طلاق به خاطر بیکاری/ راه بازگشت به زندگی در طلاق کاری
رکنا: جوانی هستم 35 ساله. متاسفانه به علت 5 ماه بیکاری، همسرم از من جدا شد و بعد از 16 سال زندگی با یک پسر 14 ساله من را تنها گذاشت. خیلی شرایط برایم سخت شده و دلم به کار نمیآید. چهکار کنم؟
شما در شرایط خوبی قرار ندارید و بسیار تحت فشار هستید. از طرفی رفتن همسرتان، از طرفی بیکاری خودتان و از طرف دیگر برخورد با پسرتان که در سن نوجوانی است و بحران خاصی با او دارید که به علت نبود مادر باید به تنهایی این فضا را آرام کنید.
شاید همسرتان دوباره برگردد
دوست دارم در قدم اول به شما بگویم برای این که شاید بتوانید همسرتان را دوباره برگردانید، رابطهخود با همسرتان در چند سال اخیر را مرور کنید و ببینید چه چیزهای دیگری غیر از بیکاری فعلی شما باعث شده که ایشان کانون زندگی خود را رها کند. شاید تنها بیکاری شما دلیلی برای طلاق نبوده اما اگر بیکاری شما تنها دلیل بوده، با پیداکردن شغل مشکل حل شده و شاید همسرتان دوباره برگردد.
با افسردگی بعد از طلاق چه کنم؟
در این دوران، مردان با یادآوری مکرر گذشته و بررسی رابطه از هم گسیخته خود، دچار اختلال تمرکز میشوند و نمیتوانند به هیچ چیزی بهطورطبیعی فکر کنند.
1-افکار منفی را از ذهنتان دور کنید: «زندگی من به پایان رسیده»، «من شکست خوردم»، «هیچوقت خودم را نمیبخشم.» این جمله ها، افکاری مسموم هستند که تاثیرات بسیار قوی بر احساسات شما دارند و حتی ممکن است که خود فرد متوجه آثار منفی این جمله ها بر روانش نشود، چراکه ریشه بسیاری از مشکلات افراد افسرده، همین خطاهای فکری هستند که مدام به سراغشان میآید. افراد مطلقه باید بدانند با جدایی زندگیشان به پایان نمی رسد، بلکه باید انتظار زندگی دیگری را داشته باشند. پس تا جایی که میتوانید، سعی کنید افکار منفی را متوقف کنید. بهتر است که از تکنیک توقف فکر استفاده کنید یعنی وقتی این افکار به سراغتان میآید به خودتان بگویید: «بس کن، نمی خواهم به این موضوع فکر کنم» یا افکار منفی را روی کاغذ بنویسید و دور بیندازید.
2-اعتماد بهنفس خود را بازیابید: خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. با افراد مثبت نشست و برخاست کنید. خودتان را دستکم نگیرید و نسبت به خویش احساس خوبی داشتهباشید.
3-روابط دوستانه را گسترش دهید: ممکن است زن و مرد مطلقه بعد از جدایی به جای رفتوآمد با دوستان و آشنایان خود، ارتباطاتشان را کاهش دهند یا قطع کنند؛ اما این گوشهگیری خیلی بیشتر از آنچه فکر میکنید شما را به سمت پیشرفت بیماری افسردگی سوق میدهد. رفتوآمد با افراد قابلاعتماد میتواند در این برهه از زندگیتان موجب احساس امنیت و آرامش شود.
با فرزندم چه کنم؟
از لحاظ جسمی و عاطفی خودتان را در دسترس فرزندتان قرار دهید. هنگامی که با او سر و کار دارید، موبایل، رایانه و روزنامه را کنار بگذارید تا بفهمد زمانی که او آماده برقراری ارتباط است تمام توجه شما معطوف به اوست. درباره احساسات خودتان صحبت کنید. نیاز ندارید که جزئیات مشخص و واضحی درباره طلاق بدهید یا این که درباره نگرانیهای مالی خود بحث کنید بلکه فقط درباره احساساتتان صحبت کنید تا شاید او نیز راغب شود احساساتش را بازگو کند. همچنین در حضور فرزندتان از والد دیگر انتقاد نکنید. شاید او نسبت به هر یک از والدین احساس حفاظتی و دفاعی داشتهباشد و از ترس این که مبادا والدینش ناراحت یا عصبانی شوند، تمایلی به صحبتکردن نداشتهباشد. وقتی فرزندتان مشغول بازگویی احساساتش است اجازه دهید کاملاً صادق باشد. شاید شنیدن بعضی از حرفها برای والدین سخت باشد؛ اما ایجاد جوی صمیمانه که در آن فرزندتان بتواند بدون هیچ بازخورد یا قضاوتی به بازگویی احساساتش بپردازد، کمکش میکند بر روی این احساساتش کار کند. احتمال دارد در این بازگویی از شما انتقاد کند و شما را مقصر بداند. بهتر است در این مواقع گوش دهید و حالت دفاعی نداشتهباشید.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر