دختری 14 ساله هستم. با وجود اینکه تا به حال هیچ کار نادرستی انجام ندادهام، اما خانوادهام نسبت به من بیاعتماد هستند. نمیدانم از چه طریقی اعتمادشان را به دست بیاورم. لطفا راهنماییام کنید.
زندگی خوبی دارم، اما خانوادهام بهخصوص خواهرانم به من حسادت میکنند. دخالتهای آنها به حدی شده که احساس افسردگی دارم. لطفا راهنماییام کنید.
شوهرم سالها با زندگی، احساس، غرور، شخصیت و اعصابم بازی کرد و آخرش هم گذاشت و رفت. اصلا نپرسید من راضی هستم که از هم جدا بشويم یا خير؟ کاملا در وجودم حس خودکمبینی پیدا کردهام. لطفا راهنماييام كنيد.
دورویی اطرافیانم باعث شده که خیلی تنها باشم. چطور با آنان برخورد کنم تا دست از این اخلاق بردارند.
پسری 21 ساله هستم و به دختری علاقهمند هستم. با اینکه میدانم او دختر خوبی است و هیچ رفتار ناپسندی تا به حال از او ندیدهام، اما نمیدانم چرا برخی مواقع به او بدبین میشوم. واقعا از این رفتارهای خود خسته شدهام. لطفا راهنماییام کنید.