وسوسه ژینوس مرد غریبه را خام کرد تا شوهرش را سر به نیست کند/ او 2 مرد را فدای خود کرد +عکس

به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، 8 فروردین ماه سال ۹۷ مرد جوانی به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن برادر 35 ساله اش به نام ناصر خبر داد.

وی گفت: برادرم از شب گذشته ناپدید شده و هیچ خبری از او ندارم. او مدتهاست با همسرش ژینوس درگیر است و حالا می ترسم بلایی سرش آمده باشد .

به دنبال شکایت این مرد تلاش برای به دست آوردن ردی از ناصر آغاز شد تا اینکه چند ساعت بعد پلیس جنازه وی را در حالی که دست و پایش با کش بسته شده و با ضربه های جسم سخت به سرش از پا در آمده بود در سایت زباله در بیابان های خاتون‌ آباد پیدا کرد.

پلیس در نخستین گام از تحقیقات به بازجویی از همسر قربانی پرداخت ولی او ادعا کرد از ماجرای مرگ شوهرش اطلاعی ندارد.

سپس پلیس به بررسی پیامک‌های ارسال شده از گوشی ژینوس پرداخت و به رابطه پنهانی او با یک مرد غریبه به نام حسین پی‌برد.

بدین ترتیب زن جوان به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت حسین و دوستش حمید، شوهرش را کشته اند. حسین و دوستش حمید بازداشت شدند و دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستادند.

در ابتدای این جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: با توجه به اینکه پدر و مادر قربانی فوت شده اند و اولیای دم دو فرزند خردسال وی هستند رئیس قوه قضاییه برای عاملان این جنایت درخواست قصاص را مطرح کرده است .

سپس حسین به دفاع پرداخت و قتل را گردن گرفت .

وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت :مدتی پیش با ژینوس آشنا شدم من نمی دانستم او متاهل است. پس از مدتی که از رابطه دوستی ما گذشت فهمیدم شوهر و دو فرزند دارد. او مدام از بدرفتاری های شوهرش به من می گفت .چون می دانستم شوهرش مرد بدخلقی است دلم برایش سوخت. او اول از من خواست تا شوهرش را گوشمالی بدهم اما بعد از مدتی نقشه قتل را کشید. من برای اجرای نقشه از دوستم حمید کمک خواستم .

وی ادامه داد: طبق نقشه ای که ژینوس کشیده بود او خودش را به مریضی زده و از همسرش خواسته بود تا او را به درمانگاه برساند . وقتی ژینوس و شوهرش از خانه بیرون آمدند من و حمید سوار ماشین بودیم که به عنوان مسافرکش جلوی راهشان ایستادیم و از آنها خواستیم تا سوار شوند. ناصر قبول نکرد اما من به زور او را سوار ماشین کردم. من و حمید آنها را به بیابان های خاتون‌ آباد بردیم و دست و پا و دهان ناصر را با کش بستیم.من واقعا قصد کشتن ناصر را نداشتم فقط می‌خواستم او را گوشمالی بدهم. به همین خاطر چند ضربه با سنگ به سر او زدم اما یکباره متوجه شدم جان سپرده است به همین خاطر از ترسم جنازه را میان زباله ها انداختم و فرار کردم.

سپس حمید به دفاع پرداخت و گفت: من آن روز در خانه حسین خواب بودم که از من خواست تا با هم بیرون برویم . در بین راه ماجرایی برایم تعریف کرد و گفت می خواهد با یک نفر تسویه حساب کند .من در ماشین کنار او نشسته بودم و حسین پشت فرمان بود تا اینکه جلوی پای یک زن و شوهر توقف کردم و به زور از آنها خواست تا سوار ماشین شوند. وقتی به بیابان‌های خاتون آباد رسیدیم حسین از من خواست تا کمک کنم دست و پای مرد جوان را ببندیم . من به او کمک کردم ولی ضربه ای با سنگ به سر ناصر نزدم.

وقتی نوبت دفاع به ژینوس رسید همه اتهاماتش را انکار کرد و گفت : من از نقشه حسین برای قتل شوهرم اطلاعی نداشتم. قبول دارم با شوهرم اختلاف داشتم اما هرگز راضی به مرگ او نبودم. اگر اختلاف بین ما زیاد بود همان ابتدا از اون جدا می‌شدم. حسین خودش به تنهایی نقشه قتل را کشید و آن را اجرا کرد. این زن اتهام زنای محصنه را نیز قبول نکرد.

بنا بر این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی