چهار سال است افسردگی شدید دارم و داروی اعصاب مصرف میکنم. ۸سال پیش از همسرم جدا شدم و با پسرم به تنهایی زندگی میکنم. اعتماد به نفسم بسیار پایین است و همیشه دچار استرس هستم به حدی که نمیتوانم سرکار بروم و همیشه در خانه تنها هستم. بیش از حد عصبی و ناامید هستم. لطفا راهنماییم کنید.
همان طور که مددجوی گرامی ذکر کرده است اختلال افسردگی در صورت عدم درمان کامل آن می تواند آسیب جدی را در ابعاد مختلف زندگی فرد ایجاد کند. این اختلال دو مشخصه اصلی دارد یکی خلق پایین و دیگری بی علاقگی به انجام فعالیت هایی که قبلاً برای فرد لذت بخش بوده است که حداقل به مدت دو هفته و در صورت عدم درمان طولانی تر خواهد شد. عمده علائم این اختلال شامل پرخوابی یا کم خوابی، پراشتهایی یا کم اشتهایی، عدم اعتماد به نفس، میل به انزوا و گوشه گیری، خستگی و بی حالی، کاهش میل جنسی، مشکلات تمرکز، افکار یا حتی اقدام به خودکشی است. به نظر می رسد که عامل اصلی بروز این نوع افسردگی، ژنتیک، وراثت یا اتفاقات ناگواری نظیر ضربه روحی و عاطفی، طلاق، شکست مالی، یا شکست های عشقی، مشکلات خانوادگی، مصرف بعضی از داروها و وجود سابقه خانوادگی نیز می تواند احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش دهد. اما این یک واقعیت است که گاهی افراد بنا به دلایلی که ذکر شد در شرایط سخت و عذاب آوری قرار می گیرند و زندگی برای آن ها سخت و خسته کننده می شود. لذا به مددجوی گرامی توصیه می شود اسیر این دام و تفکر نشوید که اگر زندگی شما دچار این نوع مشکلات شده است پس حتما مستحق آن بوده اید و به این دلیل باید عذاب بکشید چون انسان بی ارزشی هستید. روزگار به هیچ وجه عادل نیست. بسیاری از افراد ممکن است در شرایط سختی زندگی کنند. بنابر این به خودتان یادآور شوید که با توجه به امکانات و شرایطتان، هر آن چه در حال حاضر می توانید، در جهت تغییر مثبت انجام دهید بی درنگ دست به کار شوید. تمرین کنید انعطاف پذیر باشید تا بتوانید از فرصت ها برای تغییر بهره ببرید. بدانید که همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است. هر گاه باران می آید بالاخره زمانی بند می آید، هر وقت ضربهای دردناک می خورید، بالاخره خوب می شوید و بعد از تاریکی همیشه روشنایی است. اما گاهی ما آدمیان یادمان می رود و فکر می کنیم که شب همیشه باقی می ماند. اما این طور نیست و هیچ چیز همیشگی نیست نه شادی و نه غم. آنهایی که بیشتر از بقیه شکایت می کنند، کمتر از بقیه نیز کار انجام می دهند. همیشه بهتر است سعی کنید کاری بزرگ انجام دهید و شکست بخورید تا این که هیچ کاری انجام دهید و موفق شوید. تغییر ایجاد کنید ولو تغییرات خیلی کوچک. اینکه امروز را به شکایت کردن دیروز بگذرانید، آینده تان را روشن نمیکند . هیچ وقت به خاطر جای زخم هایی که زندگی روی تان گذاشته است خجالت نکشید درس بگیرید و قوی تر شوید و اجازه ندهید این زخم ها باعث شوند زندگی تان را با ترس سپری کنید. هنگامی که فردی افسرده است تنها جایی که می خواهد بماند در رختخواب است. در این حالت، حتی جواب تلفن دادن برای او سخت می شود. سعی کنید بیرون از منزل بروید، پیادهروی کنید و دوش بگیرید. برای خودتان هدفی تعیین کنید این روش به قدری مهم است که روانشناسان آن را واکسن ضد افسردگی می نامند. نکته مهم دیگر این است که از افکار منفی دست بردارید و به خود نگویید که دیگر هیچ اتفاق خوبی برایم رخ نخواهد داد. سعی کنید مدام به خودتان انرژی مثبت بدهید و در صورتی که شدت افسردگی شما بالا باشد توصیه به روانپزشک جهت مداخلات دارویی می شود.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر