مقاومت مرگبار دختر جوان مقابل 4 شیطان شبگرد + گفتگو با متهم
رکنا: پسران شیطانصفت وقتی با مقاومت دختر جوان مواجه شدند، او را با ضربات چاقو به قتل رساندند و از محل فرار کردند، اما در جریان تحقیقات پلیس بازداشت شدند.
هفتممردادماه بود که مأموران کلانتری 101 تجریش قاضی مرادی، بازپرس ویژه قتل را از قتل دختری جوان با خبر کردند. گزارش اولیه حکایت از این داشت که دختر 35 ساله ساعت 23:45 شامگاه جمعه ششم مردادماه در خیابان وطنپور به ضرب چاقو مجروح و بعد از انتقال به بیمارستان فوت شده است.
عاملان حادثه Incident هم چهارسرنشین یک خودروی پژو 206 بودند که بعد از حادثه از محل فرار کرده بودند. کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی که مأمور رسیدگی به پرونده شده بودند، در بررسی میدانی از شاهدان تحقیق کردند. یکی از شاهدان که ماجرا را دیده بود، توضیح داد: من در خانهمان که طبقه سوم است، مشغول استراحت بودم که از خیابان فریاد کمکخواهی زنی را شنیدم. پنجره را که باز کردم، دیدم چند پسر جوان تلاش میکنند، زنی رهگذر را به زور سوار ماشین پژو 206 سفیدرنگ کنند و با خود ببرند. آن زن مقاومت میکرد و با فریاد درخواست کمک داشت.
من هم خانه را ترک کردم و به سرعت خودم را به خیابان رساندم. وقتی رسیدم مردان جوان سوار پژو شدند و فرار کردند. زن جوان هم غرق خون روی زمین افتادهبود که با اورژانس و پلیس تماس گرفتم. کارآگاهان در بررسیهای بعد متوجه شدند که ساختمانهای اطراف مجهز به دوربینهای مداربسته است. آنها با بررسی دوربینها تصویر متهمان و خودروی آنها را به دست آوردند و با بررسی پلاک خودرو مالک آن را شناسایی کردند. سواری 206 متعلق به پسری 21 ساله به نام غلامرضا. ت و ساکن شهرستان ورامین بود. کارآگاهان دو روز قبل متهم را سوار بر خودروی خود در جنوب تهران بازداشت کردند. غلامرضا در اولین تحقیقات به جرمش اعتراف کرد و گفت: شب حادثه با سه نفر از دوستانم سوار بر خودرو در حال عبور بودیم که متوجه دختر جوانی شدیم. با رضایت خودش او را سوار کردیم و با او رابطه برقرار کردیم. بعد تصمیم گرفتیم پولش را ندهیم که با هم درگیر شدیم. سعی کردیم او را پیاده کنیم که مقاومت کرد، به خاطر همین چند ضربه چاقو به او زدم. بعد از اعتراف غلامرضا، سه همدست او بازداشت شدند و حرفهای غلامرضا را تأیید کردند. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: تحقیق بیشتر از متهمان در اداره دهم پلیس آگاهی تهران در جریان است.
اهل کجایی؟
شهرستان ورامین
شب حادثه برای چه به تهران آمده بودید؟
من و دوستانم بعضی روزها برای تفریح و خوشگذرانی به تهران میآییم و آن روز هم به تهران آمدیم و در یکی از خیابانهای بالای شهر در حال دور دور بودیم که این اتفاق رخ داد.
ماشین 206 متعلق به خودت است؟
بله. من در ورامین با یکی از دوستانم نمایشگاه خودرو دارم.
پدر و مادرت چه کاره هستند؟
پدرم معاون بانک و مادرم نیز معاون مدرسهای در ورامین است.
پدر و مادرت خبر دارند؟
بعد از اینکه دستگیر شدم، خبردار شدند.
معتادی؟
نه.
سابقه داری؟
نه.
چقدر درس خواندی؟
من دانشجوی حسابداری بودم و تا ترم سه خواندم، اما به صورت موقت ترک تحصیل کردم.
شما که خانواده تحصیلکرده و فرهنگیای داری، چه شد که زن جوانی را به قتل رساندی؟
من قصد قتل نداشتم. فقط میخواستم او از خودروام پیاده شود که قبول نمیکرد و من هم عصبانی شدم و با چاقو او را زخمی کردم.
چرا اصلاً مقتول را سوار کردید؟
اشتباه کردیم. شیطان ما را فریب داد.
درباره شب حادثه توضیح بده؟
آن شب همراه سه نفر از دوستانم برای تفریح به تهران آمدیم. در خیابان اندرزگو جلوی پاساژی، دوستانم متوجه زن تنهایی شدند. یکی از دوستانم پیاده شد و با او حرف زد و لحظاتی بعد با زن جوان سوار خودرو شدند. دوستم رانندگی میکرد و زن جوان هم صندلی جلو نشسته بود و ما سه نفر هم در صندلی عقب نشستیم. دوستم به او پیشنهاد رابطه داده بود که زن جوان قبول کرد. پس از دقایقی قرار شد من زن جوان را در یکی از خیابانهای اطراف پیاده کنم. وقتی از او خواستم از خودروام پیاده شود، درخواست پول کرد، اما من به او پولی ندادم که گفت اگر مجبورش کنم پیاده شود با داد و فریاد آبروی مرا میریزد. چارهای نداشتم جز اینکه او را پیاده کنم، اما او قبول نمیکرد. زن جوان شروع به داد و فریاد کرد که چاقوی ضامندار کوچکی را که همیشه همراه دارم، از جیبم بیرون آوردم و او را تهدید کردم. زن جوان دست مرا گرفت و چاقو دستم را برید و من هم عصبانی شدم و یک ضربه به ران پایش زدم.
بعد از اینکه زخمی شد، او را از خودرو پایین انداختی؟
وقتی زخمی شد از خودرو پیاده شد و شروع به داد و فریاد و درخواست کمک کرد که خودروی دیگری کنار ما توقف کرد و من هم از ترس فرار کردم.
فکر میکردی زن جوان کشته شود؟
نه. من فکر کردم خودرویی که کنار ما توقف کرد، او را به بیمارستان میبرد و مداوا میشود. فکر نمیکردم ضربه من کاری باشد.
بعد چه شد؟
بعد از حادثه دوستانم را سوار کردم و به ورامین رفتیم.
چه موقع متوجه حادثه شدی؟
یک روز بعد در خبرها خواندم که زن جوان فوت کردهاست. خیلی ترسیده بودم. مأموران مرا شناسایی و دستگیر کردند.
حرفی برای گفتن داری؟
حالم خوب نیست و اصلاً باورم نمیشود که قاتل The Murderer شدم و الان خیلی پشیمان هستم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی حوادث رکنا را از دست ندهید:
فیلم لحظه احساسی و زیبای دیدار ملیکا و پدرش پس از 11روز در اصفهان + عکس
خاکسپاری پریا کوچولو در تهران / کودک آزار شیطان صفت آشنا بود + عکس
خندههای ستایش 3 ساله / این دختر بچه با شکنجه های ناپدری تا یک قدمی مرگ رفته بود و ... + عکس
پرونده دو مداح از دادسرای ویژه روحانیت تهران به دادسرای عمومی رفت
حمله به نماینده مجلس با آجر + عکس
تمسخر پلیس به خاطر یک متهم! + عکس
بلای هولناکی که بر سر زن جوان در شب جشن عروسی آمد / در جنوب تهران رخ داد
قتل دختری به نام بهار داخل پژو 206 / دختر شبگرد مقاومت کرد و من ... + عکس
امید حمام بود که پیام های زشت یک زن را در گوشی اش دیدم و ... / سیلی که خوردم را هرگز فراموش نمی کنم
مقاومت مرگبار دختر جوان مقابل 4 شیطان شبگرد + گفتگو با متهم
دعوای مالک و مستاجر که با اسیدپاشی در خیابان قیاسی تهران جنجالی شد
ماجرای شلیک مرگبار مرزبانان ترکمنستان به مرد ایرانی
پست اینستاگرامی دادستان جنایی تهران در مورد اعتراف عجیب قاتل بنیتا + عکس
الان با این پسران چکار می خواهید بکنید
نامرد چرا چاقو تو جیبت میذاری.رو یه زن چاقو کشیدی.لعنت به هر چهار تاتون.
اعدام با اسلحه در ملاء عام