بازخوانی یک پرونده جنایی:
راز قتل سارا کوچولو توسط گروگانگیران دو ماه پس از جنایت در کرمان فاش شد
رکنا: رازگشایی از گروگانگیری منجر به قتل، یکی از پروندههایی است که غلامرضا اسماعیلی، افسر بازنشسته پلیس آگاهی استان کرمان رسیدگی به آن را به عهده داشت.
سال 69 بود، آن زمان افسر تجسس کلانتری 1 کرمان بودم، مرد جوانی هراسان وارد کلانتری شد. رنگ پریده و صورت آشفته اش حکایت از حادثه Incident تلخی داشت. مرد جوان بریده بریده و پریشان حرف میزد. از میان صحبتهایش متوجه شدم که دختر هفتسالهاش را در راه مدرسه به خانه ربودهاند و آدمربایان 30 میلیون تومان در ازای آزادی Freedom از او میخواستند.
48 ساعت برای 30 میلیون تومان
30 میلیون تومان آن زمان مبلغ زیادی بود، به پول الان حدود یک میلیارد تومان میشد. مرد جوان وضع مالی خوبی داشت و در کار خرید و فروش لاستیک سنگین بود. آدمربایان 48 ساعت به خانواده وقت داده بودند تا پولی را که گفته بودند فراهم کنند.
در صورتی که این پول تهیه نمیشد، آدمربایان گفته بودند که سارا، دختر هفت ساله را خواهند کشت. شرطی که آدمربایان برای آزادی دخترک گذاشته بودند به غیر از فراهم کردن پول این بود که به پلیس Police چیزی نگویند.
قطع ناگهانی تماس
اکیپی راهی خانه مرد جوان شدند، تحقیقات را آغاز کردیم و آموزشهای لازم را به خانواده سارا دادیم. هماهنگیها صورت گرفت و قرارها با آدمربایان گذاشته شد. محل و زمان قرار تقریبا مشخص شده بود که به طور ناگهانی تماس آدمربایان قطع شد.
هر چه منتظر تماس آدمربایان شدیم، هیچ خبری از آنها نشد و پدر سارا که از این موضوع خیلی آشفته و ناراحت بود، مدام ما را سرزنش میکرد که آدمربایان متوجه شدهاند که پلیس از ماجرا با خبر شده و در یک کلام، کار را ما خراب کردهایم.
تحقیقاتمان را ادامه دادیم، هیچ سرنخی بهدست نیاوردیم. تماسها از باجه همگانی گرفته شده بود و هیچ شاهدی هم در رابطه با ربوده شدن دخترک در دست نبود.
کشف جسد دختر گمشده
در حالی که تحقیقاتمان ادامه داشت، جسد دختری پیدا شد. جنازه را چوپانی پیدا کرده بود. احتمال دادیم که جسد کشف شده متعلق به دختر بچهای باشد که حدود یک هفته قبل ربوده شده باشد.
به همین دلیل از پدر سارا خواسته شد به پزشکی قانونی برود، جسد توسط مرد جوان شناسایی شد. پزشکی قانونی علت مرگ را اصابت جسم سنگین به سر اعلام کردند و از زمان مرگ نیز حدود پنج تا شش روزی میگذشت.
شکایت از پلیس
با کشف جسد دردسرهای ما بیشتر شد، از یک طرف در جستوجوی عامل یا عاملان قتل Murder دخترک بودیم و از طرف دیگر خانواده سارا از ما شکایت کردند. آنها مدعی بودند که حضور ما، باعث شده که آدم ربایان از ماجرا باخبر شوند و در نهایت دخترم را به قتل رساندهاند.
بر سر دو راهی مانده بودیم، از اینکه سارا کشته شده بود، خیلی ناراحت بودیم. اما چه کسی او را کشته بود و چرا این اتفاق افتاده بود، معمای بزرگی بود که باید آن را حل میکردیم.
دستگیری سارقان استریو
در جستوجوی یافتن سرنخی از آدمربایان و در اصل قاتلان پرونده قتل سارا بودیم که اتفاق خاصی افتاد. در چنین پروندههایی ما میگوییم متهم خونگیر شد. به این معناست که خون مقتول دامن قاتل The Murderer را گرفته و با اینکه سرنخی در دست نیست، خیلی ناگهانی دستگیر میشود. متهمان پرونده سارا هم خونگیر شدند.
به ما دستگیری سارق مغازه استریو و ضبط و پخش گزارش شد. در ظاهر به نظر میرسید که یک سارق دستگیر شده است. اما بعد از کمی تحقیق، متهم جوان لب به اعتراف گشود؛ اعترافی که راز یک آدم ربایی و جنایت Crime را برملا کرد.
قتل سارا توسط برادر بزرگتر
پسر جوان حدود دو ماه بعد از ناپدید شدن سارا و کشف جسد او، به قتل اعتراف کرد. او گفت: من و برادرم به غیر از سرقت، یک نفر را کشتهایم. میخواهم اعتراف کنم چون عذاب وجدان لحظهای رهایم نمیکند. تا الان اگر حرفی نزدم، چون تصور نمیکردم دستگیر شوم. اما حالا که به دام افتادم و خودم را در حبس میبینم ترجیح میدهم واقعیت یک جنایت تلخ را برملا کنم.
او ادامه داد: من و میثم، برادرم، وضع مالی خوبی نداشتیم و دنبال راهی برای رسیدن به پول بودیم. خواهرم در همسایگی خانه سارا، زندگی میکند و چندباری که برای دیدن او رفته بودیم، متوجه شدیم که وضع مالی مرد همسایه خوب است. وضع مالی خوب پدر سارا ما را وسوسه کرد تا یکشبه پولدار شویم.
او ادامه داد: نقشه ربودن سارا را کشیدیم، چند روزی او را زیر نظر گرفتیم و درنهایت یک روز ظهر، زمانی که او از مدرسه به خانه برمی گشت دخترک را ربودیم. بچه خیلی بی تابی میکرد و ما تصمیم داشتیم او را آرام کنیم. اما فایده نداشت، برادر بزرگم عصبی شد. برای یک لحظه او را به سمت دیوار هل داد. برادرم چاق است و برای همین زور زیادی دارد. فشار دست او باعث شد تا بچه با شدت زیادی به دیوار بخورد و نقش زمین شود. سارا ساکت شده بود، چند باری صدایش کردم، اما نفس نکشید.
متهم گفت: دخترک مرده بود و ما ناخواسته مرتکب قتل شده بودیم. نمیدانستیم چکار باید کنیم. ما قرارهایمان را با پدر سارا گذاشته بودیم و داشتیم آماده میشدیم که به سر قرار برویم تا پول بگیریم که بچه فوت کرد. چارهای نبود جز رها کردن بچه در محلی خلوت. بعد از آن عذاب وجدان لحظهای رهایمان نکرد. اما ترس دستگیری داشتیم تا اینکه تصمیم گرفتیم برای پولدار شدن اینبار کار آسان تری انجام دهیم و آن هم سرقت Stealing از مغازه استریو و ضبط بود که به دام افتادیم.
دستگیری عامل جنایت
بهدنبال اعتراف متهم جوان، برادر بزرگش نیز بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. خانواده سارا هم زمانی که از واقعیت با خبر شدند و متوجه شدند که پلیس در مرگ دخترشان نقشی نداشته است، نهتنها شکایتشان را پس گرفتند بلکه از ما معذرتخواهی هم کردند. متهمان به بازسازی صحنه قتل پرداختند و روانه زندان Prison شدند و به این ترتیب پرونده قتل دیگری رازگشایی شد و متهمان آن به دام افتادند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار حوادث رکنا را از دست ندهید:
من و مهدی مثل خواهر و برادر بودیم / مرا به سمت اتاق خواب پرت کرد و...
مدیر شرکت تا دیروقت در شرکت بود / او به نامزدم میترا نظر داشت و با تهدید می خواست او را تسلیم نیت شیطانی اش کند که ...
در آرایشگاه زنانه چه برسر زن جوان آمد؟ / آن شب تا صبح بیدار بودم...
فیلم تنفس مصنوعی دادن زن جوان به یک حیوان در خیابان + عکس
وقتی شوهرم را با دوست صمیمی ام در قرار عاشقانه دیدم خشکم زد و ...
کثیف ترین پرونده قتل در تهران / مردی با معشوقه اش زن بیمار سرطانی اش را ذره ذره کشت
این 2 دزد خشن خیابان های تهران را می شناسید؟ / زنان جوان شاکی این دو متهم هستند
این 3 زن کثیف دستشان در جیب مردم بود! + عکس
اعتراف جوان روستایی به شلیک مرگبار به زن عمو و زن همسایه / این قاتل در یزد دستگیر شد
یک هفته مانده به عروسی به تلفن های مشکوک گوشی شاهین زنگ زدم همه خانم بودند و...
کشف جسد پسر 13 ساله هلندی در خرابه های شمیران
هجوم یونس به دختر جوان کنار آرامستان اردبیل / او سپس به داخل قبرستان رفت اما...
عشق جنون آمیز زن شوهردار به جمله دوستت دارم او را به دردسر انداخت!
بلایی که 2 دختر جوان بر سر صاحبخانه پولدار آوردند / چشم ناپاک آغاز این ماجرا را کلید زد+عکس
ناگفته های تازه داماد از زنش که مدام در اینستاگرام دنبال لایک گرفتن است!
مردم برای دیدن این مرد جلوی خانه اش صف کشیدند / عملیات پلیس
بلایی که پسر دایی عاشق بر سر دختر عموی جوانش آورد / او دو شب دختر را با خود برده بود که ...
زوج شیطان صفت،دختر 15 ساله را در هتل می فروختند+ عکس
ارسال نظر