افزایش معتادان در نبود آرامش اجتماعی و شغل/ جمع آوری و بازداشت چرخه معیوب

خرده فروشی – اعتیاد |به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سال ها است که نیروهای انتظامی با معتادان متجاهر مقابله می کنند. برخی از افراد معتقد هستند که فروشندگان مواد شرایط بهتری در مداخلات پلیس برای مقابله با مواد دارند. ایا پلیس آنها را کمتر بازداشت می کند ؟ بسیاری بر این صحبت صحه می گذارند. در واقع این سوال هم پیش آمده است که چه میزان از فروشندگان مواد همان مصرف کنندگان هستند؟ این سوال هم مطرح است که آیا این بازداشت ها پاسخ داده اند؟ آیا میزان اعتیاد کم شده است؟ 

مصطفی اقلیما، آسیب شناس، و رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران، معتقد است نحوه برخوردهای پلیس اقدام برای آراسته ماندن شهر است.البته نه به سبب بی تدبیری، بلکه پلیس کاری جز این از دستش برنمی آید و اعتیاد عواملی دارد . در رابطه با این عوامل و برخورد های انتظامی با پدر مددکاری اجتماعی ایران گفتگو کردیم.

دکتر مصطفی اقلیما آسیب شناس اجتماعی

 

رفع عوامل اعتیاد دست پلیس نیست، آنها کارشان را انجام می دهند 

اقلیما در پاسخ به این پرسش که « چرا نیروهای انتظامی، نمی کوشد به جای دستگیری معتادان ، خرده فروشان را دستگیر کند؟ » گفت: این ظاهر بینی است که بخواهیم همه معتادان و خرده فروشان را دستگیر کنیم و انتظار داشته باشیم که میزان اعتیاد و آسیب های حاشیه آن کاهش یابد. تمام این افراد معلول شرایطی هستند که جامعه و افراد را مستعد اعتیاد می کند. هیچ تغییر چشمگیری اتفاق نمی افتد. در واقع، این نتیجه حاصل تمام سال هایی است که تجربیات مرتبط با معتادان را کسب می کرده ایم. آن شرایط باید اصلاح شوند ، وگرنه جامعه دو برابر معتاد ، خرده فروش ، آسیب دیده ، کارتونخواب و غیره تولید می کند. در واقع خیلی از خرده فروشان همان معتادان متجاهر هستند. خودشان می کشند و به اندازه ای هم که معاش و مواد شان را تامین کند ،می فروشند.

خرده فروش همان مصرف کننده است، کاری از دست قاضی برنمی آید

وی در همین باره ادامه داد: یک خرده فروش مگر چه مقدار مواد با خود دارد؟ عموما اندازه مصرف خودش و دو نفری که می خواهد به آنها بفروشد. طبق قانون هم کشیدن مواد مخدر جرم نیست، فروش آن جرم است. چه کسی می خواهد ثابت کند که او فروشنده مواد است. به فرض که پلیس هم او را گرفت، می گوید برای خودم است ، خودم می کشم. بنابراین چند روز بازداشت می شود . اگر به دادگاه هم فرستاده شود، دست پلیس و قاضی به جائی بند نیست و تبرئه می شود. این معتادان هم که بنام متجاهر دستگیر می شوند را پلیس برای سر و شکل شهر می گیرد.ربطی به مبارزه با مواد مخدر ندارد.
و رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران، بیان کرد: متاسفانه کاری برای اعتیاد در کشور نشده است. منظورم کاری است که ارزشمند بوده باشد. پلیس نمی خواهد معتادان در مقابل چشم مردم باشند. در واقع دلیل آن هم مشخص است. کاری دیگری نمی تواند بکند. پلیس هیچ امکاناتی برای ارائه خدمات بهزیستی ندارد که بتواند درمان کامل کند. وقتی می گویم که کاری برای اعتیاد نشده است، یعنی کاری برای رفع مشکلاتی نشده است که مردم به دلیل آنها به مواد مخدر رو می آورند.
اقلیما تصریح کرد: چه کار باید می کردیم؟ باید می پذیرفتیم که کسی که معتاد شد به این راحتی ها ترک نمی کند. باید آهسته مداخلاتی را انجام می دادیم که از سطح آسیب ها کاسته شود. باید این مداخلات به گونه ای باشند که خانواده آنها از آسیب فرد معتاد مصون باشند. باید توجه کنیم که چرا معتاد می شوند؟ ما از این طرف با اعتیادی می جنگیم که می گوییم اگر فرد معتاد شد، راه طوالانی را باید برای ترک سپری کند، از آن سو برای دلایل اعتیاد زا کاری انجام نمی شود. بطور مثال، برای شغل در جامعه چه تلاش مفیدی شد؟ بسیاری از افرادی که درس می خوانند و بیکار می مانند به اعتیاد گرایش پیدا می کنند. برای طلاق چه فکری کردند؟ زنی که طلاق می گیرد ممکن است خودش و فرزندانش به اعتیاد رو آورند؟ فرزندانی که نظارت بر رفتار آنها کم شده است، درست در زمانی که بحران طلاق والدین را تجربه می کنند. برای فرزندان و زنان مردانی که به زندان می روند چه کردیم. این افراد مستعد اعتیاد هستند. این آسیب ها روز بروز افزایش پیدا می کنند و آنوقت ما باید با جمع کردن معتادها در یک کمپ آسیب ها را مرمت کنیم. نمی شود.

تاکنون، برای شرایط اعتیاد زا چه کرده ایم؟

اقلیما گفت: انسان ها در بدو تولد نه دزدند، نه معتاد هستند . جامعه آنها را شکل می دهد. هر زمان که تنش های اجتماعی افزایش پیدا کند، این افراد واکنش نشان می دهند. یکی از آنها به همسر و فرزندانش زور می گوید و خشونت نشان می دهد. فرد دیگر دزدی و قتل انجام میدهد. افراد دیگری هم که متعددترند و دنبال راهی برای تسکین خود می گردند، رو به اعتیاد می آورند. برای ما مددکاران اجتماعی، جوان21 ساله ای که یک سال است معتاد شده است، بیست یک سال اعتیاد دارد. زیرا معتقد هستیم که از ابتدای کودکی او تا اکنون باید شرایطی برای اعتیاد او فراهم می بود. متاسفانه این شرایط بسیار فراهم است. این افراد محکوم شرایط اجتماعی هستند.
وی افزود: ما نمی توانیم برای عوامل کاری نکنیم، اعتیاد شیوع پیدا بکند، بعد انتظار داشته باشیم که اعتیاد کنترل شود.فلان تعداد فرد معتاد را ما عرض یک هفته تا 21 روز در کمپ ها ترک می دهیم. این کاری ندارد.اما بعد از آن او کجا می رود؟ به همان محله، خانواده، شرایط و شغلی که در آن معتاد شده بود. اعتیاد که واکسن ندارد. او دوباره بیمار می شود. کسی هم نمی گوید که چرا دولت باید برای ترک آن یک هفته آن همه هزینه کند. ثمره اش چه است؟

30 درصد معتاد کمتر داشتیم اگر حمایت های اجتماعی بود

این مددکار اجتماعی، با تاکید بر اینکه « می توانستیم تدابیری داشته باشیم که 30 درصد از معتادانمان را کاهش دهد» گفت: ما بودجه های هنگفتی را برای اعتیاد هزینه کردیم . این بودجه ها می توانستند در یک سازمان جمع شوند و از مستعدان به اعتیاد حمایت کنند. وقتی یک نفر معتاد می شود فرزندانش در همان شرایط هستند و باید حمایت شوند. اینکه دولت ماهی 200 هزار تومان ( به فرض) کمک کند کمک نیست. حمایت یعنی امکاناتی که این فرد در آن رشد و تحصیل کند و جامعه پذیری را بیاموزد. این لازم است تا اعضای آن خانواده به جمعیت معتاد کشور اضافه نشوند. اما اتفاق دیگری می افتد. پدر که معتاد می شود خانواده رها می شوند. فرزند درگیر جرایم پدرش می شود. ممکن است برای استخدام اقدام کند و به دلیل سوسابقه پدر رد شود. یا افرادی که خانواده اش را می شناسند به او کار نهند.پس فرزند هم راه پدرش را می رود. اقداماتی می کند که اگر هر کدامشان سو سابقه شوند، او دیگر نمی تواند جواز کسب و کار یا استخدام دولتی کسب کند. جامعه راه را برای او هموار کرده است تا به قهقرا بکشاندش. اگر از این خانواده ها را حمایت می کردیم لااقل 30 درصد افرادی که امروز معتاد هستند، سالم می ماندند.

جامعه می تواند نبیند ولی عوارض آسیب اعتیاد برای همه است 

وی در ادامه گفت: امنیت شغلی عامل مصونیت از اعتیاد است. امنیت شغلی در کشور چگونه است؟ خانواده ای که پدر در زندان افتاده است را تصور کنید، آیا کسی از این افراد حمایتی می کند که بتوانند عادی زندگی کنند؟ آیا آنها هم مجرم هستند که پدرشان به جرم کرده است؟ اگر نه چرا جامعه بی تفاوت است. همین افراد بیست سال دیگر معتاد و بزهکار می شوند و کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهند. به زعمی کرونا و اعتیاد شبیه هم عمل می کنند. اگر فرد در محیط آلوده باشد بیمار می شود. اگر این فرد درمان شود و به همان محل بیماری زا برگردد بیمار می شود. اگر اعتیاد افزایش پیدا کند بر همه جمعیت تاثیر می گذارد. اگر امروز مداوا نکنیم بازه زمانی بعدی ( در اعتیاد ده سال بیست سال، در کرونا ده روز بیست روز) آثارش را می بینیم. امروز داریم اثر اعتیاد را بر جمعیتی می بینیم که بیس سال گذشته آنها را فراموش کردیم. تاثیر آنها را هم بر کل جامعه میبینیم. وقتی ما برای کودکی که پدرش در زندان است، برای کودکی که در فقر مفرط خانواده است، برای کودکی که والدینش موادفروش بودند و ... کاری نمی کنیم، باید منتظر باشیم که این کودکان به خیابان بیایند، مواد بفروشند، معتاد شوند و در نهایت آسیب گسترده شود.

بهزیستی مسئول حل آسیب است، حل معضلات آسیب زا با دیگران است 

اقلیما در پاسخ به این پرسش که « آیا مفاهیم کاهش آسیب که به تازگی مطرح شده اند و دسترسی تحت تجویز سومصرف کنندگان به مواد را توجیح می کنند، می توانند راهگشای بحران امروز باشند؟» پاسخ داد: این الگو پیشتر در کشور اجرا می شد. در آن زمان ما تا این حد درگیر مسایلی نبودیم که تحت عنوان علل آسیب ذکر کردیم. وقتی شما جمعیتی در معرض اعتیاد به دلایل معیشتی و اجتماعی دارید، این امکان برای سومصرف کنندگان، سبب دسترسی راحت تر دیگر افرادی می شود که مستعد اعتیاد هستند. دقت داشته باشید که بهزیستی نهادی برای رسیدگی به افراد آسیب دیده است. این سازمان نمی تواند برای مسائل دیگر کشور که دلایل اعتیاد هستند، نسخه بپیچد یا بودجه بگذارد. برای سازمان بهزیستی کاری ندارد که این اقدامات کاهش آسیب را ارائه دهد. اما باید منتظر باشد که سازمان های متولی معیشت ، شرایط بهتری را فراهم کنند. درصورتی که این تصمیم را به تنهایی بگیرد و اجرا کند، خود سبب گسترش سومصرف می شود. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.