13 مرداد 92 جسد داریوش، فروشنده سنگ‌های زینتی در خانه اش در بزرگراه محلاتی تهران کشف شد.

عاملان قتل Murder پس از خفه کردن او، سراغ سنگ‌های گران‌قیمتش رفته و تعدادی از آنها را به سرقت Stealing برده بودند. کارآگاهان پس از بررسی صحنه جرم، ردپای یکی از دوستان مقتول به نام سیامک را در ماجرا پیدا کردند و با ردیابی تلفن همراهش، او را به دام انداختند.

سیامک در بازجویی‌ها پرده از راز قتل برداشت و گفت: «داریوش را از قبل می‌شناختم و می‌دانستم در کار فروش سنگ‌های گران‌قیمت است. روز حادثه Incident همراه دو نفر از دوستانم به نام‌های هوشنگ و رحمان به خانه‌اش رفتیم. ابتدا با او تخته بازی کردیم اما در ادامه هوشنگ، گردن داریوش را از پشت گرفت و او بیهوش روی زمین افتاد. من هم پاهایش را بستم. سپس سراغ سنگ‌ها رفتیم و آنها را دزدیدیم. ما تعدادی سنگ فیروزه و یک سنگ را که رویش نماد عقاب طلایی داشت، به سرقت بردیم.»

با ثبت این اعترافات، قراری صوری بین سیامک و دو متهم دیگر گذاشته شد و آنها نیز با حضور در محل دستگیر شدند.

هوشنگ در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: «وقتی گردن مقتول را از پشت گرفتم، بیهوش شد و روی زمین افتاد. من قصد قتل نداشتم و فقط به‌خاطر حرف‌های رحمان وارد ماجرا شدم. او گفته بود فقط یکی از سنگ‌های مقتول 500 میلیون تومان ارزش دارد.»

رحمان اما خود را بی‌گناه جلوه داد و مدعی شد دو متهم دیگر را نمی‌شناسد. با وجود این، کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.

صبح دیروز، در ابتدای جلسه محاکمه، اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. سپس هوشنگ به اتهام قتل عمد در جایگاه ایستاد و گفت: «من این اتهام را قبول ندارم. آن روز وقتی از خانه داریوش بیرون آمدیم، هنوز زنده بود.»

متهم که 23 فقره سابقه سرقت و کلاهبرداری نیز در پرونده دارد، ماجرا را این‌گونه تعریف کرد: «چند روز قبل از حادثه، سیامک سنگی به من نشان داد و گفت 500میلیون تومان می‌ارزد. او گفت داریوش از این سنگ‌ها دارد و می‌توانیم با سرقت آنها، پولدار شویم. من هم وسوسه شدم و قبول کردم. روز حادثه، همراه رحمان و سیامک، تعدادی طالبی خریدیم و به خانه داریوش رفتیم. داشتیم تخته بازی می‌کردیم که رحمان طالبی‌ها را قاچ کرد و مقادیری ماده مسموم روی‌ آنها ریخت. داریوش با خوردن آنها بی‌حال شد و من هم از پشت گردنش را گرفتم. وقتی کامل بیهوش شد، به پیشنهاد رحمان، پارچه‌ای روی صورتش انداختیم و سیامک هم دست و پایش را بست. سپس سراغ سنگ‌های فیروزه، عقاب طلایی‌نشان و دسته چک داریوش رفتیم. من مطمئنم که او هنگام خروج ما از خانه، زنده بود.»

سپس نوبت به سیامک رسید. او اتهام معاونت در قتل را رد کرد و گفت: «ما برای سرقت سنگ‌ها رفته بودیم. پس از بیهوش شدن داریوش، دست و پایش را بستم اما او موقع بیرون آمدن ما از خانه، زنده بود.» در ادامه رحمان نیز به اتهام مشابه در جایگاه ایستاد اما خود را بی‌گناه دانست. در پایان دادگاه هر سه متهم درخواست بخشش کردند و قضات نیز برای صدور حکم وارد شور شدند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

پایان جشن تولد او را به پشت شمشادهای یک پارک در تهران بردم و ..! + عکس

پزشک زن هنگام ورود به رختکن بیمارستانی در تهران با صحنه عجیبی روبرو شد!

آخرین عکس در ارتفاع ٣٨٠٠ متری / وقتی بهمن آمد + عکس

بعد از ازدواج هم افسارم دست دختر همسایه بود تا اینکه..!

اقدام وحشتناک دزدان با 2 خواهر نوجوان تنها در خانه + عکس

وقتی فیلم ارتباط پنهانی یک دختر و پسر جوان لو رفت + عکس

وقتی شوهرم مرا رها کرد با یک مرد زندانی آشنا شدم و ..! / این زن با کلاه گیس چه می کرد؟! + عکس

اعتراف تلخ به دزدیدن گل از فروشگاه گلفروشی در تهران

سه قتل در مازندران/ قتل یک زن که رییس صندوق قرض الحسنه بود!

دختری 18 روز با جسد مادرش زندگی کرد تا اینکه ..!

قهقه های شبح سیاه در حیاط تاریک خانه عروس

جوانی که به خاطر گم کردن کلید زنده زنده سوخت / در میدان قزوین تهران رخ داد

اقدام وحشتناک پیام با پسر 7 ساله ام!

چند گام تا تکرار فاجعه «بنیتا» در مشهد

 

وبگردی