فروش خانه مصدق با سند جعلی / 5 زن و مرد محاکمه شدند

به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۰ به دنبال شکایت یک مرد سرایدار آغاز شد. وی که سرایدار خانه ویلایی ۲۰۰۰ متری پشت فرهنگسرای نیاوران بود به مأموران گفت :خانه ویلایی که در آن سرایدار هستم قبلامتعلق به مصدق بود که مدتی قبل وارثان مصدق آن را به صاحب کارم به نام بهمن فروختند. بهمن تاجر خاویار است و در کشور ژاپن زندگی می‌کند.

وی ادامه داد: من مدت‌ها است در آن ملک سرایدار هستم اما ۱۰ روز قبل چند نفر که خودشان را مأمور پلیس معرفی کرده بودند مقابل خانه ویلایی آمدند و به زور مرا به کمپ ترک اعتیاد بردند .هر چه به آنها گفتم معتاد نیستم حرف مرا گوش ندادند.

وی ادامه داد : من 10 روز در کمپ ترک اعتیاد بستری بودم تا اینکه توانستم به آنها ثابت کنم معتاد نیستم .وقتی از کمپ بیرون آمدم و به خانه ویلایی برگشتم متوجه شدم چند نفر در حال تخریب آن هستند .آنجا بود که فهمیدم خانه ویلایی با اسناد جعلی به یک نفر فروخته شده است.

با این شکایت پلیس پیگیر ماجرا شد و بهمن که متوجه ماجرا شده بود به ایران برگشت .با بررسی ها روشن شد این ملک با اسناد جعلی یه یک مرد جوان به نام کامران فروخته شده است .کامران گفت ملک میلیاردی را از یکنفر به اسم سیروس خریده است.

بهمن در مواجهه با سیروس گفت :این مرد را می‌شناسم. مدت قبل که به ایران آمده بودم یک مرد بنگاه دار او را به من معرفی کرد تا خانه ویلایی را به او اجاره بدهم اما ما با هم به توافق نرسیدیم و من هرگز خانه ویلایی را نفروختم.

فروش خانه مصدق با اسناد جعلی

با افشای این ماجرا روشن شد سیروس با اسناد جعلی خانه ویلایی را فروخته است.به این ترتیب سیروس بازداشت شد و دست نوشته ای را ارائه داد و گفت هنگامی که بهمن در ژاپن بوده، خواهرش برای فروش ملک میلیاردی به وی وکالت داده بود. اما وقتی روشن شد این ادعا دروغ است سیروس و سه همدستش از جمله یک خانم وکیل به اتهام کلاهبرداری سازمان یافته و فروش خانه مصدق با اسناد جعلی تحت تعقیب قرار گرفتند و بازداشت شدند.سه متهم دیگر نیز به اتهام جعل عنوان و ربودن مرد سرایدار دستگیر شدند.

در این میان شکایت مشابه دیگری به پلیس رسید که در آن ملک 6هزار متری یک دکتر در ساری و ملک ۱۰۰ متری وی در لواسان با استاد جعلی فروخته شده بود .

فرزندان این دکتر به پلیس گفتند : ما در خارج از کشور زندگی می کردیم که پدرمان فوت شد .بعد از فوت فهمیدیم املاک پدری مان با اسناد جعلی در ایران فروخته شده است .

با این شکایت وقتی پلیس پیگیر پرونده شد دریافت سیروس و همدستانش پیش تر نیز دست به کلاهبرداری سازمان یافته زده بودند.

این پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و سیروس و همدستانش از خود دفاع کردند.این در حالی بود که دو متهم دیگر این پرونده همچنان فراری هستند.

نخستین دادگاه

در نخستین جلسه علاوه بر وکیل دو شاکی پرونده ، یک مرد کارمند نیز حضور داشت .

وی گفت : من کارمند هستم و متهمان را نمی شناسم اما آنها شناسنامه مرا جعل کرده و به نام من دسته چک تهیه کرده بودند .آنها 200 فقره چک به نام من در بازار استفاده کردند و هرگز آنها را پاس نکردند. حالا هر روز دادگاهی می‌شوم بدون این که از صدور چک‌ها مطلع باشم. من برای متهمان این پرونده اشد مجازات می خواهم .

سپس سیروس در جایگاه ویژه ایستاد و منکر کلاهبرداری های سازمان یافته شد. وی درباره فروش خانه مصدق گفت: خواهر بهمن به من وکالت داده بود تا ملک میلیاردی را بفروشم. من جعل سند نکرده ام.

سه متهم دحاضر در دادگاه نیز جرمشان را گردن نگرفتند.

رفع نواقص

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و پرونده را برای رفع نواقص به دادسرا برگرداندند.

قرار شد دادسرا تحقیق کند تا مشخص شود این کلاهبرداری ها باندی صورت گرفته یا نه.دستور جلب دو متهم فراری این پرونده صادر شده تا پس از بازداشت دو متهم دیگر تحقیقات از آنها تکمیل شود.قیمت تقریبی وسایل عتیقه و قیمتی سرقت شده از خانه سابق مصدق براورد شده و روشن شود چه وسایلی پیدا شده است. همچنین درباره پرونده ربودن مرد سرایدار تحقیقات صورت بگیرد. اگرچه مرد سرایدار اعلام رضایت کرده اما لازم است متهمان از جنبه عمومی جرم آدم ربایی محاکمه شوند.

دومین دادگاه

با رفع نواقص پرونده ،متهمان بار دیگر در شعبه دهم دادگاه از خود دفاع می کردند.

در جلسه دادگاه بهمن 90 ساله در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من این ملک را 50 سال قبل از پسر مصدق خریده بودم. خودم خارج از کشور بودم که مرد سرایدار به من تماس گرفت و ماجرا را برایم گفت.من اصلا سیروس و همدستانش را نمی شناسم و هیچ مراوده مالی با آنها ندارم. انها با اسناد جعلی ملک مرا فروخته اند که از انها شاکی هستم.

سپس سیروس که با قرار وثیقه آزاد بود روبه روی قضات ایستاد. وی گفت: من بهمن را می شناختم و پولم را به او داده بودم تا با آن تجارت کند. آخرین بار وقتی پولم را از او خواستم خانه مصدق را به جای طلبم به من صلح کرد و با هم صلحنامه نوشتیم. من اتهاماتم را قبول ندارم.

متهم دیگر پرونده وقتی روبه روی قضات ایستاد منکر مشارکت در کلاهبرداری و جعل شد. وی گفت : من اصلا از ماجرای جعلی بودن صلح نامه اطلاعی نداشتم.من فریب حرف های سیروس را خورده بودم. حالا دو هم جرم دیگرم فراری هستند و من نشانی از آنها ندارم.

سه متهم ربودن مرد سرایدار نیز یک به یک از خود دفاع کردند و جرمشان را منکر شدند.آنها همگی گفتند رضایت مرد سرایدار را جلب کرده اند و حالا از قضات دادگاه تقاضای کمک دارند.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.=

وبگردی