 میلیون تومان پول درمیآورد، هم بیشتر پس انداز می کرد و هم خرج روزمره اش کمتر بود.
می گوید او هم مثل مشتری ها از بالا رفتن پیاپی نرخ اجناس ناراضی است. چون مجبور است جنسی را که امروز با یک نرخ به مشتری می فروشد، فردا با نرخی بیشتر از عمده فروش تهیه کند. به همین دلیل، او هم ناچار است که هر چند هفته یک بار قیمت اجناسش را چند درصد بالا ببرد تا بتواند چرخ کاسبی اش را بچرخاند.
در این میان البته طبیعتا بالا رفتن قیمت اجناس، قدرت خرید مردم را کم می کند و هر چه این گرانی ها بیشتر می شود، مشتری ها حتی از دستفروش ها هم کمتر جنس می خرند؛ در چنین شرایطی هم دستفروش ها چاره ای ندارند جز این که برای حفظ درآمد ماهانه، حاشیه سودشان را بالاتر ببرند و اجناس خود را گران تر کنند؛ نوعی سیکل گرانی که تا کسی جلوی آن را نگیرد، همچنان ادامه خواهد یافت.
فقط 5 هزار دستفروش تهرانی در "سامان بازار" ثبت نام کرده اند
این سه روایت کوتاه که هر سه روایت هایی از زندگی از نگاه دستفروشان هستند، نشان می دهد که در سال های اخیر، گرانی ها زندگی را بر بساطی های مملکت هم مانند سایر شهروندان سخت کرده است. اما آنچه در این میان بیشتر درباره دستفروشان حائز اهمیت به نظر می رسد، این است که چرا با وجود بحث های زیادی که درباره پدیده دستفروشی در دهه های گذشته مطرح شده، هنوز دستفروشان تهران و البته دیگر شهرهای کشورمان ساماندهی نشده اند تا با این اقدام، اندکی شرایط زندگی آنها بهتر شود؟
زهرا نژادبهرام، عضو دوره پنجم شورای شهر تهران در پاسخ به این سوال به خبرنگار رکنا گفت: دستفروشی شغلی موقتی است و بسیاری از دستفروشان شغل های دائمی دیگری دارند و همین مساله، ساماندهی پدیده دستفروشی را سخت تر می کند و نمی توان از همه دستفروشان انتظار داشت که در سامانه ای مشخص ثبت نام کنند.
با این وجود به گفته نژادبهرام، شورای شهر تهران دو مصوبه را برای ساماندهی دستفروشان تصویب کرد که یکی از آنها طرح ساماندهی مشاغل سیار و بی کانون و دوم، راه اندازی سامانه «سامان بازار» در مرداد 99 برای ثبت نام از دستفروشان بود. اما آن طور که این عضو پیشن شورای شهر اذعان دارد، با وجود این که بیش از یک سال از راه اندازی این سامانه می گذرد، دستفروشان استقبال مناسبی از این سامانه نکرده اند و فقط حدود 5 هزار دستفروش تهرانی در این سامانه ثبت نام کرده اند.
مخالفت اصناف با ثبت نام دستفروش ها در سامانه شهرداری
نژادبهرام درباره دلایل عدم استقبال دستفروشان از سامانه «سامان بازار» توضیح داد: یکی از دلایل این مساله، این است که بخش زیادی از دستفروشان، نماینده اصناف هستند و برخی واحدهای صنفی برای این که درآمد بیشتری داشته باشند، دستفروشان مختلف را استخدام می کنند و از آنها می خواهند که در بعضی مراکز تجمعی پایتخت، به صورت دستفروشی کالاهایشان را به فروش برسانند.
عضو پیشین شورای شهر تهران ادامه داد: برخی دیگر از دستفروشان نیز به صورت گروهی فعالیت می کنند، یعنی افراد دیگری اجناس آنها را تامین می کنند و آنها فقط جنس های مختلف را می فروشند. در هر دو صورت هم طبیعی است که اصناف یا افرادی که دستفروشان را استخدام می کنند، به دستفروشان اجازه ندهند که در سامانه ای رسمی ثبت نام کنند.
وی در ادامه تاکید کرد: با وجود این که هیچ برآورد دقیقی از تعداد دستفروشان پایتخت وجود ندارد، اما به نظر می رسد تعداد دستفروشان تهرانی بسیار بیشتر از 5 هزار نفری است که تا کنون در سامانه «سامان بازار» ثبت نام کرده اند؛ بخصوص که با توجه به دشواری های معیشتی سال های اخیر و کاهش رونق بسیاری از مشاغل، احتمالا در یکی دو سال گذشته به تعداد دستفروشان تهرانی اضافه شده است.
البته به گفته نایب رئیس پیشین کمیسیون شهرسازی شورای شهر، در سال گذشته شهرداری تهران به دلیل دشوارتر شدن شرایط دستفروشی در ایام کرونا و کاهش درآمدهای این قشر، با کمک بنیاد مستضعفان در مجموع حدود 9 میلیارد تومان به 5 هزار نفر از دستفروشان تهرانی که توسط شهرداری های مناطق و نواحی پایتخت شناسایی شدند، پرداخت کرد و هر کدام از این افراد توانستند در سال 99، نفری حدود 2 میلیون تومان از شهرداری کمک بلاعوض بگیرند.
می خواستیم دستفروشان اتحادیه داشته باشند، اتاق اصناف اجازه نداد
نژادبهرام درباره اهداف شورای شهر از راه اندازی سامانه «سامان بازار» گفت: ما با راه اندازی این سامانه به دنبال آن بودیم دستفروشانی که به صورت ثابت به این کار مشغول هستند، از جمله دستفروشانی که در دوره های متوالی در بازارچه های موقت راه اندازی شده از سوی شهرداری تهران حضور داشتند، بتوانند یک اتحادیه صنفی داشته باشند، اما متاسفانه اتاق اصناف ایران با این کار مخالفت کرد.
وی افزود: ما می خواستیم که دستفروشان یک اتحادیه صنفی داشته باشند تا تمام دستفروش ها یک کُد شناسایی داشته باشند و با اسم و مشخصات دقیق خود به این کار بپردازند. معتقد بودیم که بعد از این اقدامات، شهرداری هم می تواند با خیال راحت تری بازارهای روز بیشتری را برای فعالیت دستفروشان تدارک ببیند و هم می تواند در صورت جمع آوری کمک های مالی گوناگون برای دستفروشان، به شکل بهتری آن را بین فعالان این صنف توزیع کند.
قرار نبود از دستفروشان مالیات یا عوارض بگیریم
در این میان اما نکته ای که برخی کارشناسان شهری درباره علت عدم استقبال دستفروشان از سامانه «سامان بازار» مطرح می کنند، این است که چون این قشر تمایلی به پرداخت مالیات یا عوارض نداشتند، بنابراین از ثبت نام در «سامان بازار» نیز خودداری کردند.
اما به گفته نژادبهرام، هیچ گونه مالیات یا عوارضی در طرح پیشنهادی شورای شهر تهران برای ساماندهی دستفروشان پیش بینی نشده بود و هدف اصلی از این طرح، شناسایی تعداد دقیق دستفروشان پایتخت و فراهم کردن مقدمات لازم برای تدارک انواع بازارچه های موقت برای فعالیت رسمیتر دستفروشان بود و برای تحقق این اهداف نیز مدیران شهری جدید همچنان باید اجرای ضوابط تعیین شده در سامانه «سامان بازار» را پیگیری کنند.
عضو پیشین شورای شهر تهران همچنین معقتد است که بسیاری از دستفروشان، تمایلی به این که با این شغل شناخته شوند، ندارد و به همین دلیل، نمی خواهند که نام یا شماره ای از آنها به عنوان دستفروش در هیچ سامانه ای ثبت شود. بنابراین از نظر نژادبهرام، این مساله را نیز می توان به عنوان یکی دیگر از دلایل عدم تمایل دستفروشان به ثبت نام در سامانه «سامان بازار» ارزیابی کرد.
مدیران شهری جدید، دستفروشان ثبت نام کننده در "سامان بازار" را تشویق کنند
نژادبهرام در بخش دیگری از صحبت هایش پیشنهادات خود به مدیران شهری پایتخت درباره ساماندهی دستفروشان را این طور مطرح کرد: ما برای ساماندهی دستفروشان تهران می توانیم از دو ابزار «تشویق» و «ترغیب» استفاده کنیم. در حوزه «تشویق»، شهرداری می تواند در محله های مختلف تهران برای حضور دستفروشانی که در سامانه «سامان بازار» ثبت نام کرده اند، به صورت دائم جانمایی کند و مکان ها و زمان هایی را برای فعالیت رسمی این افراد در نظر بگیرد که اصطلاحا پاخور خوبی دارند و دستفروشان با حضور در آنها، می توانند درآمد بالاتری داشته باشند.
عضو پیشین شورای شهر تهران ادامه داد: شهرداری تهران هیچ گاه نمی تواند تمام شهر را در اختیار دستفروشان قرار دهد، زیرا شهرداری موظف است که براساس قانون، از سد معبر جلوگیری کند. اما شهرداری می تواند مکان هایی مشخص را برای فعالیت دستفروشان در زمان های مشخص تدارک ببنید و به این صورت شرایطی را فراهم کند که دستفروشانی که در سامانه شهرداری ثبت نام کرده اند، از امتیاز حضور در مکان مناسب تر و فعالیت در زمان بهتر برای کسب درآمد بیشتر برخوردار باشند.
نایب رئیس پیشین کمیسیون شهرسازی شورای شهر درباره نحوه استفاده از ابزار «ترغیب» برای ساماندهی دستفروشان نیز توضح داد: وقتی دستفروشانی که در سامانه شهرداری ثبت نام نکرده اند، ببینند که دستفروشان ثبت نام کننده از امتیازات بیشتری از سوی شهرداری تهران برخوردار هستند و طبیعتا می توانند درآمد بالاتری را نیز کسب کنند، خود به خود بیشتر آنها ترغیب می شوند که در سامانه شهرداری ثبت نام کنند تا بتوانند به صورت رسمی تر فعالیت کنند و خیالشان هم راحت باشد که هیچ کدام از ماموران شهرداری به هیچ صورتی با آنها برخورد نمی کنند.
وی در پایان تصریح کرد: مواردی از این دست، اقداماتی است که شهرداری صرفا به صورت کوتاه مدت می تواند برای ساماندهی دستفروشان انجام دهد. اما برای ساماندهی دستفروشان در بلندمدت، لازم است که مجلس در قوانینی که دستفروشی را نوعی از سد معبر توصیف می کند، به نحوی مناسب بازنگری کند. چون در شرایط کنونی، وقتی شهرداری ها از برخورد با دستفروشان خودداری می کنند، متهم می شوند که در انجام وظایف قانونی خود کوتاهی کرده اند و وقتی هم ماموران شهرداری با دستفروشان برخورد می کنند، به شدت تحت فشار افکار عمومی قرار می گیرند.
ارسال نظر