ترس و وحشت از یک قاتل زنجیره‌ای که نام مستعار «جک استریپ» برای او انتخاب شد، برای حدود 12 ماه خیابان‌های شرق لندن را در بر گرفته بود.

نقطه اشتراک او با قاتل The Murderer زنجیره‌ای قبلی این شهر یعنی جک ریپر، این بود که هر دوی آنها اهداف خود را از میان زنان خیابانی انتخاب می‌کردند. مانند ریپر، هویت او هرگز مشخص نشد. بیشتر قربانیان او در حالتی پیدا می‌شدند که لباس بر تن نداشتند و یک یا چند دندان جلوی آنها کنده شده بود.

داستان قتل‌های استریپ روز دوم فوریه سال 1964 و پس از آن آغاز شد که جسد یک زن 30 ساله به نام هانا تیلفورد در حاشیه رودخانه تیمز در شرق لندن پیدا شد. زمانی که جسد او کشف شد، لباسی به غیر از جوراب‌هایش بر تن نداشت و پارچه‌ای روی دهانش بسته شده بود که به گفته کارآگاهان برای جلوگیری از فریادهای او بوده است. با توجه به سابقه بد این زن در اخذ رشوه، این ظن در بین نیروهای پلیس Police تقویت شد که او به دست یکی از دشمنانش به قتل Murder رسیده است. نیروهای پلیس گفتند که او 9 روز پیش از مرگش، زنده دیده شده بود. نتایج کالبدشکافی نیز نشان داد که او در زمان قتل باردار بود.

قربانی دوم استریپ زنی 25 ساله به نام ایرین لاکوود بود که جسدش روز هشتم آوریل در گوشه دیگری از رودخانه تیمز و در فاصله 250 متری محل جسد هانا تیلفورد یافت شد. پلیس بار دیگر به این نتیجه رسید که ممکن است مساله رشوه و اخاذی دلیل قتل بوده باشد. در خلال بازجویی، یک مرد به قتل لاکوود اعتراف کرد. او بخوبی توانست مشخصات لاکوود را تعریف کند و در نتیجه مجرم شناخته شد، اما در جریان دادگاه، جک استریپ سومین قتل خود را نیز رقم زد. آن فرد تبرئه شد و این مساله پیچیده حل نشده باقی ماند.

مقتول سوم زن جوانی 22 ساله به نام هلن بارتملی با اصالتی اسکاتلندی بود که جسدش 24 ماه مارس در منطقه برنتفورد پیدا شد که سرنخ‌های زیادی به پلیس داد. برخلاف دو قربانی دیگر، بدن او در یک منطقه دور از آب و در یک کوچه یافت شد. زمانی که نیروهای پلیس جسدش را پیدا کردند، چهار دندان جلوی او کنده شده بود. اثراتی از رنگ نیز روی بدن او به وضوح دیده می‌شد. پلیس بازجویی و تحقیق از کارگاه‌ها و گاراژهایی را در آن منطقه شروع کرد که از رنگ استفاده کرده بودند. در این میان آنها از مردم نیز کمک خواستند. این‌طور به نظر رسید که این درخواست عمومی باعث ترس و وحشت قاتل شد، زیرا تا سه ماه هیچ خبری از قتل نبود.

روز 14 جولای جسد قربانی چهارم یعنی ماری فلمنیگ 30 ساله در مقابل درگاراژ یک خانه در منطقه چیس‌ویک پیدا شد. این قربانی نیز اثرات رنگ روی بدنش به چشم می‌خورد. جسد او ساعت 5 صبح توسط راننده‌ای پیدا شد که در خانه مقابل زندگی می‌کرد. نقاشان ساختمانی که در کارگاهی در آن نزدیکی کار می‌کردند، گزارش دادند که صدای حرکت شدید یک ماشین را شنیدند، اما نتوانستند پلاک خودرو را به‌درستی ببینند. کارشناسان اسکاتلندیارد به این نتیجه رسیدند که رنگ‌های روی بدن مقتولان از جنس رنگ‌هایی است که کارخانه‌های تولید خودرو استفاده می‌کنند. این تصور تقویت شد که قتل داخل گاراژهایی صورت گرفته بود که برای تعمیر ماشین استفاده می‌شدند.

این چند قتل موجب شد که ترس و وحشت بر خیابان‌های شرق لندن حکمفرما شود. بیشتر زنان در تاریکی شب به تنهایی از خانه بیرون نمی‌رفتند و حضور زنان خیابانی نیز بسیار کم شده بود. جسد پنجمین قربانی روز 25 نوامبر زیر یک سطل زباله در منطقه کنسینگتون پیدا شد. مقتول آخرین بار روز 23 اکتبر زنده دیده شده بود و در نتیجه حدود یک ماه از زمان قتلش می‌گذشت. مقتول که دختری 20 ساله به نام مارگارت مک گوان بود، سال گذشته در پرونده معروف «پروفومو» نقش داشت و در جریان دادگاه علیه استفان وارد شهادت داده بود. تمام مردان مرتبط با این پرونده مورد بازجویی قرار گرفتند، اما هیچ نتیجه‌ای به دست نیامد.

حدود یک سال از قتل هانا تیلفورد گذشته بود، که جک استریپ قربانی آخر خود را انتخاب کرد. قربانی زنی 28 ساله به نام بریجت اوهارا بود که در روز 11 ژانویه 1965 ناپدید شد. عصر آن روز به کافه هتل بوش رفت و چند مرد نیز در آنجا با او صحبت کردند. کافه ساعت 11 شب بسته شد و احتمالا بریجت پیش از این ساعت، آنجا را ترک کرده بود. جسد او در روز 16 فوریه و پشت یک کارگاه کوچک در امتداد خط راه‌آهن پیدا شد. او خفه شده بود و جسدش پیش از انتقال به آن محل، در جایی نگهداری شده بود. علاوه بر رنگ، لکه‌هایی از روغن نیز روی بدن او دیده می‌شد و این نشان می‌داد که ماشین‌آلات صنعتی در محل قتل او بوده است.

جان روس که مسئول تیم تحقیق بود، به صدها کارآگاه دستور داد که تمام گاراژها، کارگاه‌ها و کارخانه‌های غرب لندن را مورد بازرسی دقیق قرار دهند. روس با انجام یک بازی روانی، مشارکت عموم مردم را در این پرونده بیشتر کرد و دائما این خبر را منتشر می‌کرد که تا شناسایی عامل اصلی این قتل‌ها زمان زیادی باقی نمانده است. پلیس ساختمانی را شناسایی کرد که اجساد هلن و بریجت در آنجا نگهداری شده بود و در نزدیکی آن نیز یک مغازه رنگ فروشی قرار داشت. در حالی که جان روس در حال متمرکز کردن تحقیقات خود در این منطقه بود، نیروهای پلیس به این نتیجه رسیدند که این قتل‌ها به پایان رسیده‌اند.

پس از آن بود که که جان روس تحقیقات خود را به خودکشی‌ها و مرگ‌های تصادفی در لندن پس از مرگ بریجت معطوف کرد. نتیجه این شد که آنها به فردی 45 ساله رسیدند که در جنوب لندن زندگی می‌کرد و برای یک شرکت امنیتی در غرب لندن نیز کار می‌کرد. او یک ون داشت و یک مغازه رنگ فروشی در نزدیکی محل سکونتش قرار داشت. مدت کوتاهی پس از پیدا شدن جسد بریجت، او در حالی خودکشی کرد که این نوشته در جیبش پیدا شد: دیگر نمی‌توان تمام این فشارها را تحمل کنم. برای نجات دادن احساسات همسر و فرزندانش که از این خودکشی شوکه شده بودند، پلیس هیچ‌گاه نام او را فاش نکرد. این سوال برای همیشه بی‌جواب باقی ماند که آیا آن مرد همان جک استریپ بود؟برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

منبع: جام جم