وقتی نازنین را در کنار مرد غریبه دیدم دنیا روی سرم خراب شد / جسد در جاده چالوس پیدا شد

مرد سی‌وپنج ساله‌ای به نام جلال با مراجعه پلیس آگاهی اعلام کرد نازنین همسر سی و چهار ساله‌اش مفقود شده است، وی در ادامه اظهاراتش به مأموران گفت: همسرم از منزل بیرون رفته، تلفنش را پاسخگو نیست و هیچ اطلاعی از وی ندارم.

پس از ثبت مفقودی نازنین، تیمی از مأموران اداره آگاهی به دستور بازپرس برای یافتن وی وارد عمل شدند تا اینکه خواهر نازنین با مراجعه پلیس آگاهی گفت: خواهرم هرگز جایی نمی‌رفت، مگر اینکه به من اطلاع می‌داد، او با شوهرش اختلاف داشت و جلال وی را تهدید به مرگ کرده بود.

تلاش برای یافتن نازنین همچنان در جریان بود که مجدداً خواهر نازنین به آگاهی رفت و اظهار داشت: شوهر خواهرم به تبلت فرزندش دو پیام داده و اعلام کرده که قصد خروج از کشور را دارد.

با کشف این سرنخ، تلاش برای دستگیری جلال آغاز شد و او در تهران دستگیر شد اما مدعی بود از همسرش خبری ندارد و به دلیل ترس از دست پلیس فرار کرده است.

جلال پس از دستگیری همچنان مدعی بود از همسرش بی‌اطلاع است تا اینکه مدتی بعد در حضور بازپرس به قتل نازنین اعتراف کرد و به بیان جزئیات و علت قتل همسرش پرداخت.

جلال پس از دستگیری درباره علت قتل همسرش گفت: چند ماه قبل از قتل نازنین به دلیل روابط مشکوکی که با مردان غریبه داشت با او دچار اختلاف شدم، به همین خاطر تصمیم گرفتم از وی جدا شوم و حتی برای جدا شدن از او به دادگاه رفتم، روز وقوع قتل مجدداً او را با مرد غریبه‌ای در داخل ماشینش دیدم، پس از رفتن مرد غریبه داخل ماشینش رفتم و به او گفتم از این کارهایت خجالت نمی‌کشی؟ داخل ماشین نشسته بودم که در یک لحظه عصبانی شدم و گردنش را گرفتم و فشار دادم.

وی ادامه داد: بسیار ترسیده بودم و نمی‌دانستم چه کنم تا اینکه تصمیم گرفتم جسد نازنین را به خارج از شهر ببرم به همین دلیل با خودور به سمت شمال راه افتادم و زمانی که به منطقه جنگلی رسیدم، جسد نازنین را زیر پلی رها کردم. من قصد کشتنش را نداشتم و فقط خواستم او را بترسانم.

وبگردی