اعتراف فرزانه به قتل زن رمال در جنوب تهران / نسخه دوم طلسم مرگ بود !

به گزارش رکنا، ساعت‌۲۳ شامگاه شنبه هفتم‌اسفند سال گذشته به مأموران پلیس تهران خبر رسید زن سالخورده ‌ای در خانه‌اش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده‌است.

با اعلام این خبر تیمی از مأموران کلانتری ‌۱۵۸ کیانشهر پای در قتلگاه زن سالخورده گذاشتند و دریافتند زن ۷۰‌ ساله به نام پریسا با ۹‌ ضربه چاقو به قتل رسیده و طلاهایش سرقت شده است. بدین ترتیب حادثه خونین به قاضی میثم حسین‌پور، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اطلاع داده‌شد و وی همراه تیمی از کارآگاهان اداره‌ دهم پلیس‌ آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.

دختر مقتول که موضوع را به مأموران پلیس خبر داده‌بود، گفت: «مادرم در خانه‌اش تنها زندگی می‌کرد و من هر روز به خانه‌اش می‌رفتم و برای او شام و ناهار درست می‌کردم. ساعتی قبل مادرم با من تماس گرفت و گفت برای او شام ببرم. وقتی وارد خانه‌اش شدم همه وسایل خانه بهم ریخته بود و با جسد مادرم در گوشه‌ای از اتاق که نایلونی روی سرش کشیده شده‌بود، روبه‌رو شدم.»

بررسی‌های تیم جنایی نشان می‌داد مقتول رمال و دعانویس است و به همین خاطر افراد زیادی برای حل مشکلشان به خانه‌اش رفت و آمد دارند. از سوی دیگر مشخص شد عامل قتل فرد آشنایی است، چون بدون درگیری و تخریب قفل در وارد خانه مقتول شده و در فرصت مناسب او را به قتل رسانده و طلاهایش را سرقت کرده است.

نخستین سرنخ

مأموران پلیس همچنین اثر انگشت خونی روی دیوار محل حادثه پیدا کردند و پس از نمونه‌برداری و فرستادن اثر به اداره تشخیص هویت پلیس‌آگاهی تحقیقات خود را برای شناسایی قاتل ادامه دادند تا اینکه ۴۰‌روز بعد از حادثه یکی از همسایه‌ها با پلیس تماس گرفت و سرنخی در اختیار مأموران پلیس قرار داد.

وی گفت: «روز چهلم زن همسایه متوجه شدم یکی از همسایه‌ها به نام مهین با فرد دیگری تلفنی حرف می‌زد و می‌گفت که خیلی از مرگ پریسا ناراحت است و به همین دلیل پای رفتن به مراسم چهلم او را ندارد و الان احتمال می‌دهم او در جریان قتل زن همسایه باشد.»

با به‌دست آمدن این اطلاعات مأموران پلیس مهین را به عنوان مظنون حادثه بازداشت کردند، اما وی در بازجویی‌ها منکر قتل همسایه‌اش شد و گفت: «شب حادثه با داد و فریاد دختر پریسا از خانه بیرون آمدم و در خانه‌اش با جسد خونینش روبه‌رو شدم و از آن شب به بعد حالم خراب است و به همین دلیل دوست نداشتم به مراسمش بروم.»

مأموران پلیس در ادامه تحقیقات به شماره تلفن همراهی رسیدند که شب حادثه در آن محل آنتن داشته و بررسی‌ها نشان داد صاحب شماره تلفن یکی از بستگان دور مهین است و در یکی از کشور‌های اروپایی زندگی می‌کند.

بنابراین مأموران از مهین دوباره تحقیق کردند وی گفت: «مقتول رمال بود و مشتریان زیادی به خانه‌اش رفت و آمد داشتند و یکی از مشتریانش همسر برادرم به نام فرزانه بود. همسر برادرم چندی قبل از من خواست با کارت شناسایی برادرش برای او سیمکارت بگیرم و من هم از طریق آشنایی که داشتم برای او سیمکارت گرفتم و او از آن استفاده می‌کند.»

بازداشت قاتل

سپس مأموران پلیس فرزانه را بازداشت کردند و مورد بازجویی قرار دادند.

وی ابتدا منکر قتل شد، اما وقتی متوجه شد اثر انگشت کشف شده در محل جنایت متعلق به او است با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد و گفت: «کارگاه مبل‌سازی بزرگی داشتم، اما ورشکست شدم و به همین دلیل پیش رمال رفتم تا با ورد و دعا مشکلم حل شود.

او گفت طلسم شده‌ام و باید طلسم مرا بشکند. مدتی قبل اولین نسخه را برای من نوشت و همانجا متوجه طلا‌های او شدم، اما تصمیم به سرقت نگرفتم. شب حادثه مقدار زیادی مواد‌مخدر گل مصرف کردم و تصمیم داشتم نامادری‌ام را به قتل برسانم، چون با او اختلاف داشتم، اما نمی‌دانم چطوری سر از خانه زن رمال در آوردم. وقتی وارد خانه‌اش شدم حال خوبی نداشتم و به او گفتم برای گرفتن دومین نسخه به خانه‌اش آمده‌ام و او هم به اتاق خواب رفت تا طلسم مرا بیاورد.

در همین لحظه از پشت سر گردنش را گرفتم و خفه‌اش کردم و بعد هم با چاقو چند ضربه به او زدم. سپس طلاهایش را با سیم چین بریدم و فرار کردم و چند روز بعد هم به ۱۰۰‌میلیون تومان فروختم و خرج کردم.» تحقیقات از متهم به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد.