به رغم آنکه دانشگاه آزاد اسلامی از نظر ساختار و مدیریت، تافته‌ای جدا از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کشورمان است، اما در استانداردسازی‌ها و امور نظارتی، یکی از زیرمجموعه‌های وزارت علوم به شمار می‌آید. زیرمجموعه‌ای که اجازه حذف و اضافه رشته‌های خود را هم ندارد مگر آنکه از وزارت علوم کسب مجوز نماید.

البته مدیران دانشگاه آزاد از دیرباز با این نگاه مشکل داشته و بار‌ها این موضوع را آشکار کرده اند. مدیران دانشگاهی که چه از نظر وسعت و چه از نظر شمار دانشجویان، بسیار بزرگتر از مجموعه دانشگاه‌های دولتی در کشورمان است، اما بر اساس قوانین و مقررات، در زیرمجموعه وزارت علوم قرار دارد و می‌بایست تابع تصمیمات ایشان باشد.

تبعیتی که گاه با بروز اصطکاک‌هایی همراه می‌شود، مثل یکی دو سال اخیر که برخی حذف و اضافه‌ها در رشته‌هایی که دانشگاه آزاد پذیرش می‌کند، به بروز حاشیه‌هایی منجر شده است. حاشیه‌هایی که گاه آنقدر بالا می‌گیرند که به نظر می‌رسد با مشکلی لاینحل مواجهیم و هر آن ممکن است ساختار مستقر در این سال‌ها در مناسبات دانشگاه آزاد و وزارت علوم از هم بپاشد.

وضعیتی که ظاهرا موجب شده در دوره وزارت منصور غلامی، دو طرف به صلحی پایدار برسند. صلحی که حتی وقوع رویداد مرگبار واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد نیز قادر به شکستن آن نیست. این را می‌شود از واکنش وزارت علوم به این حادثه Incident خون بار دریافت که تنها و تنها محدود به دو خبر زیر است:

خبر نخست، اعلام تسلیت وزیرعلوم در پی وقوع این حادثه بود که ساعاتی پس از وقوع فاجعه منتشر شد و متن آن بدین شرح است:

«انا لله و انا الیه راجعون. خبر تأسف بار و اندوهناک از دست دادن تعدادی از جوانان دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی در سانحه تصادف Crash اتوبوس، موجب تأسف شدید و تالم اینجانب گردید. بر خود وظیفه می‌دانم این مصیبت را به خانواده‌های داغدار این عزیزان و جامعه دانشگاهی کشور تسلیت عرض نموده و برای مجروحان این حادثه دلخراش طلب شفای عاجل نمایم.»

تسلیت به خانواده‌های جان باختگان و جامعه دانشگاهی و همچنین طلب شفای عاجل برای مجروحان این حادثه دلخراش، بی آنکه از ضرورت بررسی چرایی وقوع این حادثه سخنی به میان آورده شود یا تاکید گردد که راه پیشگیری از وقوع این دست حوادث Accidents در آینده، از بررسی دقیق این حادثه عبور می‌کند و... .

واکنشی که ظاهرا تنها هدف از آن، خالی نگذاشتن عریضه بوده و بس. واکنشی از جنس انجام وظیفه‌های عرفی و رایج، نه عمل به وظایف وزیر علوم در زمانی که بر اثر قصور، جامعه دانشگاهی داغدار شده و مصیبتی جبران ناپذیر و فراموش نشدنی رقم خورده است. مصیبتی که کمترین توقع از وزیر علوم در واکنش به آن، پیگیری مجدانه و مدام ماجرا و گزارش به عموم مردم در خصوص آن است.

رویکردی که در ادامه مسیر به شکل چشمگیرتری بروز و نمود یافته چراکه دومین واکنش وزارت علوم به این رویداد، عیادت همزمان نماینده وزیر علوم و رییس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها از دانشجویان حادثه دیده بوده و خلاص. عیادتی که حتی از جانب وزیر و معاونان وی بروز نکرده است.

خبری کوتاه که روی خروجی وزارت علوم قرار گرفته و در آن به نقل از روابط عمومی این وزارت خانه تاکید شده که وزیر علوم همچنان پیگیر ماجرا است و در پیگیری‌های خود خواستار اطلاع‌رسانی دقیق در مورد علت و زمینه‌های وقوع حادثه و برخورد با مقصران آن است. خواسته‌ای در قد و قواره اظهار نظر‌های مردم کوی و برزن، نه آنچه از وزیر علوم، عالی‌ترین مقام آموزش عالی کشور انتظار می‌رود.

رویدادی به شدت مشکوک و ابهام آفرین که حتی مشابه واکنش مقامات کشورمان به حوادثی که در آن سوی کره خاکی رقم می‌خورند نیز نیست. آنقدر مشکوک که می‌شود از نمایندگان مجلس توقع داشت در خصوص آن تحقیق کنند، اما دریغ آنکه واکنش نمایندگان مجلس به این ماجرا نیز تفاوت چندانی با واکنش وزارت علوم نداشته است؛ همان نمایندگانی که وقتی یکی از همکارانشان با یک کارمند درگیری لفظی پیدا کرد، از هر تریبونی برای اظهار نظر له آن همکار و علیه منتقدان ابایی نداشتند!اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید