عکس الناز حبیبی در کنار فهیمه پایتخت
رکنا: عکسی از کوهنوردی الناز حبیبی و نسرین نصرتی که در صفحه رسمی اینستاگرامش منتشر کرده است.
الناز حبیبی متولد 1367 در تهران است. الناز حبیبی بازیگر سینما و تلویزیون است. الناز حبیبی فارغ التحصیل فوق دیپلم رشته تدوین و لیسانس رشته کارگردانی است. الناز حبیبی فرزند آخر خانواده است. الناز حبیبی به تازگی عکسی از خود در کنار بازیگر نقش فهیمه در سریال پرطرفدار پایتخت منتشر کرده است.
خانواده خارجی الناز حبیبی
در یک خانواده با 5 خواهر و یک برادر بزرگ شد و ته تغاری خانواده اش می باشد، تمام اعضای خانواده حالا مهاجرت کرده و در کشور سوئد زندگی می کنند.
شروع از 9 سالگی
از همان بچگی عشق بازیگری داشتم. سال 1376 در کانون پرورش فکری، زمانی که 9 ساله بودم از طریق شوهر دختر عمه اش که مدیر تولید بود برای بازی در فیلم دفترچه خاطرات انتخاب شدم.
برای بازی در آن فیلم دنبال دختری سر و زبان دار و بامزه می گشتند که مرا انتخاب کردند، با پدرم تماس گرفتند و پس از رضایت ایشان بازیگر شدم
حمایت پدر
پدرم به شدت طرفدار هنر است و از موسیقی تا سینما همه هنرها را دوست دارد، در زمینه بازیگری هم همیشه مشوق و همراهم بود.حتی تا 16 سالگی سر کارهایم حاضر می شد.
حرفه ای و شهرت
بصورت حرفه ای اما از سال 1385 وقتی 18 ساله بود با سریال سال های برف و بنفشه به کارگردانی سعید سلطانی فعالیت خود را ادامه داد.
او سپس با سریال روزگار غریب سال 86 و سریال فاصله ها سال 89 چهره اش شناخته تر شد و با سریال دردسرهای عظیم سال 93 به اوج شهرت رسید.
فوت مادر
مادرم دوست داشت بعد از اتمام دبیرستان وارد دانشگاه شوم، ولی فوت او آنقدر برای من سنگین بود که 4 سال نه درس خواندم، نه کلاسی رفتم و نه کار کردم.
بعد از این دوره غم و افسردگی به خودم آمدم و زندگی را از نو شروع کردم.
ازدواج و همسرش
الناز حبیبی سال 1391 وقتی 24 ساله بود با مهدی صاحب زمانی ازدواج کرد اما ایشان بواسطه شغلش خارج از کشور حضور دارد و کمتر به ایران می آید.
جدایی و طلاق
بالاخره این زندگی دوری و دوستی به جدایی و طلاق ختم شد، خانم حبیبی در برنامه دورهمی گفت : ازدواج به موقع و با آدمی مناسب خوب است.
من هم عاشق شدم ولی دوست ندارم خیلی درباره آن حرف بزنم …
بازیگران مورد علاقه
دوست دارم خودم باشم و کاری که خودم فکر می کنم درست است انجام بدهم؛ از میان بازیگران، فاطمه معتمد آریا و پرویز پرستویی را خیلی دوست دارم
ماجرای لقب مادر بزرگ
بین دوستانم همه به من مادر بزرگ می گوید، چون از همان جوانی و نوجوانی هرکاری که اشتباه و یا خطا بوده را انجام ندادم.
همیشه در زندگی خیلی محتاط عمل کردم.
ریسک و کمدی
به اعتقاد من ریسک کردن خیلی لازم است، کمدی کار کردن دقیقاً مثل نقش منفی بازی کردن است، ولی من فکر می کنم ریسک کردن را بیشتر می پسندم.
از چیزی که خوشحالم می شوم
شادی خانواده ام، آرامش، سلامت و پول خوشحالم می کند، ، خصوصا وقتی پول داشته باشی و یک خرید درست و حسابی بروی، خیلی لذت بخش است.
من هم مثل بیشتر خانم ها خرید کردن را خیلی دوست دارم البته چیز دیگری که بسیار من را آرام و شاد می کند، فیلم دیدن است.
از تنهایی متنفرم
من خیلی آدم اجتماعی ای هستم، اصلا حاضر نیستم یک ثانیه تنها زندگی کنم، همیشه از شیوه زندگی دوستانم که تنها زندگی می کنند تعجب می کنم.
حتی یک لحظه نمی توانم به تنهایی فکر کنم.
برای خودم هدیه می خرم
بهترین هدیه ای که روز تولدم می گیرم هدیه ای است که خودم برای خودم می خرم؛ از طرف دیگر، کمک به دیگران خیلی خوشحالم می کند.
تهدید و آزار و اذیت
یکبار بخاطر اعتمادی که داشتم، فیلمنامه ای را بدون خواندن انتخاب کردم، بعد از 3 روز وقتی جلوی دوربین رفتیم دیدم آن چیزی نبود که فکر می کردم
برای همین از همانجا به خانه برگشتم، بلافاصله تهدید و اذیت آنها شروع شد و من یک هفته تمام از ترس در خانه گریه می کردم.
معمولا از طرف خانواده ام در مورد کارهایم مورد انتقاد خاصی قرار نمیگیرم، اما محمد یکی از برادرهایم کارهایم را با دقت دنبال می کند و ایراداتم را عنوان می کند.
آدم رویا پردازی هستم
من خیلی آدم رویا پردازی هستم و همیشه در رویاهایم با خانوادم سیر می کنم، دوست دارم در آینده اگر خانواده ای تشکیل دادم، خانواده ای موفق باشد.
مه شو
این مطلب از گروه وب گردی است و فقط جنبه سرگرمی دارد.
ارسال نظر