دزدی های مرد مطلقه برای پرداخت مهریه

مهریه برای مرد مطلقه دردسرساز شد. پرداخت مهریه به همسر سبب شد تا مرد مطلقه دست به دزدی های عجیبی بزند. این مرد که محکوم به پرداخت مهریه بود کارگاه جواهرسازی در تهران را مورد سرقت قرار داد. مهریه سنگین این زن سبب شد تا شوهرش دزد شود. این مرد برای پرداخت مهریه همسرش و تهیه پول به کارگاه جواهرسازی دستبرد زد.

به‌گزارش رکنا، چند روز قبل مردی با مراجعه به شعبه دوم دادیاری دادسرای ویژه سرقت تهران از دستبرد 5 میلیارد تومانی به‌کارگاه جواهر‌سازی خود خبر داد و گفت: من جواهرساز هستم و 2 کارگاه در تهران دارم یکی از کارگاه‌هایم را که یک خانه قدیمی در شمال تهران است تبدیل به انبار نگهداری وسایل با ارزش کرده بودم و شمش‌های طلای خام، وسایل طراحی و جواهر سازی، ساعت و مجسمه‌های آنتیک و مدادهای رنگی طراحی که از کشور ترکیه وارد می‌شود و هر مداد حدود 5 میلیون تومان قیمت دارد را در آنجا نگهداری می‌کردم.

سرقت از کارگاه جواهرسازی برای پرداخت مهریه

چون دیر به دیر به آنجا سر می‌زدم خبر نداشتم که به کارگاهم دستبرد زده‌اند. وقتی فهمیدم، شکایت کردم اما هیچ سرنخی از سارقان به دست نیامد تا اینکه دو بار دیگر هم به آنجا دستبرد زدند و در مجموع حدود 5 میلیارد تومان از اموالم را سرقت کردند.

بدین ترتیب با شناسایی پلاک خودرو، هویت مالکش نیز به دست آمد و مأموران راننده نیسان را خیلی زود دستگیر کردند. وی در بازجویی‌ها گفت: من در سرقت نقشی نداشتم فقط با آن 4 مرد سارق برای انتقال اموال مسروقه همکاری می‌کردم و سهم مرا هم از سرقت‌ها می‌دادند.

بازداشت دزدان کارگاه جواهرسازی / مهریه دردسرساز شد

پس‌از اعترافات متهم وی مخفیگاه همدستانش را لو داد و کارآگاهان در عملیاتی غافلگیرانه هر 4 متهم را دستگیر کردند. متهمان دربازجویی‌ها به 3 سرقت سریالی از کارگاه جواهرسازی اعتراف کردند. سردسته این باند که هاشم نام داشت در بازجویی‌ها گفت: چند سال قبل با همسرم اختلاف پیدا کردم و او هم درخواست دریافت مهریه و طلاق داد. از آنجا که مهریه‌اش 400 سکه طلا بود و من نمی‌توانستم بپردازم به فکر چاره‌ای بودم که با یک باند سرقت از خانه آشنا شدم. وقتی جذب این باند شدم آنها برایم سه جلسه کلاس آموزشی گذاشتند و به من یاد دادند چگونه قفل درها را باز کنم و از بالکن بالا بروم. بعد از اینکه آموزش دیدم وارد باند شدم اما بعد از چند بار سرقت دستگیر شدم و به زندان افتادم.

سارق سابقه دار ادامه داد: 2 ماه قبل از زندان آزاد شدم اما نه پول داشتم نه کار از طرفی نگهداری از دخترم نیز با من بود و باید هرطور بود پولی به دست می‌آوردم. یک شب در یک میهمانی خانوادگی پسر جوانی حضور داشت که کارگر یک کارگاه جواهرسازی بود و داشت درباره صاحبکارش و شرایط کاری خود صحبت می‌کرد و من متوجه شدم یک کارگاه در شمال تهران دارند که به نوعی انبار آنهاست و کسی در آنجا کار نمی‌کند و تقریباً همیشه خالی است. همین موضوع باعث شد تا نقشه سرقت از آنجا را طراحی کنم و بعد هم خودم با کمک 3 نفر از کسانی که در زندان با آنها آشنا شده بودم یک باند تشکیل دادم و در سه مرحله از این کارگاه سرقت کردیم. هر بار هم اموال مسروقه را می‌فروختیم و بین خودمان تقسیم می‌کردیم.

در آخرین سرقت مقدار زیادی مداد رنگی از کارگاه دزدیدیم از آنجا که فکر می‌کردم آنها مداد رنگی‌های معمولی است چند تا از آنها را به دخترم دادم تا با آن بازی کند اما حالا فهمیدم که آنها مداد طراحی و جواهرسازی بوده که هر مداد حدود 5 میلیون تومان ارزش داشته اگر می‌دانستم آنقدر با ارزش است آنها را می‌فروختم.

بدین ترتیب با اعترافات متهمان آنها برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.