رابطه من و شوهرم خیلی بد شده است. سه فرزند دارم و ۱۲ سال هست که ازدواج کردهام. با طلسم و جادوی پدر و مادرم به شوهرم خیانت کردم. خیلی زندگیام را دوست دارم و نمیخواهم از او جدا بشوم. چکار کنم که زندگیمان مثل قبل بشود؟
چهار سال است افسردگی شدید دارم و داروی اعصاب مصرف میکنم. ۸سال پیش از همسرم جدا شدم و با پسرم به تنهایی زندگی میکنم. اعتماد به نفسم بسیار پایین است و همیشه دچار استرس هستم به حدی که نمیتوانم سرکار بروم و همیشه در خانه تنها هستم. بیش از حد عصبی و ناامید هستم. لطفا راهنماییم کنید.
خانم خانهدار هستم. همسر دوم شوهرم هستم و زندگی معمولی دارم. افسردگی از زمان نوجوانی دارم. گوشهگیر هستم در ضمن شوهرم خیلی من را دوست دارد. سه فرزند دختر دارم اما حرف دلم را نمیتوانم به کسی بگویم اینکه در نوجوانی به من آسیبی رسید.
من دوازده سال که ازدواج کردهام و اصلا از زندگیم راضی نیستم. شوهرم فقط حرف خودش را میزند و به من فحش میدهد. چکار کنم؟
همسرم به دنبال خوشگذرانی با دختران نامحرم است و همیشه شبها تا صبح سرش در گوشی است و به من میگوید من با کسی دوست نیستم در حالی که من چند بار پیامک دخترها را در گوشیاش دیدهام.