معشوقی که به تو زخم زده یا رهایت کرده ببخش و بگذر؛ این بزرگترین لطف به خودت است!

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، بخشش یکی از مفاهیم اساسی و ارزشمند در زندگی اجتماعی انسان‌هاست که تأثیر زیادی بر روابط، به‌ویژه روابط زوجین، دارد. بسیاری از زوج‌هایی که از یکدیگر جدا می‌شوند، نه تنها نمی‌توانند مانند گذشته با یکدیگر کنار بیایند، بلکه گاهی احساس تنفر و کینه‌جویی در دلشان ریشه می‌دواند و زندگی آن‌ها پس از طلاق نیز تحت تأثیر این احساسات منفی قرار می‌گیرد. تا زمانی که افراد قادر به بخشش یکدیگر نباشند، در گذشته پر از غم و نفرت خود گرفتار می‌مانند و این نه تنها زندگی حال آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه آینده‌شان را نیز نابود می‌کند. عدم بخشش، زخمی بر دل باقی می‌گذارد و غم و اندوه را همواره با خود می‌آورد. این احساسات منفی می‌توانند بر روابط در سایر حوزه‌های زندگی، از جمله روابط خانوادگی، کاری و دوستانه نیز سایه بیفکنند.

برای جلوگیری از این آثار مخرب، انسان باید توانایی بخشش را در خود تقویت کند. زندگی هر فرد مملو از دردها و رنج‌هایی است که چالش‌ها و موانع مختلفی را پیش روی او قرار می‌دهند. با این حال، برای ادامه زندگی، لازم است که فرد قوی باقی بماند و زخم‌های روحی خود را التیام بخشد. به عبارت دیگر، باید زخم‌ها را به دست فراموشی بسپارد و از آن‌ها درس بگیرد.

روش آشنایی و شکل‌گیری رابطه بین زن و شوهرها متفاوت است. برخی از زوج‌ها در محیط‌های آموزشی یا کاری با یکدیگر آشنا می‌شوند و پس از شناخت، ابراز علاقه و توافق، تصمیم به ازدواج می‌گیرند. اما وقتی رابطه عاطفی پایان می‌یابد، آیا درست است که از یکدیگر نفرت ورزند و در محیطی که روزی آن‌ها را به هم نزدیک کرده بود، ارتباط خود را قطع کنند؟ برای بررسی این موضوع، خبرنگار اجتماعی رکنا با دکتر علی اسماعیلی، زوج‌درمانگر، گفتگویی انجام داده است.

دکتر علی اسماعیلی درباره مزایای بخشش شریک عاطفی سابق اظهار داشت: «وقتی افراد با بخشش از یکدیگر جدا می‌شوند، علاوه بر اینکه خاطرات گذشته را راحت‌تر هضم می‌کنند، از آسیب‌های روانی در زندگی حال خود جلوگیری می‌کنند و فرصت‌های درخشان آینده را نیز برای خود فراهم می‌آورند. بخشش باعث می‌شود افراد با دید مثبت‌تری به همسر یا شریک عاطفی سابق خود نگاه کنند و بار منفی گذشته را بر دوش خود نداشته باشند.»

او در مورد عوارض عدم بخشش توضیح داد: «زمانی که شخص با احساس نبخشیدن از رابطه خارج می‌شود، این حس منفی همچون خوره‌ای به جان او می‌افتد و او را آزار می‌دهد. این وضعیت باعث می‌شود فرد مدام به رفتارهای خود و رفتارهای شریک عاطفی فکر کند و این افکار مدتی طولانی ذهن او را مشغول نگه دارد. ادامه این فرآیند می‌تواند حس انتقام‌جویی را در فرد بیدار کرده و او را درگیر نفرت و افکار منفی کند. عدم بخشش نه تنها رابطه با طرف مقابل را خراب می‌کند، بلکه بر روابط آینده نیز تأثیر منفی می‌گذارد.»

وی همچنین در مورد اقدامات مناسب پس از پایان رابطه عاطفی توصیه‌هایی ارائه داد و گفت: «پس از پایان یک رابطه، به جای اینکه درگیر نفرت و انتقام‌جویی شویم، بهتر است که فرد را ببخشیم، خطاهای او را در ذهن خود کمرنگ کنیم و برای او آرزوی زندگی بهتر داشته باشیم. عدم بخشش در کوتاه‌مدت شاید احساس خوبی به فرد بدهد، اما در بلندمدت اثرات منفی خواهد داشت. در عوض، بخشش، اگرچه در ابتدا دشوار است، در طولانی‌مدت به فرد کمک می‌کند تا زندگی سالم‌تری داشته باشد.»

دکتر اسماعیلی در ادامه به تفاوت نگرش‌ها درباره جدایی و طلاق در غرب و آسیا اشاره کرد و گفت: «در غرب، ازدواج را قراردادی می‌دانند که تا زمانی که فسخ نشده باشد، باید به آن پایبند بود و پس از جدایی، می‌توان رابطه با همسر سابق را در برخی زمینه‌ها ادامه داد. اما در آسیا، به‌ویژه در ایران، زوجین پس از پایان ازدواج تمایل ندارند که در زمینه‌هایی که پیش‌تر مشترک داشتند، با یکدیگر ارتباط داشته باشند و این قطع ارتباط می‌تواند فرآیند بخشش را برای آن‌ها سخت‌تر کند.»

او همچنین به درمانی به نام «بخشش درمانی» (Forgiveness Therapy) اشاره کرد که به‌ویژه در مواقعی که زوجین به دلیل خیانت یا خشونت از یکدیگر جدا شده‌اند، استفاده می‌شود. در این روش درمانی، که معمولاً پیش از تکمیل فرایند طلاق انجام می‌شود، درمانگران سعی دارند افراد را به بخشش یکدیگر ترغیب کنند و به جای نگاه متخاصمانه، رابطه‌ای سازنده و بدون مشاجره ایجاد کنند. در نهایت، این درمان به افراد کمک می‌کند تا نه تنها به اشتباهات طرف مقابل، بلکه به اشتباهات خود نیز پی ببرند.

وی افزود: «در این درمان باید بخشی از شناخت‌های افراد تغییر یابد. مشاوران و روان‌شناسان به افراد می‌گویند که هیچ واقعیت مطلقی وجود ندارد و واقعیت‌ها ساخته ذهن انسان‌ها هستند. بنابراین، واقعیت‌هایی که باعث ایجاد احساسات منفی و ناسازگاری می‌شوند، باید تغییر کنند و از زاویه‌ای متفاوت به آن‌ها نگاه شود. این درمان به کسانی که معمولاً به مشکل زناشویی خود از دید خودمحور و حق به جانب نگاه می‌کنند، دیدی جامع‌تر می‌دهد و توانایی قضاوت درست موقعیت را به آن‌ها می‌آموزد.»