جزییات قتل های 5 زن و مرد اعدامی که امروز آزاد شدند + فیلم لحظه آزادی
حجم ویدیو: 30.59M | مدت زمان ویدیو: 00:01:35

بخشش قاتل ، بخشش قاتل ، بخشش قاتل ، بخشش قاتل ، بخشش قاتل

به گزارش رکنا، حال و هوای امروز دادسرای جنایی دیدنی و دوست داشتنی است.همه کسانی که امروز اینجا حاضر هستند، یک لب دارند و هزار خنده .

گویی با هر بخششی که کسی در حق کسی می کند، هزار قلب سبک می شود.و امروز هم قرار است 5 متهم به قتل که هر کدام سال های زیادی از عمرشان را در حبس گذرانده اند، به رویای باز شدن دستبند از دستشان پیوند بخورند.

دکتر محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران در ابتدای این جلسه گفت:«واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران از مدتی قبل راه اندازی شده و افرادی که به صورت مستقل و خیرخواهانه جذب این مجموعه شدند، به صورت شبانه روزی برای نجات محکومان به قصاص تلاش می کنند.شاید خیلی از مردم برای کمک به نجات یک متهم به قتل از قصاص رغبت نداشته باشند و تلاش این مجموعه صلح یاران در جهت ایجاد رغبت در مردم قابل تقدیر است. در این پرونده ها متهمان به خاطر یک لحظه تصمیم نابخردانه متهم به قتل شدند و هر کدام از مردم عادی اگر راه درست زندگی را در پیش نگیرند، ممکن است در لحظاتی در همین جایگاه قرار بگیرند.»

شهریاری در ادامه توضیح داد:«از متهمانی که با کمک نیکوکاران و کمک های مردمی آزاد می شوند انتظار داریم راه درست زندگی را درپیش بگیرند و سعی کنند از این به بعد به مردم کمک رسان باشند، همانطور که خودشان نیز با کمک های همنوعان فرصت زندگی دوباره پیدا کردند.»

دکتر شهریاری در حاشیه این جلسه از صلح یاران تقدیر و تشکر به عمل آورد.

آزادی مادری که 5 فرزندش چشم به راهش هستند

13 سال یک عمر است برای یک مادر وقتی از فرزندانش دور بماند.حالا امروز هر ثانیه برای او انگار هزار سال می گذرد.ثانیه ها کشدار شده اند و دل در دل این مادر نیست تا بتواند پسرش را در آغوش بگیرد.چنان بی تابانه چشم انتظار است که قبل از رسیدن چند بار با او تماس می گیرد:«آزاد شدم چرا نمی آیی؟»

سر می خورد در حادثه آن روز شوم که او را سوق داد به سیاهی سال های حبس:«متهم شدم به قتل خواهرزاده ام.25 ساله بود.از من حدود 2 میلیون تومان پول قرض کرده بود و برای پس دادنش امروز و فردا می کرد.روز حادثه به خاطر همین موضوع با خواهرم بحثم شد.می گفتم چرا پسرت پول را پس نمی دهد؟مادرم هم در خانه آنها بود.وسط جر و بحث من و خواهرم، پسرش سر رسید و ضربه ای به من زد.من هم سر گاز پیک نیکی را به سمتش پرتاب کردم.نمی دانم چطور شد که سر گاز پیک نیکی به صورت مادرم برخورد کرد.خون که از پیشانی مادرم سرازیر شد، قلبم چنان لرزید که خشم سراپای وجودم را گرفت.چاقویی برداشتم و سمت خواهر زاده ام دویدم .....»

و همین یک لحظه عصبانیت در گیر و دار دعوای خانوادگی این زن را 13 سال اسیر حبس کرد.خواهرش به عنوان ولی دم در دادگاه تقاضای قصاصش را کرد اما با تلاش صلح یاران دادسرای جنایی تهران حاضر به بخشش شد و امروز دستبند فولادی برای همیشه از دستان متهم باز شد.

آزادی پدری که تصادف با کامیون او را متهم به قتل کرده بود

بار قبل در مراسم آزادی چند زندانی متهم به قتل او را دیده بودم.گوشه ای ایستاده بود و به نقطه ای نامعلوم خیره شده بود.دو دخترش هم با چشمان حسرت بار و خیس از اشک، گوشه ای کز کرده بودند.

سه بار مرگ را پای چوبه دار دیده است و از سیزده سال تا به حال زندگی اش در کابوس قصاص و در خوف و رجای رفتن و ماندن سپری شده است.

حالا امروز گل از گلش شکفته و دیگر خبری از آن نگاه های ناامید نیست:« «داشتم از چهارراه عبور می کردم که با آن مرحوم بحثم شد.چهارراه بعدی با همان فرد تصادف کردم و فوت کرد.اما به خاطر جر و بحث چند دقیقه قبل ما نتوانستم قاضی پرونده را قانع کنم که من به عمد او را زیر نگرفته بودم و متهم به قتل عمد شدم و حکم قصاص برایم صادر شد.»

فرزندانش با گل و اشک شوق به دیدنش آمده اند و بعد از چندین سال به آغوش خانواده بر می گردد.

20سال کنج زندان به اتهام قتل مادر و خواهر

خانواده اش او را طرد کرده اند.حتی حالا که کسی به استقبال بقیه زندانیان آمده است هم، دستبند زندان بعد از 20 سال در حالی از دستان او باز می شود که چهره اش هنوز غم زده و غمبار است:«ساکن پاکدشت بودیم.روز حادثه حال و حوصله خوشی نداشتم.نمی دانم چه شد که مادر و خواهرم با هم بحثشان شده بود.از سر و صدای آنها عصبانی شدم و به مادرم اعتراض کردم.درگیری بین ما بالا گرفت.وقتی به خودم آمدم که مرتکب قتل مادرم شده بودم.خشم سراسر وجودم را گرفته بود و خواهرم هم جیغ می کشید.نفهمیدم چه شد که او را هم با شال خفه کردم.»

می گوید در این سال ها هر هفته منتظر قصاص بوده است.هر وقت لیست کسانی که باید به سوییت برای گذراندن انفردی قبل از قصاص می رفتند،اعلام می شد؛ قلبش تندتر از همیشه می زد:«پدرم و خواهر کوچکم گذشت کردند اما دایی هایم نه !»

بالاخره کابوس قصاص برای او با کمک صلح یاران دادسرای جنایی تهران تمام شد اما خانواده اش هنوز هم به حدی از اودلگیرند که به استقبالش نیامدند.

15 سال حبس به اتهام قتل همسر

متهم دیگر مرد جوانی است که به اتهام قتل همسرش از 15 سال قبل تا به حال حبس کشیده است.اما در این سالها هرگز اتهام خود را نپذیرفت.می گوید:«تصویر زنی قد بلند در دوربین های مدار بسته ضبط شده بود که همسرم را به قتل رساند و فرار کرد.»

اما قانون با توجه به ادله ای که در دست دارد به باور دیگری رسیده است:«مرد جوان بعد از به قتل رساندن همسرش چادر مشکی بر سر کرد و از خانه خارج شد.»

ادله های موجود در پرونده به حدی محکم بود که حکم قصاص این جوان صادر شد.اما با تلاش صلح یاران دادسرای جنایی تهران از قصاص رهایی پیدا کرد.

همت صلح یاران برای نجات یک افغان از قصاص

صلح یاران دادسرای جنایی تهران یک شعار شیرین دارند:«ما خانواده زندانیانی می شویم که خانواده ای بیرون از زندان ندارند تا برای آزادی آنها تلاش کنند.»

مصداق همین شعار هم آزاد کردن جوان افغان بود که چند سال قبل به دلیل اختلاف مالی با یک زن ایرانی دست به قتل او زد.

خانواده ای نداشت تا برای او دنبال اخذ رضایت و پادرمیانی باشند، همین شد که صلح یاران دادسرای جنایی خانواده اش شدند و امروز بعد از 15 سال رنگ آزادی را دید.

وبگردی