اینها بخشی از صحبت‌های مرد جوانی است که پس از هشت سال زندگی مشترک تصمیم به جدایی گرفته و همراه همسرش برای دادخواست طلاق راهی دادگاه خانواده شده است. این مرد زمانی که قاضی Judge علت درخواست طلاق را پرسید گفت: هشت سال است با ندا زندگی می‌کنم، ولی در این مدت ندا حتی یک روز هم از زندگیمان راضی نبوده است. همیشه اعتراض می‌کند و حسرت زندگی دیگران را می‌خورد. ما زندگی‌مان را در یک خانه 60 متری اجاره‌ای آغاز کردیم. از همان روزهای اول مرتب غر می‌زد و بهانه می‌گرفت که زندگی‌مان سختی‌های زیادی دارد. از آنجا که عاشق همسرم بودم، تصمیم گرفتم بهترین زندگی را برایش فراهم کنم. اوایل یک خودروی پراید داشتم ولی در این مدت خودرویمان را عوض کردم و یک ماشین لوکس خریدم، ولی ندا باز هم راضی نیست. صبح تا شب کار کردم و به هر دری زدم تا بالاخره توانستم یک خانه 150 متری برای همسرم بخرم. کلی قرض کردم و با تلاش زیاد درآمدم را چند برابر کردم. هشت سال زحمت کشیدم و به تنهایی بار زندگی‌مان را به دوش کشیدم تا یک زندگی خوب فراهم کنم، اما ندا باز هم راضی نشد و حالا که درآمدم خیلی بهتر شده و یک خانه بزرگ داریم باز هم حسرت زندگی دیگران را می‌خورد. همیشه اعتراض و حتی با من دعوا می‌کند و می‌گوید که خیلی بی‌عرضه هستم. این حرف‌ها و حسرت‌هایش مرا عذاب می‌دهد. در این مدت سعی داشتم به اعتراض‌هایش توجه و خواسته‌هایش را برآورده کنم، ولی دیگر طاقت ندارم. من هر کاری کنم باز هم ندا خوشبخت و راضی نیست. این همه تلاشم بی‌فایده بوده و به چشم همسرم نیامده است. برای همین می‌خواهم به این زندگی پایان دهم تا شاید همسرم بتواند به همان زندگی خوبی که می‌خواهد برسد.

در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: درست است که ما در این هشت سال پیشرفت زیادی کردیم، اما همیشه مشکلات مالی داشتیم. شوهرم مرتب از این و آن پول قرض می‌کرد. هیچ وقت نتوانستیم راحت زندگی کنیم. اگر هم اعتراض می‌کردم برای این بود که دوست نداشتم زیر بار قرض باشیم. الان تمام درآمد همسرم پای قسط و قرض می‌رود و دیگر خودمان هیچ پولی برای خرج کردن نداریم. او از همان روز اول هم می‌دانست که من زندگی لوکس دوست دارم و قول داد که این زندگی را برایم فراهم کند، اما نتوانست به قولش عمل کند. زندگی با مشکلات مالی برای من امکان‌پذیر نیست.

در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند. ولی آنها بر خواسته خود پافشاری کردند برای همین رسیدگی به این پرونده به جلسه آینده موکول شد و قاضی از این زوج خواست که در این فرصت به تصمیم خود بیشتر فکر کرده و با یک مشاور خانواده نیز مشورت کنند.

سنگ بنای ازدواج نباید بر مادیات استوار شود

دکتر مهیار، روان‌شناس در این خصوص می‌گوید: برخی مشکلات و اختلافات زن و شوهر‌ها به مشکلات جامعه بر می‌گردد. مشکلاتی مثل بیکاری، بی‌پولی، گرانی و تهیه مسکن باعث می‌شود برخی زندگی‌های مشترک از هم بپاشد. زن و شوهر خودشان با هم اختلاف خاصی ندارند، اما مشکلات جانبی زندگی، آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و باعث خشم و درگیری بین آنها می‌شود. این مشکلات گاهی اوقات آنقدر زیاد می‌شود که می‌تواند یک زندگی مشترک را از بین ببرد. بنابراین به نظر من بهتر است زنان و مردان در صورت مواجه شدن با چنین مشکلاتی از یک مشاور راهنمایی بخواهند. از طرفی گاهی اوقات توجه افراطی به مادیات و نادیده گرفتن عوامل دیگر، به احتمال زیاد ناهماهنگی‌های اخلاقی و فرهنگی زیادی را در زندگی زناشویی به‌وجود می‌آورد. اگر سنگ بنای ازدواج بر مادیات استوار شود، موجب اختلاف و از بین رفتن شادی در زندگی‌های مشترک می‌شود. زنان و مردان باید این را بدانند همانقدر که مسائل اقتصادی در ازدواج اهمیت دارد، عوامل دیگر نیز بسیار مهم است و نباید مسائل اقتصادی موجب شود زنان و مردان از اهمیت عوامل دیگر غافل شوند و بی‌دلیل زندگی خود را براحتی از هم بپاشند. اگر مشکلات و مسائل مالی در یک زندگی مشترک وجود داشته باشد، زن و مرد باید تمام ابعاد دیگر زندگی‌شان را هم بررسی کنند و تازه آن زمان است که می‌توانند نکات مثبت زندگی مشترک خود را متوجه شوند و به خاطر همین نکات مثبت با مشکلات مبارزه کنند. بنابراین زوج‌ها باید مشکلات و مسائل مالی را با هم و در کنار هم حل کنند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی