2روایت در پرونده مردی که در راه کمپ ترک اعتیاد به قتل رسید
حوادث رکنا: زوج جوان و دوست شان در پرونده قتل مردی که در راه کمپ ترک اعتیاد، قربانی جنایتی مرموز شده بازداشت شدند ولی در این بین هیچ کس قتل را به گردن نمی گیرد و اعتراف نمی کند.
به گزارش رکنا، تحقیقات در این پرونده از روز پانزدهم اسفند پارسال شروع شد. آن روز مردی به اورژانس زنگ زد و گفت که یکی از دوستانش حالش بد شده و خونآلود کنار جدول خیابان افتاده است. او آدرس را که حوالی تهراننو بود به اپراتور ١١٥ اعلام کرد و امدادگران اورژانس راهی آنجا شده و با جسد مردی که آثار ضرب و شتم و چاقو روی بدنش بود روبه شدند. اما از تماس گیرنده خبری نبود. با حضور پلیس و آغاز تحقیقات، شاهدان گفتند که جسد مقتول را سرنشینان یک خودروی سمند در این محل رها کرده و متواری شدهاند. در ادامه صاحب سمند بژ دستگیر شد، اما ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: زمانی که در حال رانندگی بودم، مقتول به قتل رسید و من نقشی در این جنایت ندارم.
ماجرای قتل معتادی که در راه کمپ به قتل رسید
این متهم توضیح داد: یکی از دوستانم به نام سیروس نزد من آمد و گفت که میخواهد از یکی از دوستانش به نام سجاد انتقام بگیرد. من هم بهخاطر رفاقتی که داشتیم قبول کردم. روز حادثه سیروس و همسرش سوار ماشین سمند من شدند و به محل کار سجاد در حوالی ماهدشت کرج رفتیم. نقشه این بود که او را به کمپ ترک اعتیاد ببریم و برایش پاپوش درست کنیم که معتاد است تا در آنجا بستری شود. بعد از اینکه او را سوار ماشین کردیم، من در حال رانندگی بودم که متوجه شدم سجاد و سیروس که عقب ماشین بودند با هم درگیر شدهاند. سجاد نمیخواست به کمپ برود و ناگهان سیروس فریاد زد توقف کن. وقتی توقف کردم، سیروس به اورژانس زنگ زد و بعد سجاد را به بیرون از ماشین انداخت. پس از آن حرکت کردیم و من اصلا متوجه نشدم که بین آنها چه اتفاقی رخ داده و سجاد چطور به قتل رسیده است. پس از ادعای عجیب این مرد، قاضی وی را بازداشت کرد و تحقیقات کارآگاهان برای دستگیری سیروس و همسر او (دو سرنشین دیگر سمند) آغاز شد.
دستگیری زوج جوان تهرانی به جرم قتل دوست شان
مأموران پلیس آگاهی تهران با نیابت قضایی راهی ارومیه شدند و زوج جوان را که در این شهر مخفی شده بودند بازداشت کردند. آنها پس از انتقال به پایتخت، تحت بازجویی قرار گرفتند اما انگشت اتهام را به سمت دوستشان یعنی راننده سمند گرفتند و گفتند او قتل را مرتکب شده است. زن جوان گفت: مدتی بعد از ازدواج با همسرم سیروس، متوجه شدم که شریک کاری شوهرم به نام سجاد (مقتول) سر او را کلاه گذاشته است. شوهرم میگفت که او با سندسازی اموال و سرمایه و حتی کارگاه مبلسازیاش را تصاحب کرده است. شوهرم میگفت شریکش برای اجرای این توطئه، ابتدا وی را به یک کمپ ترک اعتیاد برده و در آنجا زندانی کرده و بعد همه اموال را تصاحب کرده است. او میخواست هرطور شده اموالش را پس بگیرد و برای همین از دوستش به نام مجتبی(راننده سمند) کمک گرفت.
این زن ادامه داد: آنها نقشه کشیدند که سجاد را ربوده و کتکش بزنند و بعد برای انتقام او را در کمپ ترک اعتیاد زندانی کنند. آن روز شوهرم و مجتبی به زور مقتول را سوار ماشین کردند اما در بین راه او میخواست فرار کند که نشد و آنها چندبار او را کتک زدند. شوهرم شریکش را با مشت و لگد کتک زد اما او قاتل نیست. این مجتبی (راننده سمند) بود که به او چاقو زد.
سجاد با چاقوی دوستش در راه کمپ ترک اعتیاد سلاخی شد
در ادامه شوهر این زن یعنی سیروس هم حرفهایش همسرش را به زبان آورد و گفت: من هدفم این بود که سجاد (مقتول)را در کمپ زندانی کنم و به اموالم برسم و قصد کشتن او را نداشتم. روز حادثه وقتی او را سوار ماشین کردیم، مدام تقلا میکرد و قصد داشت فرار کند. دست و پایش را بستیم و کتکش زدیم اما من فقط مشت و لگد زدم و مجتبی او را با چاقو زد. پس از آن سجاد ناگهان از هوش رفت و ما تصمیم گرفتیم او را نزدیک بیمارستان رها کنیم تا نجات یابد. بعد از آن به خانه مجتبی (راننده سمند) رفتیم. وقتی آنجا بودیم در فرصت مناسب و زمانی که مجتبی در آشپزخانه سرگرم پختن غذا بود، دست به سرقت طلا و دلارهایی که در کمد خانهاش بود زدیم و فرار کردیم. ما در ارومیه طلا و دلارها را فروختیم، خانهای اجاره کردیم تا اینکه دستگیر شدیم. حالا هم حدس میزنم مجتبی بهدلیل اینکه ما دلارها و طلاهایش را دزدیدهایم عصبانی است و خواسته جنایت را گردن ما بیندازد که انتقام بگیرد.
بعد از اعترافات این زوج، قاضی جنایی دستور داد تا آنها برای انجام تحقیقات بیشتر به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شوند تا با بازجوییهای بیشتر از 3متهم پرونده، مشخص شود که قاتل اصلی کدامیک از متهمان هستند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر