مرد کچل از پزشک تهرانی شکایت کرد / طلاق زوج جوان بخاطر داربی پایتخت

به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، در اینجا تعدادی از عجیب ترین پرونده های دادگاه خانواده، کیفری ، حقوقی و محاکم پزشکی که در سال جاری( 1396 ) اتفاق افتاده را برای شما در سبد نوروزی گذاشتیم که مشاهده و خواندن آن نیزنه تنها برای خانواده ها بلکه برای همه زوج های جوان ، دختران و پسران دم بخت می تواند جالب باشد .

طولانی‌ترین پرونده طلاق

طولانی‌ترین پرونده دادگاه خانواده در فروردین سال 96 ، جزو عجیب‌ترین خبرها بود که پس از 10سال بسته شد. این زن و شوهرجوان به‌خاطر اختلاف جزئی ازجمله زن به مناسبت های خاص (جشن تولد ، سالگرد ازدواج و ...) درخواست هدایا می کرد ، اما هرگز به آرزویش نرسیده است و شوهر نیز به دلیل بهانه گیری های همسرش نمی تواند در خانه آرامش داشته باشد، با یکدیگر به مشاجره می پرداختند.

این زوج جوان از سال 1386 تاکنون 50 پرونده در دادگاه ها تشکیل داده اند،و سرانجام پس از 10 سال حکم طلاق آنها در شعبه 641 دادگاه خانواده صادر شد.

مهریه 14 شاخه رز سیاه

داماد محکوم شد تا 140 هزار تومان معادل 14 شاخه گل رز سیاه مهریه همسرش را بپردازد! این زن و شوهر جوان ( 18 ساله و 19 ساله ) پس از ازدواج با یکدیگر اختلاف پیدا کردند.

اردیبهشت ماه امسال ( 96 ) عروس جوان بعد از یک سال زندگی از دست بدبینی‌های شوهرش و دخالت های مادر شوهر به ستوه آمد و درخواست طلاق داد. لیلا در جلسه دادگاه به قاضی دادگاه خانواده ونک گفت : در مراسم سالگرد مرگ پدرم با حمید که همسایه ما بودند ، آشنا شدم . او که تک فرزند خانواده بود، در شرکت پدرش کار می کرد. بعد از شش ماه ، یک شب همراه پدر، مادر و خاله اش به خانه ما آمدند و مرا از مادرم خواستگاری کردند . البته من موافق ازدواج نبودم ،چون می خواستم به تحصیلم ادامه دهم . سرانجام با اصرارحمید و خانواده اش با 14شاخه گل زر سیاه پای سفره عقد نشستم.

دو ماه زندگی خوبی داشتیم ، اما کم کم دخالت های مادر شوهرم شروع شد و کار به جایی رسید که دیگر نمی توانستم با او زیر یک سقف زندگی کنم .و حمید نیز که تک فرزند خانواده بود، خیلی وابستگی به مادرش داشت، یعنی اگر می خواستیم برای زندگی خودمان در هر زمینه تصمیم بگیریم ،حمید می بایستی با مادرش مشورت می کرد و اگر او اجازه می داد، ما می توانستیم به سفر برویم ویا خرید کنیم ،البته ما از نظر مالی هیچ مشکلی نداشتیم و هرچه می خواستم و ارائه می کرد م برایم اماده می شد . اما همه چیز پول نبود و من هم در قید پول و طلا نبودم ، فقط یک زندگی مستقل و ارامش می خواستم . پس از یک سال زندگی پرتنش سرانجام حمید متقاعد شد که از هم جدا شویم .

حمید – داماد جوان – با تائید اظهارات همسرش ، به قاضی Judge دادگاه گفت : لیلا را عاشقانه دوست دارم ، اما نمی توانم ازمادرم جدا شوم . نصیحت ها وحرفهای مادرم راهگشای زندگی من است.

قاضی دادگاه پس از شیندن اظهارات زوج جوان و داوران آنها ،حکم به طلاق توافقی داد. داماد براساس حکم صادره دادگاه محکوم شد تا مهریه 14شاخه گل رز سیاه را به همسرش بپردازد .

شکایت به خاطر کچلی

درخرداد ماه امسال نیز پسر جوانی از یک پزشک متخصص پوست و مو به خاطر کچل شدن خود شکایت کرد. وی برای کاشتن قسمتی از موهای سرش نزد پزشک متخصص پوست و مو در شمال تهران مراجعه کرد و با پرداخت 8 میلیون و 500 هزار تومان خود را به تیغ جراحی سپرد. قرار بود پس از جراحی، موهای پسر جوان پرپشت شود ،غافل از اینکه تمام موهایش ریخته و او برای همیشه کچل شده بود.

با شکایت این جوان، پزشک به دادسرا ناحیه 19 تهران ( رسیدگی به جرایم پزشکی ) احضار شد . پسر جوان ( شاکی ) در خصوص شکایت خود به بازپرس پرونده گفت : حدود دوسال قبل بر اثر بیماری پوستی موهایم ریزش عجیبی پیدا کرد ، و پس از مدتی بطور اتفاقی متوجه یک اگهی در خصوص " کاشت مو " در یکی از روزنامه ها شدم . پس از پیگیری به مطب این آقای دکتر( متهم ) رفتم او به من اطمینان داد با یک جراحی ساده موهایم پر پشت خواهد شد و طبق توافق طی چند مرحله 8میلیون و 500 هزارتومان به او پرداخت کردم. سه ماه از عمل جراحی گذشت و متوجه شدم موهایم رشد نکرد ،بلکه یک مقدار مویی که باقی مانده بود آنها هم ریخت و کاملا کچل شدم. هر موقع از او در این باره توضیح می خواستم آقای دکتر به بهانه های مختلف مرا امیدوار می کرد که یکی دو ماه دیگر پوست سرم ترمیم خواهد شد و موهایم رشد خواهند کرد ، اما این اتفاق نیفتاد .

پزشک ( متهم ) نیز در بازجویی ها به سوال های بازپرس پرونده بطور تخصصی در خصوص بیماری پوستی شاکی پاسخ داد. اما بازپرس به استناد دلایل و مستندات پرونده از جمله اظهار نظر سازمان پزشکی قانونی و کمیسیون پزشکی سازمان نظام پزشکی با صدور کیفر خواست پرونده را برای رسیدگی به دادگاه کیفری تهران فرستاد .

در نخستین جلسه دادگاه، قاضی پرونده طرفین را به صلح و سازش دعوت کرد و پزشک ( متهم ) پذیرفت تا معالجه نهایی، درمان شاکی ادامه دهد و مرد جوان ( شاکی ) نیزبا قید این شرط که اگر درمان نشد می تواند مجددا شکایت جدیدی مطرح و پیگیری کند ،رضایت خود را از این پرونده اعلام کرد .

استفاده از موبایل ممنوع!

دختر عاشق‌پیشه با ارسال پیامک‌های تهدیدآمیز برای هووی خیالی خود مزاحمت ایجاد می‌کرد، با حکم عجیب دادگاه محکوم شد.

براساس رای صادره دادگاه تجدید نظر تهران متهم با جبران خسارات معنوی به شاکی ، یک سال حق ارسال پیامک تلفن همراه را ندارد.

تیرماه سال 96 زن جوانی با مراجعه به دادسرای ناحیه 5 تهران با طرحی شکایتی اعلام کرد : از چند ماه قبل فرد ناشناسی با ارسال پیامک های تهدید امیز از من می خواهد که از همسر جدا شوم ، اما دلیل منطقی برای این کارش بازگو نمی کند . در حالی که من با همسرم هیچ مشکلی ندارم و زندگی خوبی داریم .

پلیس" فتا " با دستور قاضی پرونده پس از پیگیری های بسیار ارسال کننده پیامک های تهدید آمیز را که یک دختر دانشجو 18 ساله بود ،شناسایی کرد . دختر که هرگز تصور نمی کرد شناسایی و بازداشت شود ، وقتی در مقابل قاضی دادگاه ایستاد ،با صدای بعض آلود گفت : من قصد نداشتم کسی را اذیت کنم و یا زندگی خانواده ای را بهم بزنم . اما بخاطراحساساتی که داشتم اقدام به این کار کردم اکنون هم پشیمان هستم ، پری ( شاکی 25 ساله ) که از حرف های دختر جوان شگفت زده شده بود از مینا ( متهم ) خواست بیشتر توضیح دهد .

مینا درادامه گفت: تا سه سال قبل خانواده مرتضی (شوهر این خانم که ان ایام مجرد بود) در واحد روبرو اپارتمان ما سکونت داشتند . خانواده ما با خانواده انها خیلی صمیمی بودند ودر حقیقت رابطه خانوادگی ما فراتر از یک ارتباط ساده وهمسایگی بود . بطوری که پدر و مادرم، پدر و مادر او را برادر و خواهرخود می دانستند . مرتضی هم پسری محجوب و متین بود . و هر بارمشکل درسی داشتم ازاو کمک می خواستم ، مرتضی نیز در کمال ادب پاسخگوی سوال هایم می بود .

پس از چند دیدار، نسبت به مرتضی احساس عجیبی پیدا کردم و بهانه های مختلف سر راهش قرار می گرفت تا دقایقی با او صحبت کنم . روزها بسرعت گذشت و هرروز علاقه ام به مرتضی بیشتر می شد . و باوجود این که چند سال اختلاف سن داشتیم ، اما در تصورم اورا مرد رویا ها و ارزوهایم می دانستم . روزها را با یاد او به شب می رساندم و صبح ها زود از خواب بیدار می شدم و بهانه های مختلف از خانه بیرون می رفتم ، تا او را هنگام رفتن به محل کارش بینم . تا اینکه یک شب مادر مرتضی با خوشحالی بسیاربه خانه ما امد ، من هم در اتاقم سرگرم مطالعه بودم ،تا اینکه برای نوشیدن آب به اشپزخانه رفتم ، ناگهان متوجه شدم مادرمرتضی به آرامی درباره ازدواج پسرش صحبت می کند، که با دیدنم ناگهان حرفش را قطع کرد و پس از یک مکث کوتاه موضوعی دیگری را پیش کشید. من با شیند ن موضوع ازدواج غوغایی در دلم بپا شد و در حالی که صورتم سرخ شده بود با عجله به اتاقم رفتم . ان شب تا صبح درباره حرف های مادر مرتضی فکر می کردم . البته من در این باره از مادرم سوالی نکردم و منتظر ماندم تا مادرم ماجرای خواستگاری و پیشنهاد مادر مرتضی را به من بگوید . چند روز ی گذشت مادرم هم به من مطلبی نگفت .

تعجب کردم تا اینکه یک روز عصر وقتی به خانه رفتم مادرم با خوشحالی به من گفت که خودم را برای یک عروسی اماده کنم . قند تو دلم اب شد . اما دست و پایم را گم نکردم ، در حالیکه سرم را پایین انداخته بودم و خجالت می کشیم به آرامی گفتم من که قصد ازدواج ندارم !

مادرم با تعجب نگاهی به من انداخت و با خنده گفت : نمیشه باید ازوداج کنی ، تا کی باید تو خونه بمونی ...

بعد مادرم ادامه داد : دختر خودت جمع جور کن ،فکر و خیال به سرت نزنه . فردا شب عروسی اقا مرتضی است ما را هم بدعوت کردند . با شیند ن این خبرسرم گیج رفت و به زمین افتادم وقتی چشم باز کردم خودم را در بیمارستان دیدم .

چندماهی گذشت ، اما من از فکر مرتضی بیرون نرفتم ، چون واقعا دوستش دارم و تصمیم گرفتم با ارسال پیامک های مختلف برای همسر مرتضی او را مجبور به طلاق کنم . چون اورا «هوو »خود می دانستم ! در نتیجه بهانه اینکه می خواهم به همسر مرتضی ازدواجشان راتبریک بگویم شماره همراه اورا توسط مادرم بدست آوردم .

چند بار با ارسال پیامک ، مسایلی که در خصوص مرتضی و خانواده اش می دانستم وارتباطی که قبلا با او داشته ام ، را مطرح می کردم ،همچنین پری را مقصرمی دانستم که مانع خوشبختی ام شده است .

پری (شاکی پرونده ) وقتی اظهارات صادقانه مینا را شنید ، دانست که این مزاحمت ها بخاطر شکست دریک عشق است ، از پیگیری شکایت خود گذشت کرد. اما قاضی دادگاه بخاطر اینکه متهم متنبه شود ،او را به جبران خسارات معنوی به شاکی ، و همچنین یک سال حق ارسال پیامک تلفن همراه برای هیچکس را ندارد، محکوم کرد .

دردسرهای ازدواج پنهانی

مرداد ماه سال 96 نیز پرونده‌ای در دادسرای شمیرانات تشکیل شد که در آن حسادت انگیزه‌ای شد تا زن 34ساله برای انتقام از همسر صیغه‌ای خود دست به اقدام عجیبی بزند. این زن وقتی دید ،مرد نمایشگاه دار، دیگر علاقه‌ای به زندگی با وی ندارد، خودروی گرانقیمت اورا به آتش کشید و این اورا تهدید به اسیدپاشی کرد.

این زن با شکایت همسر صیغه‌ای خود به اتهام Hتش زدن خودروی ، و همچنین تهدید به اسیدپاشی روانه زندان Prison شد.

داربی غم‌انگیز زن و شوهر

درشهریور ماه 96 پرونده زوج جوان علاقه‌مند به فوتبال نیز از عجیب‌ترین حادثه‌های سال بود. این زوج بر سر داربی بین دو تیم‌معروف تهرانی درگیر شدند و به دادگاه خانواده مراجعه کردند! این زن و شوهر بر سر مسابقه تیم‌های محبوبشان شرط‌بندی کردند ،اما غافل از اینکه کارشان به طلاق می‌کشد. پرونده عجیب آنها به دایره مشاوره دادگاه خانواده فرستاده شد و زوج جوان پس از رفتن به نزد مشاور از تصمیم خود منصرف شدند.

یک دندان عقل در برابر 3 پزشک

3 پزشک در مهرسال 96 به خاطر سهل‌انگاری در کشیدن دندان یک بیمار به دادسرا احضار شدند. بیمار وقتی نزد خانم دکتری برای کشیدن دندان عقل رفت، پس از تزریق داروی بیهوشی از مطب خارج شد، اما چند روز بعد متوجه شد که دچار فلج اعصاب صورت شده است.

وی سپس نزد روانپزشک مراجعه کرد که این‌بار نیز با مداوا و تشخیص غلط پزشک به یک فیزیوتراپ معرفی شد و به دستور دکتر فیزیوتراپ 20 جلسه تحت درمان صورت با اشعه لیزر قرار گرفت.

پس از گذشت چندماه نه‌تنها فلج اعصاب صورت مرد بیمار بهبود نیافت بلکه افتادگی پلک راست بیمار که موجب کم‌بینایی وی شده بود. دادگاه جرائم پزشکی پس چند جلسه رسیدگی 3 پزشک را مجرم شناخت و انها را به پرداخت دیه در حق شاکی محکوم کرد.

مهریه یک میلیارد و 800 میلیون تومانی

نیمه اول ابان96، زن جوان مهریه 3 هزار سکه‌ای خود را به اجرا گذاشت تا شوهرش با زن مورد علاقه خود ازدواج کند.

مرد که تاجر آهن است با اصرارهای مادرش با دختری ازدواج کرد که علاقه‌ای به وی نداشت، در حالی که با دختر مورد علاقه‌اش رابطه پنهانی داشت و وی را به عقد موقت خود درآورده بود.

به همین خاطر زن جوان مهریه سنگین خود را به اجرا گذاشت تا پای خود را از زندگی شوهر و هوویش بیرون بکشد. مرد نیز با حکم دادگاه خانواده محکوم شد تا 3هزار سکه رابه همسرش بپردازد تا بتواند در کنار زن مورد علاقه‌اش زندگی کند.

مهریه سفر به 50 کشور اروپایی

اذر‌ماه امسال نیززن جوانی نزد قاضی دادگاه خانواده رفت و در حالی که 6 ماه از زندگی مشترکش می‌گذشت مهریه سفر به50 پایتخت کشور را به اجرا گذاشت! نوعروس مدعی بود که داماد این مهریه عجیب را تعیین کرده و وعده داده هر 2 ماه یکبار همسرش را به سفر خارج از کشور ببرد، اما به قولش عمل نکرده است. پس از اظهارات عجیب این زن، دادگاه مرد را احضار کرد .

مرد در جلسات دادگاه با تائید اظهارات همسرش به قاضی دادگاه گفت : قرار ما این بود وقتی پولدارشدم ، تعهد خود را انجام بدهم اما در حال حاضر وضعیت مالی ام مناسبت نیست و نمی توانم ان را انجام بدهم . دادگاه خانواده ، پس از چند جلسه رسیدگی مرد را به پرداخت مهریه محکوم کرد .

نقشه عجیب شوهربرای دلربایی از همسر

بعضی وقتها نقشه زوج های جوان برای دلربایی و عزیزشان دادن یکدیگر درست از اب در نمی اید و کار دست آدم می دهد.

این ماجرا را پیرعباسی قاضی دادگاه خانواده مجتمع قضایی مفتح در دی ماه سال جاری تعریف می-کند.

زن جوانی که یکسال از ازدواجش نمی گذشت با ارائه دادخواست طلاق به دادگاه خانواده تقاضای جدایی کرد.

او توضیح داد: «در طول زندگی مشترک کوتاه شان همسرش برای اینکه خود را نزد اقوام و آشنایان شوهری مهربان ، عزیز جلوه دهد و یا از من دلربایی وابراز علاقه کند ،هرازگاهی برایم گردنبند، گوشواره، النگو و …. می خرید. »

«پس ازمدتی خریدهای طلایی همسرم مرا به شک انداخت و به او مشکوک شدم ، پیش خودم فکر کردم یک کارمند ساده یک شرکت ، چقدر درامد دارد که هرازگاهی بتواند میلیونها تومان طلا بخرد و همچنین او این همه پول از کجا می آورد. »

«یک روز از سر کنجکاوی بدون اطلاع شوهرم طلاها را که وزنش حدود یک کیلو بود، به یک جواهر فروشی بردم و آنجا بود که فهمید همه اش بدلی و قلابی است. »

قاضی دادگاه در ادامه گفت : سرانجام کارشان به درگیری و دادگاه کشیده شد ، من وقتی اظهارات شوهر جوان را شیندم متوجه شدم ، مرد به دلیل علاقه ای که به زنش داشته، همچنین می خواست خودرا در بین اقوام و اشنایان مطرح کند ،اقدام به این کار کرده است .

در نتیجه پس از چند جلسه گفتگو با زوج جوان وابراز ندامت وعذر خواهی شوهر بخاطر اشتباهی کرده بود، انها را به صلح و سازش دعوت کردم . سرانجام با بخشش زن ، زوج جوان به خانه شان بازگشتند .

عشق دریایی با مهریه کشتی تفریحی

بهمن ماه امسال نیز شهرزاد - 23 ساله - با مراجعه به مجتمع قضایی عدالت با ارائه دادخواست مهریه و طلاق به قاضی دادگاه خانواده ، گفت : تابستان سال گذشته همراه خانواده ام برای تفریح به شمال – شهر ساحلی نوشهر - رفته بودم ،من در ساحل سیامک را دیدم. پسر خیلی خوبی بود. در آن چند روز مفصل با هم صحبت کردیم و وقتی به تهران آمدیم قرار ازدواج گذاشتیم. پدر و مادرهایمان مخالفتی نکردند وقتی از من درباره مهریه پرسیدند چون من وسیامک کنار دریا با هم آشنا شده بودیم، مهریه ام را یک کشتی تفریحی تعیین کردم.

آن روزها در ابرها سیر می کردم. چند ماهی زند گی خوبی داشتم و خودرا خوشبخت ترین زن دنیا می دانستم ،تا اینکه دخالت های خانواده شوهرم در زندگی خصوصی ما شروع شد و بحث و مشاجره جای خوشی و شادی را گرفت و کارمان شده بود جنگ،دعواو جدال.

من هم برای اینکه همسرم را تنبیه کنم و از او انتقام بگیرم ،مهریه ام - کشتی تفریحی - که عندالمطالبه و حق قانونی ام است، را می خواهم .

قاضی دادگاه برای رسیدگی به این دادخواست همسراین را برای ادای توضیحات احضار کرد .

به این ترتیب اسم شهرزاد در فهرست عروسانی با مهریه های عجیب ثبت شد.

زنی که راننده تاکسی شد

دراسفند ماه سال جاری، مردی که همسرش راننده تاکسی شده است، با طرح این ادعا که روحیات زنانه همسرش از بین رفته، دادخواست طلاق داد.این مرد 60 ساله در مقابل رئیس شعبه دادگاه خانواده مدعی شد از زمانی که همسرش راننده تاکسی شده، همه رفتارهایش تغییر کرده و اگر بر خلاف عقیده او صحبت شود،مرد را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد.

این مرد با داشتن 4 پسر و دختر و 2 نوه برای جدا شدن از زن بزن و بهادرش دادخواست طلاق داده است ، قاضی دادگاه نیز پس از شیندن اظهارات شاکی، همسر اورا برای ادای توضیحات به دادگاه فرا خواند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

ترکیدن بادکنک علت سقوط هواپیمای دختر ترکیه ای در ایران!

مرد کچل از پزشک تهرانی شکایت کرد / طلاق زوج جوان بخاطر داربی پایتخت

گفتگو اختصاصی با زن خائن و 2 مرد شیطان صفت / لیلا شوهرداشت اما دل به همکارش بست! + فیلم و عکس

دردسر برای ملی پوش فوتبال ایران قبل از سفر به اتریش + عکس

دختر جوانی که سرنوشت بازیکن فوتبال کشورمان را به نابودی کشاند

سهیلا دختر 16 ساله هستم و خودم را آلت دست مردان پولدار و توریست های عرب می کردم!

سوسن من را دیگر نمی پذیرد / باید از خجالت بمیرم!

عروس خانم صحنه بدی از تازه داماد به دست آورده بود / آن عکس بی چاره ام کرد!

آزار و اذیت وحشیانه 2 دختر در خانه دوست صمیمی + عکس

39 سال زندگی با فک شکسته + عکس

فوری/ اسیدپاشی به دختر 24 ساله در پاسداران / حادثه تلخ در آخرین شب سال

نیت شیطانی شاگرد تعویض روغنی در کرج / نصف شب بود که مرا داخل چال برد!

بلایی که بر سر دختر18 ساله تنها در خانه آمد + عکس

زن جوان تهرانی در حمام غافلگیر شد / اعتراف تلخ یک مرد + عکس

ماجرای درخواست نامشروع جوان بوالهوس از زن استاد آموزشگاه زبان که شوهر داشت

حمام خون در میدان انقلاب در آستانه سال نو

مرگ فجیع 2 خواهر اقلیدی در پشت بام با پتو و بالشت

وبگردی